سهم علم ، فرهنگ و هنر ازاوقات فراغت زائر چقدراست؟
طبیعی است که نمیتوان انتظار داشت همه زائران تمام اوقات حضور خود در مشهد مقدس را در حرم مطهر بگذرانند. هر چند جاذبههای هنری و فرهنگی که میتواند داخل مجموعه حرم مطهر با هدف افزایش معرفت زائر ایجاد شود -با وجود اقدامات خوب گذشته- همچنان جای کار بسیار دارد اما باید برای خارج از بارگاه رضوی نیز برای زائران فکری کرد. اینکه شهر مشهد چه برنامهای میتواند برای اوقات فراغت زائر داشته باشد. و این برنامهها چهقدر باید با زیارت تناسب داشته باشند موضوعی است که با سه کارشناس این حوزه در میزگردی مطرح کرده ایم. آقایان دکتر محمد سهیلی نماینده مردم مشهد در شورای اسلامی شهر مشهد، دکتر صالحیفرد کارشناس برنامهریزی شهری و ناظر طرح مطالعات توسعه کمی و کیفی زیارت و دکتر علی قاسمی استاد دانشگاه و مجری پروژه مطالعات اوقات فراغت این طرح مهمان دفتر پژوهش خراسان در این نشست بودهاند.
با توجه به اینکه مهمترین هدف سفر به شهر مشهد، زیارت حضرت رضا(ع) است، آیا ضرورت دارد که موضوع تفریحات در شهر مشهد با مسئله زیارت متناسب باشد؟ اوقات فراغت زائر به چه شکلی در کنار زیارت قابل برنامهریزی است؟
سهیلی: در زندگی امروزه مقولاتی داریم که در کنار هم تعریف شده اند. اوقات فراغت در عرض مقولاتی مثل کار، عبادت، علم اندوزی است. آنچه که برای اوقات فراغت در نظر گرفته شده، اموری است که ما را از خودمان غافل میکند؛ از این روز از ناراحتیها و افسردگیها به صورت موقت و مقطعی رهایی می یابیم و سراغ کار جدید می رویم.
این ساز و کارهای فراغتی موضوعی است که به عنوان بخشی از سیاحت و گردشگری مطرح میشود، به همین دلیل موضع گیری اولیه که مسئله زیارت با طرح فراغت دارد، این است که آن را یک تهدید برای خود می داند؛ شما در حال حاضر میبینید که جاذبههای فراغتی در شهر مشهد به گونهای توسعه یافته که مسئله زیارت تحت الشعاع آنهاست. موارد آن هم کاملاً مشخص است و مصادیق بسیار زیادی دارد. در نظرسنجیهایی که از زائران صورت گرفت، پرسیده شده که منطقه مورد علاقه شما کجاست؟ در جواب بازارها یا اماکن تفریحی مثل موج های آبی مطرح شد که این پاسخها نشان میدهد که چنین دیدگاهی وجود دارد.
به تعبیری می توان گفت که این نوع گرایش به صورت جدی مشاهده می شود که این فرآیند از سمت رویکرد زیارتی به سمت رویکرد گردشگری تغییر جهت میدهد، در واقع امروزه بیشتر سفرهایی که در گذشته زیارتی بودند به گردشهای تفریحی تغییر ماهیت داده اند.
با توجه به این موضوع در نگاه اول احساس میشود که فراغت و تفریح در واقع رقیبی برای زیارت است؛ این بینش وضع موجود میباشد ولی واقعیت قضیه این است که اساساً زیارت مستلزم سهم قابل قبولی از فعالیتهای مکمل است، فعالیت هایی که بتواند به نحو مناسب وقت زائر را به گونه ای مفید و متناسب با زیارت پر کند.
صالحی فرد: «آخرین دستاورد تمدن بشری پرکردن اوقات فراغت است»؛ این جمله بسیار بامعناست، وقتی در باره اوقات فراغت صحبت می کنیم، سرگرمی یا تفریح میتواند یکی از حوزههای آن باشد. این یکی از ویژگیهای شهرهای دنیاست صرف نظر از اینکه آن شهر زیارتی، تاریخی یا گردشگری باشند، هیچ تفاوتی در اصل موضوع ندارد.
