پیامدهای انتقال آب
بین حوضه ای در جهان
استرالیا؛ پیامدهای نامطلوب اجتماعی
بزرگترین منطقه زراعتی استرالیا در حوضه رودخانههای معروف موری دارلنگ، در برابر فاجعه اقتصادی و طبیعی قرار دارد. این دو رودخانه بزرگ استرالیا که حوزه موری دارلینگ را در جنوب شرق آن کشور ساختهاند، تقریباً بصورت کامل خشکیدهاند. در تعداد زیاد از شهرها آب این رودخانهها بصورت سهمیه برداشته میشوند تا تأمین آب آشامیدنی فعال نگهداشته شود.لذا از سال 1949 طرح انتقال آب از رودخانه برفی (Snowy) با فاصله حدود 100 کیلومتر اجرا شد که طی آن سالانه 1.1میلیارد مترمكعب به حوضه آبریز موری دارلینگ جهت تامین آب موردنیاز آبیاری منتقل میشد.
16 سد بزرگ، هفت نیروگاه برقآبی، بیش از 145 كیلومتر تونل و حدود 80 كیلومتر آبراهه سازههای اجرا شده در این طرح بودند.تو لید انرژی برقابی و تامین آب کشاورزی از سایر اهداف این طرح ذکرشد، اجرای این طرح سبب شد که جریان رودخانه برفی در پاییندست سد جینابین حدود 99% كاهش یافته و این امر منجر به از بین رفتن حیات زیستگاه تالاب، رسوبگذاری در آبراهه رودخانه و هجوم گونههای گیاهی غیربومی، هجوم آب شور در ساحل و از دست رفتن گونههای ماهیان مهاجرشد البته آب انتقالی تا اندازهای به حفظ حیات تالابهای رامسر و همچنین رودخانه حوضه مبدا (موری) كمك نمود. برای ساكنین حوضه رودخانه مبداء اجرای این طرح منجر به كاهش سطح درآمدی شده و همچنین ارزش چندانی را برای آنها ایجاد ننموده است. در ارتباط با حوضه مقصد اجرای این طرح منافع بسیاری بهویژه برای كشاورزان به همراه داشته است. سطح اشتغال در منطقه افزایش داده و همچنین شرایط را برای گردشگری مهیا نموده است.
بهبود و افزایش بهرهوری مصرف آب در حوضه مقصد میتوانست منجر به توسعه كشاورزی بدون اجرای این طرح گردد، علاوه بر این از روشهای دیگری نیز میشد برق تولید کرد. پیشبینی نیازهای آتی به آب، مبالغهآمیز بوده و بر فرضیات نادرست مبتنی هستند (با توجه به تغییر ماهیت تقاضا ناشی از تغییرات تكنولوژیكی و اقدامات حفظ آب). علاوه بر این گزینههای غیرسازهای به اندازه كافی بررسی نشدهاند (بهویژه مدیریت تقاضا). همچنین پتانسیل بروز و تشدید تعارضات میان حوضه مبدا و مقصد، تحلیل نشده و ارزیابی اثرات زیستمحیطی در حوضههای مبدا و مقصد، بهندرت انجام شده است. نبود بررسی پیامدهای نامطلوب اجتماعی، یکی دیگر از این انتقادات است. علاوه بر این از نظر اقتصادی، توجیهپذیر نیستند و همچنین برآورد موجودی آب حوضه مبدا، سؤالبرانگیز هستند. آخرین انتقاد مطرح شده عدم شفافیت و مشاركت مردمی در فرایند برنامهریزی و تصمیمگیری بود. سنگال؛ زیاده طلبی از طبیعت
طرحهای انتقال آب شهر داکار از جمله موارد دیگر است. سال های متمادی است که این شهر، آب خود را عمدتا توسط سفرههای آب زیرزمینی موجود در اطراف خویش تامین میکند. در80 درصد آب این شهر از منابع زیرزمینی بین گییرز و دماغه سبز، سال 1999 تامین میشد. بیش از ده سال است که طرح کانال کایر به یک مار دریایی واقعی هیدرولوژیکی تبدیل شده است. هدف این طرح ساختن لوله آبی است که بتواند نیاز پایتخت سنگال را برآورده نماید.
