اقتصاد زیارت درشهرهای مذهبی
از دریچه سفرنامه ناصرخسروقبادیانی
تعداد بازدید : 0
«تجارت»
درخدمت«زیارت»
نویسنده : جواد نوائیان رودسری
سفرهای زیارتی قدمتی به طول حیات بشری دارند. علقههای مذهبی، دستکم تا یک قرن پیش، مهم ترین دلیل برای کسانی بودند که در این سوی عالم، بار سفر میبستند. این سفرها، با تمامی مشکلات و مصائب گوناگون هر عصر، دستمایه نگارش سفرنامهها بودهاند. سفرنامههایی که گاه ذخیره تاریخی یک ملت را غنایی ویژه بخشیده و صفحات تاریک را به نور خود روشن کرده است. ظرافتهای نگارش و تیزبینی نگارنده باعث میشود تا بتوانیم از فحوای مطالب موجود در این سفرنامهها، به برخی جنبههای اجتماعی و فرهنگی حاکم بر زمان نگارش متن نیز پی ببریم. جنبههایی که گاه حتی میتواند در عصر ما نیز راهگشا و آموزنده باشد.
سفری 7 ساله در سرزمینهای اسلامی
ابومعین، ناصر بن خسرو بن حارث بن قبادیانی بلخی، در 12 شهریور سال 383 هجری شمسی، در روستای قبادیان بلخ متولد شد. او از شاعران بزرگ ایرانی و در زمره بهترین سفرنامهنویسان جهان به شمار میآید. سفر 7 ساله او در سرزمینهای اسلامی، رهاوردی به نام «سفرنامه ناصرخسرو» را برای علاقهمندان پدید آورد. دقت و تیزبینی او در بازنویسی آن چه به چشم دیده و یا با گوش شنیدهاست، سبب افزایش اعتبار اثر وی در زمینه جامعهشناسی و مردمشناسی تاریخی است و در حقیقت روش محققانه وی در یادداشت و بازگویی دیدهها و شنیدهها، به وزن و شاکله ادبی اثر وی افزوده است.
ناصرخسرو سفر خویش را به عنوان سیاحی که به حکم دین به دنبال کسب معرفت در سفر است، آغاز و در دوره خویش از اماکن مقدسی مانند بیتالمقدس و مکه دیدار کرد. ارزیابی او از وضعیت اجتماعی و فرهنگی و نیز اقتصادی این اماکن، با وجود محدودیت، قادر است تا شمهای از وضعیت اقتصاد زیارت و ویژگیهای آن در قرن پنجم، آنگونه که در بیتالمقدس و مکه و برخی نقاط موجود بوده، در اختیار مخاطبان قرار دهد. برای بررسی بیشتر موضوع، بهتر است که نخست به یادداشتهای او در مورد این 2 شهر زیارتی بپردازیم و سپس نتایج این دیدهها و یادداشتها را تحلیل کنیم.
بیت المقدس؛ شهری برای زیارت
ناصرخسرو در روز 14 اردیبهشت سال 421 خورشیدی (5 رمضان سال 433 قمری)، حدود هزار سال پیش، وارد شهر بیتالمقدس شد.در زمان او سنتهای مذهبی گاه بدعتهایی مطرح است که از 200 سال قبل و در پی درگیریهای داخلی در عهد اموی شکل گرفته و رایج شده است.1 او بیتالمقدس را شهری کوهستانی و زیبا و در عین حال پرجمعیت توصیف میکند. شهر از بازارهای نیکو و مراکزی برای صناعتهای2 مختلف برخوردار است و به همین سبب رونق اقتصادی خوبی نسبت به سایر نقاط اطراف خویش دارد.
