سوغات فرهنگی، امتداد زیارت
نویسنده : محمد ولیانپور
هویت فرهنگی و معنوی شهر مشهد حول محور حضرت رضا(ع) شكل گرفته است؛ به گونهای كه واژه مقدس در پی نام این شهر تداعیكننده وجه قدسی و معنوی این قطعه از زمین است. حضور20 میلیونی زوار حرمرضوی با انگیزه فرهنگی در كنار این هویت فرهنگی، به شكلگیری پایتختی معنوی برای ایران اسلامی با جمعیت انبوه ساكن و متغیر میانجامد كه تحقق كامل آن، به بایستههایی نیاز دارد.
پایتخت معنوی و هویت فرهنگی، معنوی و زیارتی مشهد، نیاز به تحقق در همه لایههای «باور، ارزش، هنجار، نشانه» دارد و تلاشها برای تبیین باورها و هنجارها بایستی به شكلگیری و تولید نمادها و محصولاتی از همان جنس بینجامد تا پوسته رویین و مادی فرهنگ بتواند با قرار گرفتن در چرخه فرهنگسازی به بازتولید باورها و هنجارها كمك كند. در این راستا با وجود فعالیتهایی كه هرچند با شدت و ضعف در عرصههای بنیادیتر فرهنگ انجام میشود، عرصه تولید محصولات فرهنگی و نمادها وضعیت مطلوبی ندارد و آنچه به صورت سنتی در محدوده حرم رضوی شكل گرفته است نیز از این چهارچوب فراتر نمیرود.
یك محصول متناسب با فرهنگ و ویژگیهای جغرافیایی یك منطقه و بر اساس نیاز به سوغات تبدیل میشود كه این مسئله روندی طبیعی مبتنی بر گذر زمان را میطلبد. سوغات در صنایع فرهنگی، محصولی تجسمیافته و عینی است و یكتایی، شاخص بودن به عنوان سوغات، كاركرد و تعمیم از جمله ویژگیهای آن است. سوغات فرهنگی علاوه بر اینها نیاز به تنوع، فخامت و قیمت مناسب نیز دارد، ویژگیهایی چون تحمل پیام (فرهنگی، معنوی و اقلیمی) و مغایرت نداشتن با روح و معنویت زیارت،كالاهای غفلتزا و تجملاتى را نیز از دایره بحث خارج میكند. سوغات آنگاه كه با زیارت و مفاهیم قدسی پیوند میخورد میتواند حلقه آخر فرهنگسازی و عامل تعمیم فرهنگ زیارت و زندگی رضوی در طول زندگی زائران باشد؛ چرا كه تنها وجه مادی سفر و زیارت است كه پس از زیارت نیز زائر را همراهی میكند.
قدردانى از خدمات دوستان و بستگان و همسایگان، جلوگیری از تحریك حسادت، یادآوری، احترام، پاسداشت مقصد و مسائلی از این قبیل را شاید بتوان در زمره حكمتهای سوغات برشمرد. این سنت حسنه كه امروز بخشی از هویت ایرانیان را تشكیل داده است در سیره و سنت پیشوایان نیز مورد توجه بوده است. رسولخدا(ص) بر سوغات پس از سفر (حتی یك تكه سنگ!) تأكید داشتند و خود نیز از زائران خانه خدا طلب خرما و آب زمزم میکردند و آب زمزم را به عنوان سوغات مىپذیرفتند. امام صادق(ع) نیز سوغات پس از حج را جزئی از مؤونه حج میدانستند تا جاییكه پولى كه صرف تهیه سوغات مىشود معادل همان مالى است كه صرف اصلِ حج مىشود. بدیهی است كه بهترین هدیه و رهآورد آن است كه به پیامی نیز قرین باشد؛ امری كه علی(ع) نیز بدان اشاره داشتهاند.
مسائلی چون تناسب نداشتن سوغات فعلی با جایگاه معنوی مشهد، بیمحتوایی و خنثی بودن سوغات فعلی در عین تبرك و ایجاد خاطره،کمك نکردن سوغات فعلی به تكمیل رسالت فرهنگی استمرار زیارت، تضاد سوغات موجود با فرهنگ ایرانیاسلامی (به ویژه در محصولات كودك و نوجوان) و... ضرورت توجه به سوغات فرهنگی را دوچندان میكند. تعریف و عرضه محصولات فرهنگی و نمادهای معنوی به عنوان سوغات فرهنگی مشهدالرضا(ع) در كنار سوغات محلی، میتواند این ظرفیت عظیم را در خدمت فرهنگ زیارت قرار دهد.
سوغات موجود را میتوان به سوغات غیرفرهنگی (از جمله خشكبار و ادویه)، سوغات نسبتافرهنگی (مثل انگشتر و سجاده)، سوغات ضدفرهنگی (چون پوشاك و محصولات وارداتی) تقسیم كرد. بخش اول به ساماندهی، بهینهسازی، و تركیب با مؤلفههای فرهنگی نیاز دارد و سوغات نسبتا فرهنگی نیز طی فرایندی ارتقائی به سوغات مطلوب تبدیل خواهد شد. سازوکارهای بازدارندهای چون ممنوعیت فروش اجناس خارجی در محدوده اطراف حرم و تولید محصولات رقیب میتواند در برابر سوغات ضدفرهنگی كارآمد باشد. امااندك محصولات كاملا فرهنگی و حاوی پیام حداكثری از قبیل كتاب، محصولات چندرسانهای و حجمی تقریبا به سوغات تبدیل نشده است و مسیری طولانیتر را پیش رو خواهد داشت.