این طرحهای انتقال عظیم آب نه در پاسخ منطقی به یک نیاز واقعی به آب بلکه بیشتردر چارچوب یک افزایش بیحساب تولیدات کشاورزی و زیاده طلبی در تسلط بر طبیعت، انجام گرفتهاست. تفکری که اکنون به شدت در بین برخی مسئولین و افراد نا آشنا با اثرات سوء بلند مدت این طرحها حاکم است. طرح مشابهی برای آبرسانی شهر نوآکچوت تدارک دیده شده بود. از قرار، کانال سر بازی به درازای ١٧٠ کیلومتر بین رودخانه سنگال و پایتخت موریتانی، می بایست مخزن آب نیمه تصفیه شده ای به گنجایش ١٥٠ هزار متر مکعب و نیز مخزن شبه زیرزمینی ای به گنجایش ٥٠٠٠ متر مکعب را پر کرده و بدین ترتیب ظرفیت روزانه تولید آب را تا سال٢٠٢٠ به سه برابر افزایش دهد.این طرح که هزینهاش به طور مشترک توسط صندوق مالی برای توسعه آفریقا، کویت و عربستان سعودی تامین میشود، در ضمن قصد ساختن یک تصفیه خانه را هم دارد.
لیکن برخی متخصصین از این هراس دارند که کوچکی اندازه شبکه کانال، باعث سرریز شدن آب شود، امری که می تواند نتایج بهداشتی بسیار خطرناکی به بار آورد مانند رواج بیماری وبا. ژاپن؛ تامین آب روزافزون توکیو
در کشور ژاپن از دیرباز انتقال آب بین منطقه ای انجام میشده است. طرحهای انتقال قدیمی، به منظور آبیاری مزارع برنج صورت میگرفته است. اما هدف طرحهای جدید تأمین آب مورد نیاز شهرهای بزرگ است. مهمترین مشکل اجتماعی طرحهای انتقال آب در ژاپن، اخذ مجوز برای احداث مخازن و جلب رضایت مردمی است که باید محل زندگی خود را تغییر دهند. برای اینکه به جز زمین داران بزرگ، بقیه مردم در این جابجایی از نظر اقتصادی متضرر میشوند. نگرانی دیگر مردم تحلیل سفرههای زیرزمینی در اثر انتقال آب و کاهش جریان رودخانه است.
بر اساس قوانین کشور ژاپن، رواناب یک دارایی عمومی است. به عبارت دیگر حقابهها باید از طرف دولت به کاربران اعطا شود. با وجود این بیشتر حقابههای کشاورزان قبل از قانون جدید وجود داشته است و کشاورزان مالک حقابه شناخته میشوند. بر اساس قوانین، استفاده جدید از آب نباید موجب لطمه به حقابهها شود. با توجه به این که در خشکسالی های شدید، برداشت آب توسط کاربران جدید در بالادست موجب کمبود آب در پایین دست برای حقابه بران گردیده است، عموماً با هر برداشت جدید مخالفت میشود. به منظور حل این مشکل پیشنهاد شده است که محل برداشت مصارف جدید بالادست محل برداشت حقابه بران پایین دست نباشد.
انتقال آب به توکیو از قرن16میلادی آغاز گردیدهاست. در اویل قرن بیستم میلادی جمعیت این شهر به 1.1 میلیون نفر رسیده و سالانه 50 میلیون مترمکعب آب به این شهر انتقال داده میشد. در سال1935 جمعیت به 5 میلیون نفر و حجم آب انتقالی به 300 میلیون مترمکعب افزایش یافت. در اوایل1960 جمعیت 7 میلیون نفر بود و یک میلیارد مترمکعب آب به شهر انتقال مییافت. برای تأمین نیاز روزافزون شهر، تصمیم گرفته شد که انتقال آب حوضه به حوضه از رودخانه تن صورت پذیرد.
بر اثر مخالفت انجمن صنفی کشاورزان، سد مخزنی برای انتقال آب به جای آنکه در بالادست مزارع ساخته شود در پایین دست آنها احداث گردید به نحوی که هم نیاز کشاورزان برآورده گردد و هم آب مورد نیاز برای انتقال تأمین شود.
