جامعه زائر تهدید یا فرصت؟
تعداد بازدید : 0
از سونامی زائر تا پدافند غیرعامل
نویسنده : محمدهادی عرفان
1. یکی از سلاحهای غیرمتعارف برای مقابله با تحریمها در حوزۀ اقتصاد میتواند اتکا و اعتماد به مفهوم زیارت باشد. ما حدود ۳۰۰ میلیون شیعه در ۲۰ کشور دنیا داریم. اگر به جای مدلهای اقتصادی غربی که به مفهوم «Nationality» یا مليت تکیه دارد، اقتصاد زیارت را تعریف کنیم که نگاهی به مفهوم «امت و امام» دارد، این امکان وجود دارد که تحریمها را شکسته و روابط اقتصادی قویاي با مردم این بیست کشور برقرار کنیم که هیچ کاری به تحریمها ندارند. مفهوم زیارت از لحاظ پدافند غیرعامل هم میتواند بسیار موثر باشد. مفهوم زیارت و اعتقاد قلبی و عمیق زائر به زیارت حرم مطهر اصولا تحریمبردار نیست و رکود اقتصادی نیز شاملش نمیشود. بنابراین اگر بخشی از برنامه اقتصاد کشور را براساس اعتقاد قلبی به توان اقتصادی زیارت اختصاص دهیم موتور محرکه قوی و رایگانی برای عبور از فراز و نشیبهای اقتصادی خواهیم داشت.
2. میتوان مشهد را قطب صنایع فرهنگی اعلام و آن را عملی کرد. صنایع فرهنگی از زمینههای مهم اقتصادی محسوب میشود که به تازگی در دنیا در حال رشد و مورد توجه است. با بهره گیری از این ابزار میتوانیم صادرات مفاهیم انقلاب و ارزشهای دینی و به تعبیر رهبری پمپاژ آن را به سراسر کشور و جهان تشیع داشته باشیم. این از ظرفیتهای بینظیر مشهد است که متاسفانه فراموش شده یا به نحو مطلوب استفاده نشده است. ما در مشهد طلبه و دانشجوی خارجی داریم، اما این فکر به لحاظ استراتژیک نظاممند نشده است.
3. با درک صحیح از جایگاه ویژه زیارت در توسعه فرهنگی و اقتصادی میطلبد که در ساختارهای دولتی و فرادولتی، نظامات متناسب با این واقعیت بوجود آید. مثلا استاندار در حوزۀ زیارت، در جایگاه معاون رئیس جمهور باشد یا شاهکلید اقتصاد فرهنگی ایران را به تفکیک کلان شهرها، مجمع تشخیص تعیین کند که قطعا نقش مشهد در این میان مبتنی بر زیارت خواهد بود و بلکه میتواند اقتصاد ایران را بر اساس زیارت احیا کند.
4. عدهای تعابیری چون سونامی زائر به کار میبرند و به عنوان مزاحم به زائر نگاه میکنند یا در حوزۀ ترافیک، در بافت پیرامون حرم طرح ترافیکی مُسکن اجرا میکنند که زائر فقط با اتوبوس مشرف شود، غافل از این که این مصادف با مرگ مشهد است، چون حیات مشهد با خدمات به زائر گره خورده است. اگر پیرامون حرم طرح ترافیک اجرا کنید و برای زائر صرف نداشته باشد که خودرو بیاورد، قطعاً دیگر از میدان شهدا مغازه به مغازه خرید نمیکند، مستقیم با تاکسی یا اتوبوس میرود حرم و برمی گردد، از مغازههای مسیر خرید انجام نمیشود و این یعنی شکستن کمر اقتصادی مشهد. با همین نگاه باید به ساختار تشرف به حرم از مبدا و شبکۀ مساجد و قبور امامزادگان در کشور (بیش از ۴۰ هزار مسجد در کشور) نیز توجه شود.
5. نکتۀ دیگر در مدیریت فرایند زیارت این است که ما متاسفانه تاکنون از وقف در این مورد استفاده نکرده ایم. در سطح جهان تشیع اگر واقفین را در موضوع زیارت سهیم کنیم، مشهد میتواند یک شهر رایگان باشد. مثلا به واقف بگوییم حاضرید برای تاکسیهای شهر وقف کنید تا به فرض حمل و نقل شهر تا شعاع مشخصی از حرم مطهر رایگان شود؟ موضوع وقف خیلی میتواند متنوع باشد. از این طریق، حضور زائر در مشهد با توان مالی او گره نمیخورد. اگر درباره این مسأله کار کنیم زائر در مشهد واقعا به زیارتش میرسد و درگیر مسائل و مباحث مادی و اسکان و... نخواهد شد و آمار اقامت زائر هم کاهش نخواهد یافت.
6. در واقع معنویت را در پیرامون حرم بایکوت کردهایم. اگر بتوانیم با روشهایی عطر معنویت را در شهر ترویج و توزیع کنیم زائر اگر در قاسم آباد هم اقامت کند، احساس میکند در شهر امام رضا(ع) است. شبکههای اجتماعی را که در این حوزه هست باید به کار گرفت. حدود۹۰۰ مسجد و حدود ۲۰۰۰ هیئت و حسینیه و مهدیه داریم. فقط پیرامون منطقه ثامن حدود ۱۰۰ هزار متر مربع فضای قدسی و دینی داریم که ظرفیت بینظیری است و میتواند فضای زیارت را در مشهد متعادل کند.
7. از سال ۵۰ به این طرف دائم دور حرم را از هرگونه بنای قدسی خالی کردهایم و طبعا نتیجهاش این شده که مردم خود مشهد هم برای مناسبتهایی مثل احیا و شبهای شهادت و ولادت متمرکز به حرم میآیند. یک شبکهای از مساجد که نقش فشارشکن ایفا کرده و زائر و مجاور را بین خود تقسیم کنند در مشهد نداریم، یعنی مسجد محل و منطقه و شهری که خود را به طور صحیح و ملموسی به زیارت گره زده باشد نداریم. زائر باید احساس کند وارد یک شهر مذهبی شده و از طرفی زائرپذیری حرم نیز با شبکۀ پشتیبان آن تعریف شود.