دیپلماسی به سبک سدیری ها
نویسنده : علیرضا رضاخواه
سیاست خارجی عربستان در دوران ملک سلمان
تحلیلگران درباره سیاست خارجی عربستان سعودی در سایه پادشاهی «سلمان بن عبدالعزیز» برآوردهای مختلفی را مطرح می کنند. در کنار تحلیل هایی که بر استمرار سیاست های کنونی عربستان تاکید دارند، برخی اما معتقدند تحولات شتابان در منطقه، مقام های تازه ریاض را به سمت تغییرات ملموس و جدی سوق می دهد. واقعیت این است که انتخاب محمد بن نایف به عنوان جانشین ولیعهد در عربستان پس از مرگ ملک عبدا... در واقع تفسیر بارز سیاست داخلی و خارجی عربستان است. جانشینی ولیعهد از این رو مهم است که ملک سلمان و جانشینش مقرن بن عبدالعزیز از سلامت جسمی مناسبی برخوردار نیستند. لذا عملا بسیاری از سیاست ها از سوی محمد بن نایف دنبال خواهد شد. پادشاه جدید یعنی سلمان بن عبدالعزیز بسیار محافظه کار تر از برادر تازه درگذشته اش است و یکی از هفت سدیری است که ملک عبدا... در راستای تضعیف آنها همواره تلاش می کرد. تلاش برای تضعیف سدیری ها به منظور هموار ساختن مسیر قدرت برای فرزندان عبدا...صورت می گرفت.
ملک عبدا... تمایل بسیاری داشت که فرزندش متعب به عنوان جانشین ولیعهد انتخاب شود، وی متعب را در سال های اخیر به مناصب مهمی گمارده بود تا علاوه بر بسط نفوذش در میان آل سعود، به عنوان قوی ترین شاهزاده نسل دوم نیز در عربستان معرفی شود.
اما این آرزو محقق نشد. دلیل آن، هم راستا نشدن سه محور اصلی عرصه سیاسی عربستان یعنی، نفت، مذهب و آمریکا در راستای خواسته های پادشاه پیشین است.
واقعیت این است که نه تنها نهاد مذهب و علمای وهابی سعودی بلکه دستگاه امنیتی آمریکا نیز متعب را به اندازه محمد بن نایف مورد اعتماد نمی دانستند. محمد بن نایف بیش از یک دهه سابقه همکاری پیچیده اطلاعاتی با آمریکا را دارد.
به اعتقاد کارشناسان محمد بن نایف جعبه سیاه آمریکا در مبارزه با القاعده و برخی پرونده های منطقه ای مانند سوریه و یمن به شمار می آید. القاعده بیش از یک دهه است که اولویت اول امنیت ملی آمریکا بوده و محمد بن نایف در این زمینه یک همکار بسیار مناسب برای دستگاه اطلاعاتی آمریکا محسوب می شده است.
تجربه امنیت داخلی و همچنین امنیت خارجی محمد بن نایف از او به عنوان یک چهره امنیتی با تجربه برای آمریکا در داخل و خارج از عربستان ساخته است.
از سوی دیگر محمد بن نایف نشان داده که بر خلاف بندر بن سلطان هدفمندتر در تجهیز مخالفین سوریه عمل میکند. پیش بینی می شود که وی زمینه بیشتری برای آموزش مخالفین بشار اسد در عربستان را فراهم کند و همسو تر از گذشته عربستان سعودی در پرونده سوریه با آمریکا همراه شود.
همچنین محمد نایف فردی مدیر در اداره امور داخلی عربستان شناخته می شود. وی از مدیریت قوی تری برای مقابله با
ناآرامی داخلی عربستان برخوردار است و میزان ارتباط و تعامل محمد بن نایف با قبایل عربستان بیشتر از متعب بن عبدا...میباشد. علاوه بر همه اینها متعب از طایفه سدیری ها در خاندان سعود است. سدیری ها بر عکس رقبای خود با علمای وهابی رابطه ای نزدیک داشته و بسیار محافظه کار هستند. این دو مولفه باعث شد آمریکایی ها به این نتیجه برسند که محمد بن نایف چون از نسل دوم شاهزادگان سعودی محسوب می شود، میتواند چشم انداز بی ثباتی در عربستان را برای آمریکایی ها برطرف کند.
مهره چینی های جدید توسط دربار پادشاه سعودی پس از مرگ ملک عبدا... باعث شده تا وزن سدیری ها در هرم قدرت افزایش یابد.
امری که می تواند سیاست خارجی عربستان را دچار تغییر جدی کند. اگرچه سلمان دچار بیماری زوال عقل است اما نایف از نسل دوم سدیری ها به خوبی این خلا را پر کرده و میدان کمتری در اختیار مقرن بن عبدالعزیز قرار خواهد گرفت. هرچند این جابجایی ها در سیاست های فرامنطقه ای سعودی ها تاثیر نخواهد گذاشت اما احتمالا سیاست های منطقه این کشور را دچار تغییر خواهد کرد.
تغییر در دیپلماسی عربی ریاض
تحلیل گران می گویند بازگشت سدیری ها به قدرت، اتحاد میان کشورهای عربی را دچار اختلال خواهد کرد. منابع عربی اعلام کرده اند سران برخی کشورهای منطقه ،علاقه ای به روی کار آمدن ملک سلمان نداشتند و حتی با ترفند های مختلف و با کمک برخی شخصیت های داخل خاندان حاکم عربستان ، سعی می کردند وی را در زمان حیات ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان از ولیعهدی کنار بگذارند تا پس از مرگ پادشاه پیر این کشور، وی فرصت پادشاهی را نداشته باشد.
