دو دهه غفلت یا ناکارآمدی؟
تعداد بازدید : 0
بارورسازی ابرها، واقعیت یا رویا؟
نویسنده : مهدی پناهی
استفاده بینهایت انسان باعث شده محیط زیست جهان دچار تغییرات فراوانی شود، یکی از بارزترین اینها، تغییر اقلیم میباشد که خود سبب کمبود بارش و ایجاد بحران آب شدهاست. امروز کار به آنجا کشیده که همین انسان برای حل مشکل بحران آب به ایجاد بارانهای مصنوعی و دستکاری ابرها روی آوردهاست. تاریخچه بارورسازی ابرها
یک دانشمند آمریکایی 60 سال پیش برای اولین بار این کار را انجام داد، سال 1348 نیز با تصویب قانون ملی آب، وزارت آبوبرق موظف شد که از راههای مختلف، ازجمله بارورسازی ابرها تامین آب کند.
با این حال تا سال 54 در کشور اتفاقی نیافتد، بعد از آن هم تا سال 57 کاناداییها در کشور فعال بودند که با وقوع انقلاب کارشان را رهاکردند، سال 68 ژنراتورهای باقی مانده، در ارتفاعات شیرکوه یزد نصب گردید.
بالاخره مرکز ملی تحقیقات و مطالعات بارورسازی ابرها سال 1375 با ابلاغ وزیر وقت تاسیس شد و در حال حاضر نیز زیر نظر موسسه تحقیقات آب است. در سالهای اولیه عمده فعالیت توسط روسها انجام میگرفت تا اینکه در سال 87 با اجرای پروژه گیلان-2 اولین تجربه کارشناسان ایرانی در اجرای پروژه بارورسازی ابرها بصورت مستقل و بدون حضور کارشناسان خارجی رقم خورد و تاکنون پروژههای متعدد بارورسازی ابر در استانهای مختلف کشور (بطور پیوسته در استانهای واقع در مرکز ایران و بصورت موردی در آذربایجان غربی، شرقی، اردبیل، زنجان، مرکزی و قم) اجرا شدهاست.
پررنگ شدن بارورسازی ابرها در وزارت نیرو
هر چند عمر بارورسازی ابرها در ایران نزدیک به دو دهه رسیده و اما برای بسیاری از کارشناسان و دغدغهمندان تبدیل به رویا شده؛ با بحرانی شدن اوضاع منابع آبی کشور نیز، چند سالی است که موضوع بارورسازی ابرها در برنامههای وزارت نیرو پررنگ گردیدهاست.
افزایش بارندگی برای احیا دریاچه ارومیه یکی از این مصادیق است که سال 91 در دولت دهم مطرح شد، چیت چیان وزیر نیرو دولت یازدهم نیز با اشاره به افزایش 15 درصدی بارش به واسطه بارورسازی ابرها تلویحا از این مسئله حمایت کرد.
البته پیش از این احمدی نژاد نیز به نحوی دیگر به تاثیر دخالت در بارش ابرها اشاره کردهبود، وی در افتتاح سد کمال صالح استان مرکزی گفت: کشورهای اروپایی با استفاده از تجهیزاتی خاص به گونهای عمل کردهاند که ابرها تخلیه شود و ابرهای بارشزا به کشورهای منطقه از جمله ایران نرسد.
مسئولین دولتی در دفاع از عملکرد خود همواره بارورسازی ابرها را کارآمد عنوان کردهاند اما برخی از مخالفان نیز همچنان برناکارآمدی آن اصرار دارند، استدلالشان هم وضعیت فعلی منابع آبی کشور است و این که به درخواست بسیاری از استانها برای اجرای این طرح جواب رد داده میشود.
مخالفین طرح
در کنار این مخالفین، عدهای مخاطرات زیست محیطی و تاثیر بر زلزله را دلیل مخالفت خود با طرح بارورسازی ابرها میدانند. معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیطزیست از جمله این افراد است؛ با این حال دکتر مهدی زارع معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله شناسی و مهندسی زلزله میگوید: «تاکنون شواهدی مبنی بر تاثیر تغییرات آب و هوایی بر پدیده زلزله به دست نیامده، آنچه که تاکنون مطرح بوده، آثار تغییرات اقلیمی روی پدیده زلزله است که این تغییرات در بازه زمانی طولانی رخ میدهد.»