روسیه؛ بی آبی 2 میلیون نفر
مقامهای روسی در برابر طرح چینیها برای ساخت کانال آبیاری 300 کیلومتری و سامانههای شترگلو (سیفون) به منظور برداشت 450 میلیون مترمکعب آب از رودخانه ایرتیش دشت سیبری (مشترک بین دوکشور) آمادگی تسلیحاتی پیدا کردهاند.
درصورت عدم توقف این طرح، بیش از 2 میلیون روسی با بیآبی روبرو خواهند شد. شایعاتی نیز مبنی بر طراحی خط لولهای برای برداشت آب از دریاچه مشهور بایکال روسیه برای انتقال به چین و احتمالا به خاورمیانه و در نهایت به آمریکا وجود دارد. دریاچه بایکال، بزرگترین دریاچه آب شیرین جهان است که حتی از مجموع دریاچههای پنجگانه آمریکا نیز بزرگتر است.
در سال 2005 برای نخستین بار دانشمندان روسی و چینی به مطالعات زیست محیطی مشترک در اطراف دریاچه و اندازهگیری کیفیت آب آن پرداختند.
آمودریا و سیردریا؛ تراژدی دریاچه آرال
پس از تسلط روسیه بر آسیای مرکزی، به منظور افزایش سطح زیرکشت و بهرهبرداری بهینه از مزارع و کشتزارها، طرحهای آبرسانی متعددی به مرحله اجرا درآمد. این طرحها با حفر کانالهایی برای انتقال آب سیردریا در سال 1930 شروع و شد، در سال 1939 کانال فرغانه احداث شد که طول آن 273.5 کیلومتر بود. در سال 1957 یک نیروگاه هیدرولیک و یک دریاچه ذخیره آب در اراضی مرتفع حد فاصل قرقیزستان و تاجیکستان ساخته شد که هدف آن ذخیره آب برای اراضی گسترده متعلق به تاجیکستان، قرقیزستان و ازبکستان بود.
این طرحها به همراه برنامههای متعدد دیگر که در طول سال های بعد به مرحله اجرا درآمد، ضمن آن که بخش وسیعی از اراضی بایر کشورهای آسیای مرکزی را آباد کرد و بر میزان بازده تولید افزود، اثرات مخرب زیست محیطی بسیاری به وجود آورد، که پیامد آن بروز خسارات و ضایعات مادی و جانی فراوان بوده است، به طوری که این عارضه به صورت معضلی منطقه ای درآمده است.
طرح های بزرگ انتقال آب از دو رودخانه آمودریا و سیردریا که در طول تاریخ به دریاچه آرال میریختند آغاز شد و با این شعار که پنبه، طلای سفید است، اراضی زیر کشت پنبه را از 5/3 به 5/7 میلیون هکتار افزایش دادند، به گونهای که مقدار آب ورودی دریاچه به یک دهم کاهش یافت و وسعت دریاچه به یک سوم مقدار طبیعی آن تقلیل یافت و 100 کیلومتر عقب نشینی کرد دو بندر موبیناق در ازبکستان و آرالسک در قزاقستان خشک و متروك شد و صنعت صیادی در این دو بندر نابود و60 هزار شغل از بین رفت.
بخش عمده ای از اراضی پنبه نیز به دلیل تغییرات محیطی نابود شد. خشک شدن دریاچه، بستری از نمک به وسعت 36 هزار کیلومتر مربع بر جای گذاشت. همچنین نمک آب چهاربرابر شده و در نتیجه اغلب موجودات زنده در آن از بین رفتهاند.
املاح، سمهای کشاورزی و سایر مواد سمی که بر روی زمین خشک شده به جا ماندهاند، توسط باد به مناطق دورتر منتقل شده و صدها کیلومتر مربع زمین را عقیم کرده اند، امری که به طور جدی سلامت اهالی محلی را به خطر انداخته است و کم خونی، بیماری جگر، مسمومیت خونی براثر سمومات کشاورزی و آهن های سنگین را شایع کرده است.