یکی از این سران ، 'عبدالفتاح السیسی' رییس جمهوری مصر بوده که از طریق بازوهای رسانه ای خود ( به ویژه از طریق یوسف الحسینی مجری معروف شبکه اون تی وی ) به طور غیر مستقیم گوشزد می کرد شاهزاده سلمان بیمار است و به همین دلیل وی نمی تواند جانشین پادشاه باشد و در مقابل وی همسو با 'خالد التویجری' رییس دیوان پادشاهی عربستان و شاهزاده 'متعب بن عبدالله' پسر شاه پیشین و همچنین شاهزاده 'بندر بن سلطان' سعی می کرد، شاهزاده سلمان از ولیعهدی خلع شود تا شاهزاده 'مقرن' ولیعهد شده و شاهزاده متعب نیز جانشین ولیعهد شود. ملک سلمان بلافاصله پس از رسیدن به قدرت ، خالد التویجری را برکنار کرد و نکته قابل توجه اینکه التویجری در زمان ملک عبدالله قدرت و نفوذ بسیار زیادی داشت و با عبدالفتاح السیسی رییس جمهوری مصر نیز روابط بسیار خوبی داشت .
از سوی دیگر خبرگزاری رسمی عربستان (واس ) پیامی از جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) منتشر کرد که حماس در آن درگذشت پادشاه این کشور را به ملک سلمان و مردم این کشور تسلیت گفته بود.
برخی کارشناسان سیاسی اقدام این خبرگزاری رسمی را سیلی محکمی به ژنرال السیسی میدانند زیرا حماس روابط خوبی با گروه اخوان المسلمین دارد و به نوعی خود نیز اخوانی است . البته این تمام ماجرا نبوده و ظاهر ریاض در دوران پادشاهی ملک سلمان رویکرد متفاوتی را در قبال جنبش اخوان المسلمین در پیش خواهد گرفت.سعودی ها به دنبال موفقیت های انصارا... در یمن با تغییر استراتژی تلاش می کنند با نزدیک شدن به جنبش اصلاح،شاخه اخوان المسلمین در یمن مانع از پیشروی بیشتر حوثی ها در این منطقه شوند.این در حالی است که قاهره تمام تلاش خود را بر منزوی ساختن اخوانی ها در کشورهای عربی متمرکز ساخته است.
از سوی دیگر حمله اخیر جنگنده های مصری به پایگاه های داعش در لیبی که به دنبال سربریدن 21 مسیحی مصری توسط تروریست های داعش صورت گرفت عامل دیگری برای فاصله گرفتن مصر از عربستان شده است.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس معتقدند اقدام مصر بدون هماهنگی با این شورا و یا اتحادیه عرب صورت گرفته و نقض حاکمیت یک کشور عربی محسوب می شود.
کارشناسان سیاسی می گویند ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان نقش زیادی در آشتی مصر و قطر داشت و او شخصا این کار را پیگیری می کرد اما اکنون ملک سلمان روی کار آمده و ظاهرا وی روابط خوبی با شخص رییس جمهوری مصر ندارد و به همین دلیل ممکن است روابط عربستان با قطر و همچنین مصر وارد مرحله جدیدی شود و از سوی دیگر شنیده می شود شبکه الجزیره قطر(الجزیره مباشر مصر) فعالیت های خود را از سرگرفته و سیاست های گذشته خود را در مورد مصر تکرار می کند و ' یوسف القرضاوی ' روحانی مصری تبارساکن قطر که مدت زیادی ساکت بود ، اکنون بار دیگر به مقام های مصری می تازد و مبارزه با آن ها را واجب عینی می داند .
از سوی دیگر منابع خبری عربی تاکید می کنند ' محمد بن زاید ' حاکم کنونی امارات علاقه ای به قدرت یافتن ' محمد نایف ' جانشین ولیعهد عربستان ندارد و شاید علت اینکه بن زاید به مراسم تشییع جنازه ملک عبدالله نرفت نیز این باشد که وی علاقه ای به حاکمان جدید به ویژه محمد بن نایف ندارد و اعتقاد دارد سیاست های عربستان به زودی شاهد تغییرات ریشه ای خواهد بود .
گفتنی است بر اساس اسناد ' ویکی لیکس 'محمد بن زاید از نایف بن عبدالعزیز و محمد پسرش نفرت شدیدی دارد و وی محمد بن نایف را در حضور یک هیات آمریکایی میمون خطاب کرده بود و بر اساس این سند این مقام اماراتی ترس زیادی از به قدرت رسیدن محمد بن نایف داشت و از سوی دیگر وی با ' بندر بن سلطان ' که رییس دستگاه اطلاعاتی عربستان بود و از کار برکنار شد ، دوست بوده و روابط نزدیکی داشت اما پس از برکناری وی ، محمد بن نایف قدرت یافت . منابع عربی در خصوص اختلاف نظرهای محمد بن نایف و بندر بن سلطان گفته اند : محمد بن نایف اعتقاد داشت اختلاف نظر با قطر نباید منجر به قطع روابط با آن شود اما محمد بن زاید و بندر بن سلطان می گفتند عربستان به دلیل اختلاف های موجود باید روابط خود را با قطر به طور کامل قطع کند و همچنین محمد بن نایف مخالف بازداشت گسترده اعضای اخوان المسلمین و تروریست دانستن آن ها بود و به همین دلیل حتی یک اخوانی در عربستان از زمان اعلام گروه اخوان المسلمین به عنوان یک گروه تروریستی ، بازداشت نشده است زیرا محمد بن نایف رییس دستگاه اطلاعاتی وقت عربستان مخالف بازداشت اخوانی ها بود .