محمدمهدی جوادیانزاده، مدیرمرکزملی تحقیقاتومطالعات در رد بیتاثیری بارورسازی ابرها، ضمن تشریح روش کلاسیک بارورسازی ابرها و استفاده از یودید نقره در بارورسازی ابرهای سرد میگوید: «شرط اساسی برای موفق بودن بارورسازی این است که ابری آماده بارش وجود داشتهباشد.»
وی در خصوص نظر مخالفان درباره اثرات سوء بارورسازی ابرها بر محیط زیست هم میگوید: «موسسه تعدیل آب وهوا که معتبرترین انجمن این حوزه است، میگوید طبق بررسیهای انجام شده در زمین، هوا، بدن جانوران و گیاهان و بدن انسان هیچ گونه اثر منفی از یدید نقره ندیدیم.»
شکست احیای دریاچه ارومیه
جوادیانزاده دلیل شبهات ایجادشده در کشور در زمینه کارایی بارورسازی ابرها را اجرای یک پروژه شکست خورده در دریاچه ارومیه عنوان میکند که سال گذشته توسط سازمان محیط زیست به نام پروژه باروری ابرها در آذربایجان غربی انجام شد که در واقع هیچ ربطی به فناوری باروری ابرها نداشت و صرفا یک پروژه یونیزاسیون بود اما چون انجام این عملیات بینتیجه بود، چنین شبههای ایجاد شد که باروری ابرها در کشور تاثیرگذار نیست در حالی که این دو پروژه کاملاً با هم متفاوت است.
جوادیانزاده تصریح میکند: «بارورسازی ابرها در کشور ما 15 درصد باعث افزایش بارش شدهاست، طی ده سال فعالیتی که داشتیم در منطقه هدف، سالی یک میلیارد مترمکعب باعث افزایش بارش شدهایم، این رقم معادل مصرف شرب یک سال شهر تهران است.»
ابرهای بارورشده به افغانستان میرود؟
جدال مخالفان و موافقان کارآمدی طرح بارورسازی ابرها کار را به جایی رساند که یک لطیفه درست شد که ابرهای بارورشده در ایران ممکن است به افغانستان برود، هرچند جوادیانزاده معتقد است: «این اصلاً از نظر علمی امکان پذیر نیست.»
با توجه به اهمیت و گستردگی برنامههای تعدیل آب وهوا در دنیا که بارورسازی ابرها بخشی از آن است، انجمنها و سازمانهای معتبر همواره تاکید کردهاند که امکان تغییرات گسترده ساختار ابرها از منطقهای به منطقه دیگر وجود دارد. از این رو نتایج باروری در یک منطقه جغرافیایی را نمیتوان به منطقه دیگر تعمیم داد و اینکه پیامدهای ناخواسته باروری ابرها ثابت نشدهاند، اما نمیتوان رد کرد.
ابهامات بیجواب
هرچند موافقان بارورسازی ابرها با استناد به استاندارهای جهانی مدعی کارآمدی این روش هستند اما هنوز هم ابهاماتی دراین باره وجود دارد.
اگر این روش کارآمد است چرا تاکنون به طور مناسب به آن پرداخته نشده و بودجههای لازم تخصیص نگردیدهاست؟ به نحوی که وزیر نیرو با اعلام تخصیص یك درصد از اعتبار فصل آب به باروری ابرها (افزایش بارش)، اذعان کرده که بودجه پژوهشی باروری ابرها در سال جاری تنها دو میلیارد و 700 میلیون تومان بودهاست.
وی گفته است: «باید موسسه یا واحد ویژهای برای بررسی تاثیر تغییر اقلیم بر منابع آب كشور ایجاد شود و این موسسه به صورت اجرایی كار متمركز انجام دهد.»
مدیرمرکز ملی مطالعات باروری ابرها نیز در گفتگو با یکی از رسانهها با اشاره به تخصیص تنها هشت درصد اعتبارات مصوب در سال 91، از توقف عملیات بارورسازی ابرها در سال 92 خبر داد.
با توجه به شرایط بحرانی امروز و لزوم توجه به تغییر اقلیم گفتههای وزیر این مسئله را به ذهن میرساند که گویی مسئولین به تازگی به این مسئله پی بردهاند و بر لزوم تحقیق در زمینه بارورسازی ابرها تاکید دارند.
با توجه به قدمت باروری ابرها و انجام آن در سایر کشورها، نمیتوان به راحتی این ایده را رد کرد اما باید واقعبینانه براساس اقتضائات جغرافیایی و اقتصادی اندیشید که بارورسازی ابرها رویایی دست یافتنی است یا خیر؟ و چرا بعد از دو دهه فعالیت جای خود را در مدیریت تامین منابع آب کشور باز نکردهاست؟