نمک برخاسته از دریاچه نه تنها در ذوب برف کوههای نورسلطان، بلکه در ذوب برف کوههای آلپ نیز تاثیر میگذارد. توفانهای شن و نمک که حامل غبارهای سمی آفت کشها، کودها و سموم کشاورزی بودند، برای مردم منطقه انواع بیماریهای تنفسی،سرطانهای پوستی و ریوی را به ارمغان آورد.
براساس گزارش یونسکو در این منطقه سلامت زنان باردار به علت کیفیت بد آب آشامیدنی همچنان رو به وخامت است. اغلب نوزادان مرده و ناقص الخلقه به دنیا میآیند به طوری که این منطقه یکی از بالاترین میزان مرگ ومیر نوزادان در جهان را داراست.ضمنا در ترکمنستان سالانه11میلیارد مترمکعب آب رودخانه آمودریا از طریق کانال قراقوم انتقال داده میشود و در این مسیر انتقال50 درصد آب از دست میرود.
بنیاد نجات دریاچه آرال در سال 1993 میلادی از سوی پنج کشور آسیای میانه تاسیس شد و هدف آن حل مشکلات زیست محیطی منطقه به ویژه، متوقف کردن کاهش سطح آب دریاچه آرال است.
پیش از اجرای این طرحها دریاچه آرال چهارمین دریاچه بزرگ جهان بود که حوضه آبریز آن در کشورهای افغانستان، ایران و پنج جمهوری شوروی سابق قرار داشت.
دریاچه آرال تراژدی غمانگیز زیستمحیطی مدرنیته امروز است که بیش از 80 درصد حجم خود را از دست داده و آنچه بهجا مانده، شورابه تلخی است.
ایالات متحده آمریکا؛ طمع یانکی ها به آب های همسایه شمالی
طرحی برای احداث یک خط لوله به طول 650 کیلومتر جهت انتقال آب از رودخانه میسوری به نواحی پرجمعیت جنوب داکوتا، جنوب غربی مینهسوتا و شمال غربی آیوا در دست اقدام است. سازمان آب نوادای جنوبی مشغول مطالعه طرحی برای انتقال آب از جنوب نوادا به لاس وگاس به طول 500کیلومتر است. ایالت یوتا نیز پیشنهاد کرده تا خط لولهای به طول 200کیلومتر و با هزینه 500میلیون دلار احداث شود تا آب دریاچه پاول به سنت جورج و کانتی واشنگتن انتقال یابد.
ایالات کالیفرنیا، آریزونا و اوتا، با ساختن لوله عظیم انتقال آب لس آنجلس در سال 1930، دوران طرحهای عظیم انتقال آب رودخانه کلورادو را آغاز نمودند و بدین ترتیب باعث خشک شدن دریاچه اوونز و نیز نابودی ساکنین محلی دره اوونز در کالیفرنیا گشتند.
در حال حاضر، رودخانه کلرادو، مانند رودخانههای سیردریا و آمودریا در آسیای میانه، فقط در برخی مواقع سال به دریا میپیوندد که این امر موجب ایجاد فجایع زیست محیطی ناگهانی و خشنی شده است به طوری که باعث نابودی مناطق باتلاقی دلتای کلورادو گردیده است.
در آمریکا وقتی ظرفیت منابع آبی از سال های بعد از 1960 در مناطق غربی شروع به کاهش نمود دادگاه عالی قضایی کالیفرنیا حکمی صادر کرد که بر طبق آن حجم آب برداری از رودخانه کلرادو محدودتر شد.
ترس از کمبود آب، مهندسین و مسئولین سیاسی را به این فکر انداخت که از ایالات کلمبیا و میسیسیپی بطور وسیعی آب منتقل کنند. با امتناع ایالات مذکور از این انتقال، این فکر پیش آمد که باید آب را از مناطق دورتر، جایی که به وفور وجود دارد یعنی از کانادا وارد نمود.
