شاید برای تان جالب باشد که دین اسلام تقریبا هیچ نکته ای را درباره معامله وکسب روزی حلال ناگفته نگذاشته است. بعضی از این نکات در قالب اصول فقهی آمده است و رعایت آن ها ارتباط مستقیمی با کارنامه اعمال مان دارد و بعضی دیگر در قالب مستحبات است. شاید مستحبات تاثیر چندانی در زندگی اخروی افراد نداشته باشد اما توجه زیاد اسلام به این دسته از موارد نشان می دهد که این موضوعات از نظر اسلام بی اهمیت نبوده و این که چرا در حیطه اصول فقهی نیامده است دلایل دیگری دارد. در ادامه به چند نکته مستحبی درباره معامله اسلامی می پردازیم:شاید هنوز در خاطرتان باشد فروشنده هایی که همیشه کفه مشتری را کمی سنگین تر می گرفتند. در روایات و احادیث زیادی داریم که در وقت فروش، کمی بیشتر به نفع مشتری وزن کنید، که برکت در اوست.در زمان بین الطلوعین معامله نکنید، چرا که از نظر روایات اسلامی معامله بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب کراهت دارد. رعایت بهداشت یکی دیگر از مستحباتی است که اسلام به آن تاکید دارد. در روایات آمده است که وظیفه کاسب باز کردن مغازه و تمیز کردن آن و نشستن در آن است.یکی دیگر از ویژگی های کاسب از نظر اسلام جسور بودن کاسب است. پیامبر (ص) می فرمایند:« التاجِر الجَبان مَحروم و التاجر الجَسور مَرزوق» یعنی تاجر ترسو محروم است و تاجر شجاع روزی داده شده است. آخرین توصیه مستحبی اسلام به تاجران این است که در تجارت از جنس متوسط تهیه نکنید و همیشه عالی ترین جنس را برای فروش تهیه کنید.

برگرفته از کتاب آموزه های پیشرفت و رونق 

در کسب و تجارت

غلامرضا حسن پور اشکذری

شنیده اید می گویند عدو شود سبب خیر اگر خدا بخواهد! این ضرب المثل شاید تنها جمله ای باشد که شما بعد از خواندن زندگی نامه آقای یزدانی به یادش می افتید. جنگ تحمیلی همان طور که از اسمش پیداست بر ایران عزیز ما تحمیل شد و سایه شومش بر سر جان ها، خانه ها و زندگی تک تک ایرانی ها افتاد. تقریبا حوزه ای از اجتماع آن روزگار باقی نمانده بود که جنگ و اثرات مخربش چوب لای چرخش نگذاشته باشد. فارغ از جان های پاکی که فدا شد، حوزه اقتصادی ایران نیز با توجه به تداوم جنگ و تحریم ها ضربات جدی متحمل شد اما در کنار تمام این مصائب جنگ انگار از دست خدا نیز بیرون آمد...

ابوالفضل خاطره خاصی از دوران کودکی اش ندارد. به نظر خودش آن زمان ها اصلا فکرش را نمی کرد که روزی تا این حد بتواند پیشرفت کند. بعد از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه شد و دو سال مهندسی تاسیسات خواند. بعد از آن چون خیلی علاقه ای به این رشته نداشت وارد رشته مکانیک عمومی شد که بیشتر درباره دستگاه های قالب سازی بود شد. دو سال دوم تحصیل او مصادف با رویداد انقلاب فرهنگی تحصیل شد و شش سالی طول کشید. بنابراین ابوالفضل تحصیلش را که حالا خیلی هم طولانی شده بود تا مقطع فوق دیپلم ادامه داد و سپس راهی خدمت سربازی شد. او در زمان خدمت سربازی در قسمت کارهای صنعتی سپاه وارد شد. همین فرصت برای ابوالفضل کافی بود تا در رشته کاری خودش مشغول شود. شرایط جنگی آن زمان باعث شده بود که اطلاعات وسیعی در اختیار سربازان قرار دهند و همچنین فشار بالای کاری که باید انجام می شد نیز مانند کارگاهی عملی برای ابوالفضل عمل کرد و او توانست تا پایان خدمت سربازی به انواع تجارب در خصوص استانداردها و مسائل تخصصی آشنایی یابد. پشتکار ابوالفضل تا جایی بودکه وی بعد از گذراندن دوره سربازی با عقدی قرارداد در همان پست خدمتی خود مشغول به کار شد. این روال برای دو سال ادامه داشت تا این که یزدانی درخواست افزایش حقوق کردکه بعداز نامه نگاری های زیاد مورد قبول واقع نشد. بنابراین اولین اقدام اصلی یزدانی برای وارد شدن به حوزه درآمد زایی مستقل رقم خورد. یزدانی می گوید بعد از جدا شدن از سپاه در همان رشته خودم مشغول به کار شدم و در ماه اول توانستم اندازه درآمد یک سالم را به دست بیاورم. همین موضوع باعث اشتیاق بیشتر یزدانی برای پیشرفت در این حوزه شد.

یزدانی به واسطه ساکن بودن برادرش در ایتالیا زمینه خوبی برای آشنایی با تفلون، هیدرولیک داشت و می خواست در دو حوزه بازرگانی و صنعت وارد بازار کار شود. اما سال های 79 تا 78 سال های خوبی برای صنعت ایران نبود. بنابراین در حوزه بازرگانی بیشتر تلاش می کرد. صنعت تفلون از نظر یزدانی یکی از صنایعی بود که می توانست در ایران بسیار مفید باشد. بنابراین او کارخانه ای را بر مبنای واردات مواد اولیه راه اندازی کرد.  به دلیل رابطه‌ای که با آن کارخانه ایتالیایی داشت، توانست مواد و فناوری تفلون را پس از مدتی از آن ها بگیرد و به دلیل آشنایی کامل ما با این مواد و دستگاه ها توانست ظرف مدت کوتاهی کار را به 10 برابر ظرفیتی که آن کارخانه ایتالیایی به آن ها داده بود گسترش دهد.