دیدگاهها در مورد قالبهای محصول مناسب سوغات قدری متفاوت است؛ گروهی محصولات كاربردی با رویكرد فرهنگی را به دلیل نیاز زائر، تعمیم، پیام غیرمستقیم و دخالت در سبك زندگی بر سوغات خاص فرهنگی و تزئینی ترجیح میدهند و در مقابل عدهای نیز محصولات خاص فرهنگی، تزئینی و فاخر را به دلیل ملاحظاتهای عرفی، حفظ شأن مزور، دوام بالا و پیام حداكثری ارجح میدانند. برخی نیز با توجه به تنوع مخاطب هر دو را لازم می دانند و به رویكرد تلفیقی در این باب قائل هستند.
بازار گسترده و فزاینده تقاضا به استعداد بیش از 20 میلیون زائر و گردشگر با تنوع دینی، مذهبی و اعتقادی، ظرفیت هزاران زیارتگاه و مسجد به عنوان كانونهای توجهات فرهنگیمعنوی، برگزاری سالانه هزاران برنامه فرهنگی فرصتی بیبدیل برای عرضه محصولات فرهنگی مهیا كرده است. علاوه بر این، ظرفیت بالای نمادسازی در فرهنگ دینی و ملی، ظرفیت صنایع دستی مشهد برای تبدیل به سوغات فرهنگی مطلوب، انگیزه فرهنگی زائر، قابلیت تحولآفرینی فرهنگی در كشور، امكان صدور ارزشهای مذهبی و انقلابی با توجه به حضور بیش از یك میلیون زوار خارجی و بهویژه عنصر بركت و نسبت با امام رضا(ع) که از جمله ظرفیتهای فرهنگی این حوزه است.
كارشناسان، توزیع را مسئله اصلی محصولات فرهنگی و بالطبع سوغات فرهنگی و اولویت اول حمایت میدانند. كمبود ویترین عرضه به ویژه در اطراف حرم به دلیل هزینه بالای آن و جولان محصولات غیرفرهنگی و گاه ضدفرهنگی وارداتی، عرصه را برای توزیع محصولات فرهنگی تنگ كرده است. كمبود و ضعف در نمادسازی به ویژه در محصولات كودك (مخاطب عمده سوغات) و محصولات كاربردی به ویژه البسه (بیشترین حجم سوغات)، حساسیتهای سلیقهای و عرفی و نمود شفافیت در معیارهای مذهبی و افراط و تفریط در القای پیام در كنار مشكلات صنعتیسازی و تجاریسازی که از دیگر مسائل اساسی این عرصه است.
غفلت از صنایع و محصولات فرهنگی در كشور و نبود كار پژوهشی و رسانهای در این باب، تلقی حاشیهای و هزینهای از فرهنگ، بیتوجهی به اثرگذاری، اطلاعرسانی نکردن و حساسیتهای عرفی از جمله موانع فرهنگی است كه در كنار موانع نهادی چون وجود نداشتن متولی و فقدان هماهنگی دستگاهها، سیاستهای متعارض توسعه شهری و استانی و فقدان حمایتهای جدی و شفاف دولتی در این زمینه ساماندهی سوغات فرهنگی را با چالش مواجه كرده است. بررسیها نشان از فقر ساختار در حوزه صنایع فرهنگی و سوغات فرهنگی دارد و تقریبا هیچ بنیاد، صنف و اتحادیه تولید و عرضه، پژوهشگاه، خوشه صنعتی و ستاد محتوایی در این عرصه وجود ندارد.
در عرصه ساختاری، راهبردها و راهكارهایی چند به نظر میرسد؛ از جمله جانمایی صنایع فرهنگی در سند توسعه مشهد و خراسانرضوی، ایجاد نهادی برای صنایع فرهنگی (مثل بنیاد بازیهای رایانهای، نشر، سینما و...)، تأسیس صنف و اتحادیه تولید و عرضه محصولات فرهنگی، ایجاد خوشه صنایع فرهنگی، تأسیس پژوهشگاه فنآوریهای فرهنگی و ایجاد اتاق فكر ترجیحا مردمنهاد. همچنین تقویت اطلاعرسانی، طراحی بستههای سوغات، اولویت اردوها، سفرهای كاروانی و خانوادگی و تغییر رویكرد مدیریت فرهنگی از نهادمحور به محصولمحور، در راستای فرهنگسازی سوغات فرهنگی مؤثر خواد یود.
مشهد میتواند مرجع ملی و منطقهای تولید محصولات فرهنگی، مرجع جهانی محصولات با موضوع ولایت، مركز عرضه محصولات متنوع فرهنگی یا حتی مركز طراحی و عرضه محصولات حجاب یا مدهای اسلامی و مانند آن باشد. این نگاه میتواند مفهوم سوغات و سوغات فرهنگی را متحول كند و موضوعمحوری بهجای محصولمحوری در این بازار تجلی یابد؛ به گونهای كه زائر مشهدالرضا در بازار گسترده ای از محصولات فرهنگی، امكان انتخاب عناوین متنوعی از این محصولات را در زمینههایی خاص به عنوان سوغات داشته باشد.
سوغات فرهنگی به تبع محصولات فرهنگی بحثی دامنهدار و بینبخشی است كه به تعریف فرآیندهای نوینی نیاز دارد. برای بسط موضوع، از بررسی مباحث مرتبط از جمله جوانب اقتصادی (صنعت، بازار، اصناف و...)، فنآوری، فرهنگی، هنری و مذهبی بینیاز نخواهیم بود. تهدیدهایی نیز متوجه این مسیر است كه غلبه نگاه انتفاعی بر فرهنگی، سوءاستفاده و كاسبكاری، رانتیر شدن مؤسسات فرهنگی در اثر حمایتهای اشتباه، {تكراری شدن محصولات و اقدامات} از جمله آنها خواهد بود.