آن زمان، دوران طلایی مهندسی بود، دورانی که دست اندرکاران فکر میکردند که برای پاسخگویی به تقاضا میبایست عرضه را شدت بخشید، در نتیجه برای جبران کاهش آب ناشی از استفاده بیش از حد منابع محلی، میبایست به انتقال حجم بسیار وسیع آب اقدام نمود. افکار عمومی در کانادا با قاطعیت تمام به این طرحها پاسخ منفی داد. آنان با خطرات ناشی از انتقال وسیع آب آشنایی کامل داشتند. مسئله واگذاری کنترل آب، حق حاکمیت ملی کانادا را به طور بی رحمانهای در برابر همسایهاش از بین میبرد. چنین طرحهایی امروز دوباره ارائه میشوند و مخالفین آنها، چه در کانادا و چه در ایالات متحده، به موقتی بودن نتیجه کار اشاره میکنند چرا که نمیخواهند عادت مصرف کنندگان را عوض نمایند. آنها معتقدند این انتقال آب تنها مشکل را به طرز بسیار پرخرجی از جایی به جای دیگر منتقل میکند. به اعتقاد اوتاوا، نمیتوان از حاکمیت ملی خویش در امر آب دست کشید و رفتار غیرمسوولانه مصرف کنندگان آمریکایی را که آب را هدر میدهند، تشویق نمود. در سال 2000 کمیسیون بین المللی مرکب، که سازمانی است مرکب از دو کشور کانادا و آمریکا برای حل اختلافات مرزی این دو کشور، در مورد مسئله آب حق را به کانادا داده است و تاکید کرده که این گونه انتقال وسیع آب تنها در صورتی مطرح خواهد شد که آخرین راه حل ممکن باشد و آن هم به شرط اینکه آب برداشته شده به مخزن اصلی اش بازگردانده شود.
نوادا ایالتی خشک در آمریکا میباشد که پیشرفتهای فراوانی داشته است و اخیراً این ایالت به عنوان ایالتی با بیشترین درصد شهرنشینی در ایالات متحده معرفی شدهاست. طبق پیش بینیها نیاز آبی این ایالت تا سال2020، حدود 9 درصد افزایش می یابد. تاکنون بیشتر آب های در دسترس سطحی و تقریباً نیمی از آب قابل برداشت زیرزمینی مورد بهره برداری قرار گرفته است. بیشتر از 20 مورد انتقال آب بین حوضه ای در نوادا وجود دارد.
اهداف این انتقالها شامل: تامین آب کافی، حفاظت از حقابههای موجود، حفاظت از کیفیت آب، تأمین آب مناطق روستایی، تأمین آب برای توسعه اقتصادی منطقه و حفاظت محیط زیست میباشد. در عین حال نگرانیهایی در ارتباط با اثرات انتقال آب وجود دارد که این نگرانیها در مبداء شامل تأثیر بر روی حقابهها، کاهش جریان رودخانهها، خشک شدن برکهها و کاهش سطح آب در دریاچه های پایین دست و سفره های آب زیرزمینی میباشد. طرحهای متعددی برای انتقال آب از کانادا به ایالتهای غرب میانه آمریکا پیشنهاد شده که بهدلیل مخالفتهای زیاد به تعویق افتاده است. چین؛ 003 میلیارد دلار هزینه انتقال آب به پکن
چین در حال تجدیدنظر برای بازنگری آینده آب کشور است تا از طریق اجرای شاهکارهای مهندسی، آب را با سامانههای شیبدار از ارتفاعات تبت به رودخانه خشک زرد در غرب کشور منتقل کند.
در مسیر تبت غربی، پروژه انتقال آب شمال-جنوب علامتگذاری شده است. این پروژه به مسیرهای مرکزی و شرقی در دست ساخت که آب رودخانه یانگتسه را به کلانشهر پکن از طریق سه مسیر 1100 کیلومتری کانال و لوله با هزینه 300میلیارد دلار منتقل میکند متصل میشود. نخستین مرحله طرح، شامل انتقال 4میلیارد مترمکعب آب در سال برابر ظرفیت انتقال کانال اصلی کالیفرنیا خواهد بود. ظرفیت این طرح به 46 میلیارد مکعب آب در سال افزایش پیدا خواهد کرد. طرحهای زیادی برای کنترل و انتقال آب در این کشور در حال مطالعه و اجرا میباشد. طرح انتقال آب از جنوب به شمال چین از جمله بزرگترین طرحهایی است که در حال انجام میباشد.