اوقات فراغت در سطوح مختلف مورد توجه است، نمیتوان لزوماً اسم هر وقتی را که در آن فرد مشغله ای ندارد، اوقات فراغت گذاشت. تعریف درست اوقات فراغت این گونه است: هنگامی که فرد کارهای روزمره و عادی خود را به شکل مفید و موثر انجام داده و استراحت هم کرده است، زمانی دارد که می تواند به صورت برنامه ریزی شده از آن استفاده کند. اوقات فراغت به معنی رها کردن زمان شهروندان در فضای شهری نیست بلکه به این مفهوم است که ما برای زمانی که در اختیار شهروندان هست برنامه ریزی کنیم، باید بدانید که خود اوقات فراغت و تجلیهای آن در ساختار کالبدی شهر کاملاً تأثیرگذار است، یعنی یکی از ویژگیهای شهرسازی مدرن دنیا میزان توجه به سرانههای کاربریهایی است که با اوقات فراغت مرتبط هستند.
بنابراین ما چه مخالف گسترش اوقات فراغت باشیم چه موافق، نمیتوانیم به مقوله اوقات فراغت بیتوجه باشیم، بنابراین در درجه اول باید این موضوع را در مقوله مدیریت شهری، چه شهرداری چه بقیه سازمانهایی که در امور مدیریت شهری فعالیت میکنند، بپذیرند ما نیازمند آن هستیم که فضاهای اوقات فراغت و جریانهای اوقات فراغت را در شهر شکل دهی کنیم.
نکته بعدی نقش شهر مشهد است که من هنوز روی نقش زیارتی شهر مشهد بحث جدی دارم، معتقدم مشهد یک شهر زیارتی به مفهوم خاص آن در حوزه شهرسازی نیست، ما شهری را میگوییم نقش غالب دارد که حداقل بین ۵۰ تا ۷۵ درصد شاغلان آن شهر به فعالیت خاصی مشغول به کار باشند.
آیا باید در مورد تفریحات و سرگرمی بین زائر و شهروند تفکیک قائل شد؟
صالحی فرد: معتقدم بحث گذران اوقات فراغت در هر قالبی که بناست انجام شود، بخشی از آن برمیگردد به تغییراتی که در ساختارهای شهری رخ میدهد. نمیتوانیم یک فضای کاملاً بستهای در حوزه اوقات فراغت برای شهروندمان ایجاد کنیم و بگوییم همیشه باید تابع همین شرایط باشند.
ما باید هوشمندانه بحث گذران اوقات فراغت را پیگیری کنیم، به هر حال ما ویژگیهای خاصی همچون ارزشهای معنوی و قداست را برای شهر مشهد قائل هستیم اما نمی توانیم فضا را آنقدر ببندیم که احساس کنید در یک شهری هستید که باید فقط در همین مسیر حرکت کرد و هیچ کس حق ندارد تفریح دیگری داشته باشد.
قاسمی: مسئله این است که به چه صورت میتوانیم بین موضوع اوقات فراغت و زیارت ارتباط برقرار کنیم. زائر کسی است که خالصانه سفر میکند و قصدش هم سفر الی الله است. علیالقاعده میبایستی در این سفر زیارتی کارهایی که به این زیارت لطمه وارد میکند را انجام ندهد.
تفاوتی که زائر با گردشگر مذهبی دارد این است که گردشگر تابع اوقات فراغت است اما زائر نیست. بنابراین در بحث زیارت اصلاً بحث فراغت نداریم. اما از طرف دیگر همه مسافرانی که به مشهد می آیند زائرانی نیستند فقط برای زیارت حضرت رضا(ع) آمده باشند و قصدشان صرفاً زیارت باشد. تعداد کسانی که فقط برای زیارت به مشهد بیایند کم است و با روند جهانی شدن نیز از تعداد آن ها کم می شود، ما بیشتر بحث گردشگر مذهبی را داریم که آن هم تابع اوقات فراغت است.
ما باید جاذبههایی که با موضوعات مذهبی سنخیت دارند را بیشتر کنیم. در بحث زیرساختهای گردشگری آنهایی را گسترش دهیم که از فضاهای معنوی بهره بیشتری دارند.
در بحث اقامت و اسکان زائر برنامه ریزی انجام دهیم و سازکارهایی را برای واحد های اقامتی در نظر بگیریم که زمانی را که افراد در واحد اقامتی شان هستند، غنی سازی شود و با برنامه ریزی مناسب این کار صورت بگیرد.