اما این تازه شروع کار یزدانی و شرکایش بود، یزدانی در مدت کوتاهی توانست ظرفیت کارخانه اش را به حداکثر برساند. هر چند که یزدانی هنوز به صادرات فکر نمی کند اما توانسته است نیاز داخلی را به خوبی مرتفع کند. او در پایان نکته ای طلایی برای کسانی که می خواهند وارد بازار کار شوند ارائه می دهد: «از فرصتی که دارید نهایت استفاده را ببرید. هیچ گاه هیچ کس از کاری که انجام داده پشیمان نمی‌شود و حتی اگر یک شخص بدون هیچ استفاده‌ای گودالی را بکند و بیل بزند بالاخره در نهایت آن گودال هم مورد استفاده است. کار کردن برای هیچ کس مضر نیست بلکه بیکاری باعث به وجود آمدن بسیاری از نابه سامانی‌ها می‌شود.»

گوجه فرنگی با کلاس شده است

نمی دانم که افزایش قیمت گوجه فرنگی به دلیل افزایش قیمت بنزین است یا چیزدیگری؟ اما در مغازه های میوه فروشی این صیفی به قیمت 17 هزار تومان به فروش می رسد. اگر واقعا دلیل اصلی این گرانی به خاطر زمان کشت محصول و برداشت آن است آیا واقعا هیچ مسئولی از وزارت کشاورزی وجود ندارد که تدبیری از نوع کشت گلخانه ای برای گوجه فرنگی بیندیشد که  شاهد این نوسانات گوجه ای نباشیم؟

یارانه معیشتی به چه کسانی تعلق گرفته است؟ 

با سلام من فرزند دوم حاصل از یک ازدواج دوم پدرم هستم. پدرم بازنشسته است و حتما به او یارانه معیشتی تعلق گرفته است اما برای ما هنوز چیزی واریز نکرده اند. من دانشجو هستم و چون ازدواج نکرده ام، این یارانه آیا به حساب پدرم ریخته می شود به عنوان سرپرست یا به حساب مادرم که با او زندگی می کنیم؟

ستاد نظارت بر قیمت ها فقط جلوی دوربین فعال است؟

با این که در گزارش های خبری حتما یکی دو تا گزارش از فعالیت اعضای نظارت بر قیمت ها وجود دارد اما عملا ما نظارتی نمی بینیم. شاید هم این نظارت ها فقط در تهران و میادین میوه و تره بار یا روزبازارها اتفاق می افتد. وگرنه دیروز من یک قوطی کنسرو آناناس را که تا هفته پیش 11 هزار تومان می خریدم 14 هزار تومان خریدم! این تنها یک مشت نمونه خروار است. مردم تنها روی قیمت نان، لبنیات و تخم مرغ حساس شده اند در حالی که خیلی ساکت و بی سر و صدا قیمت بیشتر اقلام سوپرمارکتی افزایش یافته است.

اضافه کاری اجباری!

من در یک شرکت خصوصی کار می کنم. تقریبا بیشتر ساعت های عمرم را در همان شرکت می گذرانم. روزی 10 تا 14 ساعت کار می کنم. البته این اضافه کاری اجباری است. چرا که هیئت مدیره شرکت برای تعدیل هزینه هایش بعضی از کارکنان را مرخصی اجباری داده یا حتی بیرون کرده است. بنابراین ما باید جای آن ها که نیستند هم کار کنیم. اما اگر حقوق مان را به موقع می‌دادند باز هم دلمان خوش بود. متاسفانه من از ماه مهر هنوز حقوق نگرفته ام. خدا می داند خانواده ام را با چه بدبختی اداره کرده ام. هر چه هم بگوییم هیئت مدیره به راحتی می گوید بروید تسویه کنید تمام حقوق عقب مانده تان را بگیرید و خداحافظ! آیا این انصاف است؟ بعضی از دوستان هم شکایت کرده اند اما چون شرکت ما تا الان با وجود تحریم ها سرپا مانده است، گویا می خواهند هر طور که شده شرکت را نگه دارند و بنابراین سریع پول بچه ها را می دهند اما همان جا عذرش را هم می خواهند. واقعا درمانده شده ام و نمی دانم در آینده چه می شود.

اصطلاح ادمین از زمان ورود شبکه ‌های اجتماعی به ویژه فیسبوک وارد حوزه شغلی در کسب ‌وکار شد. در آن موقع ادمین به کسی گفته می‌شد که مسئول پست گذاشتن و تبلیغات و به اصطلاح صفحه‌ای بود. کم‌کم با گسترش شبکه‌ها به ویژه ظهور اینستاگرام، شاهد قدرت گرفتن این حوزه شغلی بودیم. هرچند که ادمین بودن شغل جدیدی نیست و از قبل هم وجود داشته است.اصطلاح شغلی administrator در گذشته بیشتر در حوزه IT مطرح بود. به کسی که مسئول مدیریت شبکه سازمانی بود، گفته می‌شد. حوزه کاری این فعالیت امروزه با تغییراتی که داشته به سمت سایت و شبکه‌های اجتماعی رفته است. سوالی که در چند سال گذشته ذهن مردم و بیشتر جوانان را تا حدی به خود مشغول کرده، این است که ادمین چه کسی است و چه وظایفی بر عهده دارد؟