«کیدزانیا»شهر کودکان
نویسنده : امیرجلیلی نژاد
شهرآموزشی نمونه یک سرگرمی هدفمند
در دوران کودکی یکی از مهمترین خصلتهای بچهها آرزوهایی برای شغل آیندهشان است. یکی آرزو می کند خلبان شود، آن یکی آتش نشان، دیگری معلم یا دکتر و.... حال اگر شهری برای بچه ها ساخته شود که پدر و مادر با خیال راحت در محیطی ایمن اما کاملاً واقعی فرزند خود را به دنیای آرزوهای شغلیش بسپارند تا بتواند با آموزشی مختصر آن آرزو را به صورت ملموس تجربه کند تا چه میزان بر هدفمندی کودک برای انتخاب شغل آیندهاش تاثیر می گذارد. "خاویرلوپزآنکونا" یک مکزیکی کارآفرین بود که علاقه شدید به سرگرمی و آموزش بچهها داشت. او به این فکر افتاد تا شهر آرزوهای شغلی را برای آموزش شغل ها و سرگرمی بچهها به راه بیاندازد. او اولین نمونه ایده اش را با کمک سرمایه گذاران مکزیکی در "سنتافه" مکزیک در سپتامبر 1999به نام La Ciudad de los Niños به معنای شهر کودکان افتتاح کرد. این شهر در سال اول تاسیس مورد توجه 800000 بازدیدکننده واقع شد. دومین آن در مونتری مکزیک در سال 2006 تاسیس شد. سومین شهر که با تبدیل به کمپانی بین المللی نام کیدزانیا Kidzania را بر خود گرفت سال 2006 در توکیو تاسیس شد. این مکان بر خلاف شعبات مکزیکی همه درآمد خود را از بازدید کنندگان دریافت کرد. کیدزانیا در جاکارتا در نوامبر 2007 با شکستن رکورد خود توجه همه را به خود جلب کرد. در 2009 کیدزانیا در اوزاکا و لیسبون و در سال 2010 در دبی و سئول تاسیس شد. اولین کیدزنیا در آمریکا هم در سال 2014 تاسیس خواهد شود. کیدزانیا تا کنون بیش از 60 شعبه در کشور های مختلف افتتاح کرده است. تا این زمان بیش از 25 میلیون کودک از این مکان ها در نقاط مختلف جهان دیدن کرده اند.
در کیدزانیا تمام ابزار و لوازم به دو سوم اندازه واقعی تبدیل شده است تا مقیاسش برای استفاده بچه ها مناسب باشد اما همه آنها کارکرد دقیق خود را دارند. ساختمان ها و خیابان های سنگفرش شده، ماشین ها و مردم در حال کار یک شهر واقعی را به تصویر می کشند. بچه های 4 تا 12 ساله اجازه دارند تا مثل دنیای واقعی شغل داشته باشند. مهارت کسب کنند و حتی در ازای کار کردن خود پول دریافت کنند. بچه ها می توانند به عنوان یک آتشنشان، دکتر، پلیس، خبرنگار، فروشنده و .... فعالیت کنند و یا اینکه به یک فروشگاه رفته و خرید کنند و یا به تفریح بپردازند.
کیدزانیا نزدیک به 100 شغل یا نقش-بازی از مامور پلیس گرفته تا دندان پزشک و رستوران دار، تاجر و کارمندان بانک یا مجریان و عوامل ایستگاه رادیویی و تلویزیونی را ارائه می دهد. هر یک از بچه ها با توجه به توانایی ها و علاقمندی های خود شغل مورد نظر خود را انتخاب کرده و شروع به کار می کنند. خلبانها هواپیماها را رهبری میکنند، در ایستگاه تلویزیون اخبار را میخوانند، پلیس در مقر خود مشغول کار است و آشپزها غذای خوشمزه تهیه می کنند. کیدزانیا یک شهر کامل است با یک بیمارستان، آتشنشانی، آرایشگاه، بانک، مرکز رادیو، سوپرمارکت، مرکز تلویزیون، پیتزا فروشی و تئاتر و خیلی مکان های دیگر.
در ابتدا ورود به کیدزانیا بچه ها یک شغل را انتخاب می کنند، سپس درباره شغلشان آگاهی مییابند، لباسهای مخصوص کارشان را می پوشند و شروع به کار می کنند و کیدزوس (kidzos) - واحد پول کیدزانیا- به دست می آورند و یا در مقابل کار خود چکهایی دریافت کنند که آن را برای تبدیل به کیدزوس به بانک کیدزانیا ببرند. در هنگام ورود به شهر، حسابی به نام هر کودک به همراه یک کارت اعتباری برای او گشوده می شود و با آن کارت می تواند از خودپردازهای داخل کیدزانیا کیدزوس برداشت کند. بچهها برای تهیه کالاها و یا استفاده از هر نوع خدماتی در کیدزانیا کیدزوس پرداخت می کنند.
تجربه شخصی ابزار قدرتمندی در یادگیری است. از طریق دنبال کردن هر شغل یا فعالیت، کودکان درباره کارکردهای جامعه، سواد مالی، حرفههای بزرگسالان، کار تیمی، استقلال، عزت نفس و مهارتهای زندگی واقعی میآموزند. فعالیتهای مذکور کاملا عملی بوده و مشارکتیترین و عمقیترین تجارب ممکن را برای بچه ها فراهم میسازند.
برای ارائه کمک در هر زمینه" ناظرین" یا" Zupervisors" در اختیار کودکان هستند. ناظرین، بزرگسالان آموزش دیده ای هستند که کودکان را در فرایند انجام کار و بازی، راهنمایی و کمک میکنند. توجه کیدزانیا به حرفهای گرایی و آموزش باعث شده است که این سیستم از سطح اعتماد قابل توجهی میان والدین، مربیان و مدیران شهر و جامعه برخوردار باشد چرا که به عنوان ابزاری که کودکان را در عین ایمنی با تفریح و استقلال پرورش می دهد شناخته شده است.
با نگاهی به هر دو جنبه آموزش و سرگرمی میتوان دید که استفاده از یک ایده مناسب تا چه میزان در نگاه کودکان به موضوعاتی همچون اشتغال می تواند موثر باشد و نقش جدی ایفا نماید. این روزها که در مشهد مجموعه های تفریحی روز به روز در حال افزایش است می توان از جامعه نخبگان استان و مدیران انتظار داشت تا به جای رها بودن یا هدایت سرمایه ها برای سرگرمی صرف از چنین تجربه هایی استفاده نمایند که در آن با طراحی فضای بومی و نه صرفا برای بحث اشتغال که برای برخی دیگر از مفاهیم قابل توجه مانند آموزش خادمی امام رئوف به کودکان را میتوان در قالبی مشابه ارائه کرد. یکی از بخش های مقفول مانده امر زیارت کودکان و گذران اوقات آنها در حرم مطهر است. از کمبود برنامههای ویژه کودکان در حرم تا خستگی از برنامههای بزرگسالان را می توان با برنامه ریزی و اجرای ایده هایی نظیر کیدزانیا -با همان دقت نظر و اهداف دقیق- از یک تهدید برای زیارت به یک فرصت بی نظیر تبدیل نمود. هر چند کارهایی در اندازه های کوچکتر همچون حکایت آفتاب و کبوترانه و ... انجام شده اما ایجاد یک محیط شاد آموزنده و هدفمند برای کودکان با وسعت، کیفیت و محتوای متناسب می تواند مشهد را در کنار مجتمعهای سرگرمی تفریحی به عنوان قطب شهر آموزشی تربیتی کودکان معرفی نماید.