سهیلی: من با این تفکیک خیلی موافق نیستم، تفکیک شهروند و زائر به لحاظ واقعی وجود دارد ولی برای ما مطلوبیت ندارد، یعنی این گونه نیست که ما اساساً یک تقسیم بندی راهبردی بین زیارت و گردشگری یا بین زائر و شهروند داشته باشیم. واقعیت این است که به لحاظ مباحث اقتصادی، ممکن است شهر مشهد به عنوان یک شهر زیارتی، شهر اقتصادی محسوب نشود ولی اساساً صورت مسئله این نیست؛ صورت مسئله در واقع نگاه به مشهد به عنوان یک کلانشهر یا جهان شهر و به تعبیری چشم انداز فرهنگی است، با این نگاه زیارت یکی از ویژگیهای مساعد برای این قضیه است.
اوقات فراغت جزئی از زندگی است اما چه رابطه ای با جایگاه معنوی شهر مشهد باید داشته باشد؟
سهیلی: ببینید شاید لازم نباشد که ما یک رویکردی جداگانه در نظربگیریم، عرض من این است که شما باید چشم اندازی را در نظر بگیرید و آن این است که شهر مشهد با همه ویژگی ها و ابعاد یک شهر معنوی و فرهنگی است؛ آن وقت ما دیگر دغدغه ای نداریم که آیا تک تک عناصری که در شهر به کارگرفته شده زیارتی هست یا خیر، با فرض این که فراغت هم به عنوان یکی از اجزای سیستم کار خودش را انجام میدهد و برآیند سیستم کاملا معنوی و فرهنگی است.
آیا در حال حاضر وضعیت مشهد به این سمت پیش می رود؟
سهیلی: ما نه به فراغت به عنوان یک مقوله مستقل درست پرداختیم و نه یک برآیندی از سبک زندگی معنوی برای مشهد ارائه کردیم، در حال حاضر معایب هر دو را داریم.
صالحی فرد: وقتی درباره اوقات فراغت صحبت می کنید، لزوما اوقات فراغت یک زمان طولانی نیست حالا چه در مورد شهروند و چه در مورد گردشگران. بحث این است که آیا شهروندان همان خدمات حوزه سیاحت، فراغت و تفریحات را نیاز دارند که زائران نیاز دارند؟ من می گویم اینگونه نیست.
این مورد را که فرمودید می توانید با یک مثال تشریح کنید، واقعا چه تفاوتی بین نیاز یک شهروند وزائر یا گردشگر وجود دارد؟
صالحی فرد: شخصی در جایی بیشتر تمایل دارد خدمات تفریحی و گردشگری و اوقات فراغت را ببیند که به کانون زندگی و کسب و کارش نزدیک باشد، بنابراین نوع کارکردها کاملاً با هم متفاوت است و همچنین نوع هزینه کردن.
شاید شما تمایل نداشته باشید بابت یک سینمای ۵ بعدی هزینه کنید ولی برای یک گردشگر اگر جذابیت داشته باشد هزینه می کند.
به مورد خوبی اشاره کردید، همین سینمای ۵ بعدی را دور از حرم مطهر مثلا در مجموعه سپاد هم داریم و در یکی از پاساژهای کنار حرم مطهر هم راهاندازی کردهایم در حالی که فیلم های این نوع سینماها معمولا در ژانر ترسناک هستند. آیا این سینمای ۵ بعدی در اطراف حرم سنخیت مشخصی با حریم حرم دارد؟
صالحی فرد: چرا این اتفاق می افتد؟ زیرا این سینما به دنبال مخاطب خودش است، بخش خصوصی که در این قضیه دخیل است به منافع مالیاش فکر میکند و فکر میکند که اگر سینما را جای دیگری از شهر راه اندازی کند ممکن است آنقدر مخاطب نداشته باشد، در حالی که ممکن است در مکان پر رفت وآمد مردم در نوبت هم بیاستند. بحث اینجاست که ماهیت کارکردی این مسئله آن طور نیست که ما بگوییم در تضاد با زیارت است.
صرفاً بحث تضاد نیست بلکه موضوع تناسب است و اینکه طبق گفته دوستان فعالیت مکمل زیارت باشد؟
صالحی فرد: ما تعریف مشخصی از فعالیتهای مکمل با حوزه زیارت نداریم که بگویم اوقات فراغت در تناسب با آن هست یا نیست. به طور مشخص تعریف نکردهایم که فعالیتهای مکمل زیارت شامل چه مراسم ها و برنامه هایی هستند.
اگر شناخت کلی هم داشته باشیم باز هم به تفکیک ماهیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زائر نخواهد بود. در درجه اول ما باید تکلیف مان را با این داستان مشخص کنیم که ماهیت شهر مشهد چه باید باشد.