ناصرخسرو از جاذبههای گردشگری شهر بیت المقدس درحوزه تاریخی نیز سخن میگوید و مینویسد:«چون از جامع بگذری صحرایی بزرگ است، عظیمْ هموار، و آن را ساهِرِه گویند و گویند که دشت قیامت آن خواهد بود و حَشْرْ مردم آنجا خواهند کرد. بدین سبب خلق بسیار از اطراف عالم بدانجا آمدهاند و مُقام ساختهاند تا در آن شهر وفات یابند.»3 و در جایی دیگر با معرفی یک منطقه تاریخی دیدنی به نام وادی جهنم، ذکر میکند که:«در اَفْواه مردم بود که آن خانه فرعون است و آن وادی جهنم.... گفتند به روزگار خلافت عمر، بر آن دشت ساهِرِه لشکرگاه بزد و چون بدان وادی نگریست گفت این وادی جهنم است و مردم عوام گویند هرکس که بر سر آن وادی شود، آواز دوزخیان شنود، که از آنجا برآید. من آنجا شدم، اما چیزی نشنیدم».
او در یادداشتهای خود جاذبههای تفریحی را هم فراموش نکرده و منطقهای به نام عین سُلوان را معرفی می کند و مینویسد:«عمارات بسیار بر آن چشمه کردهاند و آب آن به دیهی میرود و آن جا عمارات بسیار کردهاند و بستانها ساخته و گویند هر که بدان آب سر و تن بشوید، رنجها و بیماریهای مُزمِن از او زایل شود و بر آن چشمه وقفها بسیار کردهاند» نکته دیگری که از دید ناصرخسرو دور نمانده، بیمارستان شهر است. «و بیتالمقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد و خلق را شربت و دارو دهند و طبیبان باشند که از وقف مرسوم ستانند و آن بیمارستان و مسجد آدینه بر کنار وادی جهنم است»
مکه؛ شهری با محدودیتهای فراوان
ظاهرا ناصرخسرو چند بار به شهر مکه سفر کرده که یک بار در 2 بهمن سال 421 شمسی بودهاست. مکه به عنوان شهری مقدس و قبلهگاه مسلمانان جهان، از اعتبار، قداست و توجهی ویژه برخوردار است. امکانات محدود شهر، به ویژه کمبود آب و فضای استقرار زوار، از یک طرف و ورود سیل زوار در ایام مختلف سال از طرف دیگر، حاکمان هر دوره مکه را با مشکلات مختلفی در اداره امور مربوط به زیارت رو به رو میکرده و میکند.
با این حال مکه با پیشینه ویژه مذهبی – تجاری خود، کانونی برای فعالیتهای اقتصادی جهان اسلام، به ویژه در ایام حج، بودهاست که مدیریت دقیق این شرایط میتوانست علاوه بر آسایش زائران، بر شکوه اصلیترین مرکز جغرافیایی مورد توجه مسلمین بیفزاید. این مدیریت ویژه از همان سالهای نخست شکلگیری شهر مکه، به عنوان مرکز زیارتی جهان اسلام، به شکلهای مختلف اعمال شده و حاکمان کوشیدهاند در کنار گسترش مراکز رفاهی، از ظرفیت تجاری شهر، که قدمتی بسیار طولانی دارد، نیز بهره ببرند. به همین دلیل شهر مکه در تمام ادوار از رونق تجاری ویژهای برخوردار بوده و در ایام حج بر این رونق بسی افزوده شدهاست.