از دلایل انتقال آب از جنوب به شمال چین میتوان از توزیع نامناسب منابع آب و خاك (شمال دارای زمینهای مستعد و جنوب دارای آب مناسب میباشد)، پایین افتادن سطح سفرههای آب زیرزمینی و افزایش هزینههای پمپاژ و حفاری، نشست زمین، کاهش محصولات کشاورزی، آلودگی آب آشامیدنی درشمال چین نام برد.
از جمله مشکلات این انتقال میتوان از اثرات سوء بر محیط زیست (نواحی مبداء، انتقال و مقصد) گران بودن هزینه انتقال و جابجایی ساکنین نزدیک محل آبگیری و مسیر (200 هزار نفر در محل آبگیری و50 هزار نفر در طول مسیر) نام برد.لیبی؛ بزرگترین رودخانه انسان ساز
بخش اعظم لیبی را صحرا فراگرفته و رشد سریع بخش ساحلی آن بهحدی رسیدهاست که منابع محدود آب کشور تکافوی نیازهای روزافزون این کشور را نمیدهد.
از سال1980سرهنگ معمرقذافی اجرای بزرگترین رودخانه ساخت انسان برای انتقال آبهای معادن باستانی اعماق صحرا را آغاز کرد. او خط لوله زیرزمینی بسیار عظیمی به طول حدود 5هزار کیلومتر و با صرف 35میلیارد دلار هزینه احداث کرد تا بخش ساحلی لیبی گلستان شود.
بیش از 1300حلقه چاه عمیق که ژرفای بعضی بیش از 500 متر بود، حفر شد، در سال 2007 روزی بیش از 5.6 میلیون مترمکعب آب از معادن ژرف صحرا مکیده میشود.
این هشتمین شگفتی جهان با دو مشکل اساسی روبهرو است، اول اینکه آبخوانها واقع در ژرفای صحرا در محدوده چند کشور از جمله چاد، مصر و سودان واقع شده و آنها مدعی حقوق طبیعی خود هستند، دوم اینکه آبخوانهای مذکور فاقد منابع تغذیه هستند و در زمره آبهای تجدیدشونده محسوب نمیشوند، در نتیجه و پس از تخلیه آبها، لیبی با بیآبی شگفتآوری روبهرو خواهد شد . آفریقای جنوبی؛ خرید آب از یک کشور فقیر
این طرح، یکی از مفصلترین پروژههای انتقال آب در جهان است که نمونهای از همکاریهای دو کشور مستقل برای تأمین منافع متقابل میباشد. آفریقای جنوبی از نظر منابع طبیعی آب، غنی نیست در حالی که لسوتو منابع آب فراوانی دارد.
بنابراین طبیعی است آفریقای جنوبی، که قدرت اصلی صنعتی در جنوب آفریقا به شمار میرود، از کشور همسایه خود برای تامین آب که از پیش شرطهای توسعه است کمک بخواهد.از سوی دیگر، لسوتو که یکی از فقیرترین کشورهای جهان است به شدت نیازمند افزایش درآمدهای خود از محل دریافت حق امتیاز فروش آب در این طرح مشترك است.هند؛ هزینه انتقال002 برابر آموزش
هندوستان در پی احداث یک خط لوله بزرگ از سد تهری (این سد که بعد از اتمام پنجمین سد بزرگ جهان خواهد بود، 42هزار هکتار اراضی حاصلخیز را مدفون میکند) در ارتفاعات هیمالیا است تا منابع محدود آب رودخانه مهم گنگ را برای مصارف کلانشهر دهلی انتقال دهد.
این طرح در راستای پیشنهاد اتصال رودخانههای هندوستان از طریق احداث سدهای بهاصطلاح سوپر سد و اجرای طرحهای بزرگ انتقال آب بهوسیله کانالها و خطوط لوله در نظر گرفته شده است. هزینه اجرای این طرح عظیم خارج از تصور، 200برابر هزینه آموزشی کشور و 3برابر درآمدهای مالیاتی این کشور است.