درحال حاضر چه مقدار اوقات فراغت ما با نیازها و مطالبات زائران در سطوح مختلف تناسب و سنخیت دارد، به یقین بدانید که یک گردشگر یا توریست خارجی زمانی که وارد شهر مشهد میشود قطعاً فضاهای خاصی مورد نیازش هست که ممکن است خیلی تشابه یا سنخیت با فضایی که شهروند می خواهد یا گردشگران می خواهند نداشته باشد.
قاسمی: مشهد ظرف سیال است که شما نمی توانید برای زائر مرز بکشید و بگویید اینجا برو آنجا نرو، چنین چیزی اصلاً امکان پذیر نیست که بخواهیم فضایی را اختصاص بدهیم به زائر یا شهروند، چنین تفکیکی عملاً امکان پذیر نیست، چرا باید بین نوع تفریح و بحث گذران اوقات فراغت زائر و شهروند تفکیک قائل شویم؟ چون این ها تفاوت دارد، اگر قرار است بین تفریحات شهروند و زائر برنامه ریزی کنیم موضوع نوع خدمات و زمان را باید لحاظ کنیم.
آقای دکتر صالحیفرد چه کارهایی میتوان برای گردشگر مذهبی و زائر انجام داد که هم اوقات فراغت در راستای سیره رضوی باشد وهم بحث منفعت برای ذینفعان داشته باشد؟
صالحی فرد: ما در سال های اخیر آنقدر بد در حوزه دین و مذهب عمل کرده ایم که وقتی بحث مذهب و دین میآید، نسل جوان ما فکر میکند مذهب فقط غم، افسردگی، گوشهگیری و انزوا است؛ در حالی که اسلام ماهیتاً دینی بسیار شاد و مفرح است. بنابراین اگر قرار است کارکردهایی در حوزه اوقات فراغت داشته باشیم باید با این رویکرد باشد که ما سرزندگی را به شهر برگردانیم، چیزی که امروزه در ساختار شهری مشهد نداریم؛ یعنی شهرهای ما شهرهای شاد و سرزندهای نیستند که انسان احساس کند علاقهمند است در این فضا بماند و از اوقات فراغتش استفاده کند.
مسئله دیگر این است که اوقات فراغت صرفاً پرکردن وقت یک سری از انسانها نیست، بعضی مواقع خود اوقات فراغت و پرکردن هوشمندانه آن می تواند یک چهره بین المللی را از یک شهر به نمایش بگذارد. در اوقات فراغت شهری مثل مشهد هم اگر قرار هست نگاه زیارتی را گسترش دهیم چه اشکالی دارد که نگاه جهانی را در کنار خودش داشته باشد؟
من یک پیشنهادی را به استانداری دادم و متاسفانه دوستان این کار را انجام ندادند و آن این بود که سمفونی امام رضا(ع) در مشهد اجرا شود. با یکی از مسئولین صحبت کردم که وی گفت این بحث را مطرح نکنید، این جا مشهد است!
آقای علی بیات فرزند مرحوم بابک بیات با من تماس گرفت و گفت که پدر من قبل از فوت، نت موسیقی سریال ولایت عشق را ساختند؛ تنها بخشی از آن را آقای اصفهانی خواندند، با این حال پدرم این کار را ادامه دادند و داشتند نت و سمفونی را کامل میکردند که مرحوم شدند. زمانی که از آمریکا برگشتم خیلی تصادفی دست نوشته های ایشان را دیدم و وقتی دیدم پدرم چه قدر زحمت کشیده است، دلم نیامد این کار رها شود بنابراین خودم کار را کامل کردم، الان اجازه بدهید بیاییم در مشهد و این سمفونی را اجرا کنیم من خودم بابت یکسال و اندی که زحمت کشیده ام هیچ هزینه ای نمیخواهم، فقط هزینهای برای آقای اصفهانی و هزینه نوازندهها. آیا این کنسرت با روح زیارت در تناقض است؟
دراولین قدم باید نگاه افراد را تغییر دهیم که خیلی از برنامه های اوقات فراغت، تضادی با حوزه های مذهبی و دینی ندارند و حتی می تواند مقوم آن باشند.
این نگاه را باید در سطح ساختارهای مدیریتی خودمان حل کنیم، به نظر من مشهد این جایگاه و این پتانسیل را دارد که هم بیاید فضای مربوط به شهروند و هم برای زائر وگردشگر را خیلی خوب پوشش دهد و از سطح کارکردهای خودش بتواند نگاه جهانی را به شهر مشهد ارتقاء دهد.