تجارت، کلید رونق زیارت
بر همین اساس ناصرخسرو در سفرنامه خویش موضوع بازارهای شهر را مورد توجه قرار داده و شرحی بر کیفیت این بازارها نوشته که نشاندهنده اهمیت این مراکز تجاری در گردش و رونق اقتصادی شهر است. این توجه به مقوله بازار و گردش اقتصادی شهر، سبب سرازیر شدن اقلام مورد نیاز زائران، در تمام حوزهها، به شهر مکه و ایجاد رفاه برای آنها میشدهاست.در قسمتی از سفرنامه میخوانیم:«هوای مکه عظیم گرم باشد و آخر بهمن ماه قدیم خیار و بادرنگ و بادنجان تازه آنجا دیدم و این نوبت چهارم که به مکه رسیدم، غُره رجب سنه اثنی و اربعین و اربعمآئه تا بیستم ذیالحجه به مکه مجاور بودم. پانزدهم فروردین قدیم انگور رسیدهبود و از رُستا به شهر آوردهبودند»
این چرخه تجاری که به طور طبیعی موجبات ورود اقلام مورد نیاز زائران را فراهم میآورد، به زائران اجازه میداد تا بدون نگرانی از کمبود مواد غذایی و نیازهای روزمره، مدتی طولانی را به صورت مجاور در مکه باقی بمانند و از فضای معنوی آن بهرهببرند. در کنار این رونق اقتصادی و با توجه به محدودیت زمین و آب، شاهد ساخت و سازهای رفاهی نیز هستیم، حمام به عنوان یک مرکز بهداشتی و رفاهی مهم در این ساخت و سازها جایگاهی ویژه دارد، ناصرخسرو در عین یادآوری محدودیت زمین و مکان ساخت، مینویسد:«و در مکه دو گرمابه است، فرش آن از سنگ سبز که قسان سازند» چالش جدی شهر مکه، یعنی کمبود آب، نیز در طول سالیان متمادی همواره یکی از دلمشغولیهای حاکمین شهر برای رفاه بیشتر زائران بودهاست. ناصرخسرو مینویسد:«آب چاههای مکه، همه شور و تلخ باشد، چنانکه نتوان خورد، اما حوضها و مصانع بزرگ بسیار کردهاند که هر یک از آن به مقدار دههزار دینار برآمدهباشد .... و یکی که از امیرعدن بود، دادور پسر شادول می گفتند، آبی در زیرزمین به مکه آورده بود، و اموال بسیار برآن صرف کرده و در عرفات بر آن کشت و زرع کرده بودند، و آن آب بر آن جا بستهبودند و پالیزها 4 ساخته، الااندکی به مکی میآمد و به شهر نمیرسید و حوضی ساختهاند که آن آب در آن جمع میشد و سقّایان از آن برگیرند و به شهر آورند و بفروشند.» به این ترتیب مبنای توسعههای عمرانی در مکهای که ناصرخسرو هزار سال پیش مورد بازدید قرار داده، تامین منابع دایمی برای رفاه حال حجاج بیتا... الحرام بودهاست.
زوایای دیدنی در سفرنامه
نگاهی گذرا به سفرنامه ناصرخسرو آشکار کننده برخی زوایای اقتصاد زیارت در هزار سال پیش است. بیتالمقدس و مکه، به عنوان دو مکان مقدس که پذیرای عموم مسلمین هستند، ظرفیتهای عظیم اقتصادی عصر خود را به رخ بینندگان کشیدهاند. با این حال محوریت اصلی توسعه اقتصادی در این اماکن زیارتی، مسئله زیارت و امور معنوی مربوط به آن است. این موضوع را میتوان از اهتمام متصدیان امر به مسئله نگهداری موقوفهها دریافت. ناصرخسرو نشان میدهد که چگونه منابع درآمدی که میتواند رونق اقتصادی ایجاد کند، به عنوان خادم مقوله زیارت به کار گرفته شدهاست. در اماکن زیارتی عهد ناصرخسرو، همه چیز در خدمت زیارت است و تنها زمانی منافع اقتصادی مورد توجه قرار میگیرد که بتوان از ظرفیت جانبی آن برای تسهیل امور مربوط به زائران بهره برد.