سهیلی: به نظر من اشکال اینجاست که وقتی ما می خواهیم یک کاردینی انجام دهیم، می گوییم نقطه شروع، وسط و پایانش این است و بعد در احادیث یک چیزی پیدا میکنیم تا به واسطهی آن اسم دین را به آن بچسبانیم؛ در حالی که دین یک روح حاکم بر کل فرآیند است. یعنی کافی است بیاییم سهم علم، فرهنگ و هنر را در فعالیت های فراغتی افزایش دهیم.
دین در این جا یک روح حاکم است و طبیعی است که بخشی از این فعالیت ها متناسب با حرم و محیط نزدیک به حرم هست؛ آن وقت هنرش می شود هنر دینی، معارف و فرهنگ رضوی.
اصل موضوع این است که ما در بحث اوقات فراغت یک سرمایه گذاری مناسب و متوازن انجام نداده ایم. ما باید ابتدا آن فرآیند کلی را درست کنیم، یعنی بدانیم که آیا فراغت توانسته در مجاری اصلی خودش جریان پیدا کند یا نه و سپس با توجه به اینکه شهر ما یک شهر دینی است و دست اندرکاران این کار دغدغه دین را دارند، حق دین هم ادا میشود.
چگونه میشود این کار را انجام داد که اوقات فراغت به عنوان جزئی از فرآیندهای یک شهر دینی درآید؟
سهیلی: در ابتدا باید درک متقابلی بین مدیران و فرهیختگان در این عرصه ایجاد کنیم و بعد از آن حداقل در حد یک چشم انداز کلان یک نتیجه عینی بگیریم؛ این کار می تواند در قالب انتظاراتی که از شهر مشهد وجود دارد، یک درک متقابل ایجاد کند و سپس می توان این را به یک مطالبه اجتماعی رسانه ای تبدیل کرد.
بعد از این میتوان انتظار داشت که سهم مشخصی از سرمایه گذاریهای آینده که در این شهر صورت میگیرد به سمت سرمایه گذاری سالم جریان پیدا کند.
صالحی فرد: اولین بحث تغییر نگرش است و در این تغییر نگرش قطعاً نقش رسانه ها بسیار تاثیرگذار است، باید نگاه به مقوله گذران اوقات فراغت و مباحث مشترک با آن را در مسئولان تغییر دهیم.
ما باید ازکسانی کمک بگیریم که در برنامه ریزی اوقات فراغت دارای تخصص هستند، عرض کردم که در خیلی از کشورها فارغ التحصیل مقطع دکتری اوقات فراغت داریم اما در ایران فارغ التحصیل در این حد نداریم، حالا در مقطع کارشناسی ارشد یکی دو رشته داریم. ما باید سراغ آدمهایی برویم که دانش به روز این کار را دارند و برای کشورهای پیشرفته برنامه ریزی کرده اند.
ما در شهرهای خودمان هیچ نگاه تخصصی به گذران اوقات فراغت و برنامه ریزی آن نداریم و هیچ شناختی از خواسته ها و مطالبات مردم مان نیز نداریم.
قاسمی: ضعفی که بحث اوقات فراغت دارد این است که متاثر از ابَر مسئله شهرگرایی است، ما شهرنشینی داشتیم، اما شهرگرایی نداشتیم متاسفانه فرهنگ شهری مشهد متناسب با جمعیت شهر و شهرنشینی رشد پیدا نکرده است. گذران اوقات فراغت یکی از نمودهایی است که متاثر از فرهنگ است، با اظهار نظر چهار نفر مشکل حل نمی شود، مهم ترین مشکل این است که متاسفانه رشتهای به نام اوقات فراغت نداریم، تحصیل کرده اش را هم نداریم. افرادی که در بحث اوقات فراغت اظهار نظر میکنند دانشگاهی نیستند، تحصیل کرده این رشته نیستند و فقط تجربیات و علاقه مندیهایشان را میگویند. ما همانطور که وزارت ورزش داریم وزارت اوقات فراغت هم باید داشته باشیم. حالا چند نفر اظهارنظر میکنند که در جای خودش خوب است اما نهایتاً نتوانسته ایم ریشه ای آن را حل کنیم، آموزش یکی از راه های ارتقاء فرهنگ است. باید دانشگاه فردوسی را برای ایجاد رشته گردشگری و اوقات فراغت ملزم کرد.