الخلیل و معنویت اقتصادی
بازدید ناصرخسرو از سایر مناطق زیارتی در فلسطین نیز بیانگر همین مسئلهاست. وی در بازدید از شهر الخلیل، مدفن حضرت ابراهیم(ع)، نیز با چنین صحنهای رو به رو میشود. امکانات رفاهی گسترده این شهر، عموما بر مبنای منافع به دست آمده از موقوفهها، با منافع اقتصادی فراوان و گسترده، شکل گرفته و این نشان میدهد که مدیریت اقتصادی این مناطق بیش از آن که به دنبال منفعت مادی صرف باشد، امور معنوی را مد نظر قرار دادهاست. وی درباره امکانات رفاهی الخلیل مینویسد:«بر بام مَقصورهای 5 که در مشهد است حجرهها ساختهاند، مهمانان را که آن جا رسند؛ و آن را اوقاف بسیار باشد از دیهها و مستغلّات در بیتالمقدس... مهمانان و مسافران و زایران را نان و زیتون دهند و کنیزکان باشند که همهروزه نان پزند... هرکه آن جا رسد او را یک گرده نان و کاسهای عدس به زیت 6 پخته دهند و مَویز نیز دهند ... و روز باشد که 500 کس به آن جا برسند و همه را آن ضیافت مهیّا باشد»
ملاحظه میکنیم که در الخلیل نیز تمامی ظرفیت اقتصادی منطقه، برای رفاه حال زائران و در راستای آسایش آنها در جهت پرداختن بهتر به مقوله زیارت قرار دارد و کوشش اصلی بر این مسئله استوار است که با نادیده گرفتن منافع مادی، تمامی ظرفیت اقتصادی برای بهینه کردن شرایط زیارت به کار گرفته شود و در جایی که محدودیت شرایط، اهتمام به این قضیه را با مشکلاتی رو به رو میکند، باز هم شاهد به کارگیری حداکثر ظرفیت اقتصادی منطقه برای رفاه حال زائران و آسایش آنها برای پرداختن به امور معنوی هستیم، در حقیقت این مقوله زیارت است که در مرکز توجه مدیران اقتصادی آن عصر قرار گرفته و نه رفاه و تفریح صرف افرادی که به قصد زیارت و شاید سیاحت، پای در یک شهر مذهبی گذاردهاند.
توجه به سیاحت معنوی
نکته دیگری که در سفرنامه به چشم میآید، جلوههای معنوی اماکن سیاحتی است. ناصرخسرو در بازدید از مناطق دیدنی اطراف بیتالمقدس به بناهایی مانند وادی فرعون، وادی جهنم، دشت عظیم ساهِرِه(جایی که قیامت در آن برپا میشود) اشاره میکند. جالب اینجاست که در منظر مردم آن عصر، مکانی که برای زیارت مورد توجه نیست، باز هم با ظرفیتهای دینی و معنوی تجهیز میشود و مردم در تلاشند تا از سیاحت نیز بار معنوی برداشت کنند و طُرفه این جاست که مدیریت اقتصادی شهرهای زیارتی نیز این اصل مهم را پذیرفته و از رونق و توسعه اماکن تفریحی و سیاحتی که خارج از این مقوله قرار گیرند، جز در حوزه سلامت و درمان بیماریها، پرهیز شدهاست و حتی ناصرخسرو، با وجود تیزبینی و دقت نظر ویژهاش، اصولا به چنین مقولهای در شهرهایی که از ظرفیت زیارتی ویژه برخوردارند، اشاره نکردهاست.
سخن آخر
ناصرخسرو در سفرنامهاش نمایی از مدیریت اقتصادی مرتبط با شهرهای زیارتی را در هزار سال قبل به دست میدهد؛ نمایی که نشاندهنده برتری جدی مقوله زیارت و معنویت بر اقتصاد و سودآوری صرف بوده و همواره به عنوان مبنای اصلی فعالیتهای اقتصادی در مناطق زیارتی مد نظر قرارداشتهاست. اهمیت مقوله معنوی زیارت و ارجحیت آن بر اقتصاد و کسب منفعت چنان است که پیشینیان ما هرگاه به تقابل میان این دو رسیدهاند، معنویت زیارت را بر درآمد اقتصادی فعالیتهای جانبی مرتبط با آن، ترجیح دادهاند و این همان میراثی است که باید در مدیریت شهرهای زیارتی همواره به آن نظری ویژه داشت.