سردمداران تعطیلی نیروگاههای هستهای درگیر مشکلات
نویسنده : مترجم: حق پرست
شماری از کشورها با وجود اتکای بسیار به انرژی هستهای برای تامین برق موردنیاز خود، در پی حادثه فوکوشیمای ژاپن در سال 2011، تصمیم گرفتند نیروگاههای هستهای خود را تعطیل کنند. در بین این کشورها، ژاپن، آلمان، سوئیس و بلژیک خیلی جدی تر از بقیه در این زمینه وارد عمل شدند،به گونهای که ژاپن تمامی 48 راکتور خود را تعطیل کرد و آلمان نیز 8 راکتور از 17 راکتور فعال خود را بلافاصله تعطیل و برای بستن بقیه راکتورهای خود تا سال 2022 نیزبرنامه ریزی کرد.سوئیس و بلژیک نیز برنامه هایی را در این زمینه اعلام کردهاند.اما اهمیت برق هستهای به حدی است که تصمیمات این کشورهابرای کنارگذاشتن تدریجی آن، مشکلات متعددی را برایشان ایجاد کرده است به گونهای که برخی از آنها مانند ژاپن، مجبور به معکوس کردن تصمیمات خود و اقدام برای بازگشایی دوباره راکتورهای هستهای شدهاند. در این مطلب به وضعیت کنونی این کشورهاو تحلیل سیاست هایشان در قبال برق هستهای میپردازیم.
ژاپن
بازگشت ژاپن به انرژی هستهای
واحدهای دوقلوی هستهای "سندای" در فرمانداری "کاگوشیما"متعلق به شرکت Kyushu Electric Power در تاریخ 7 نوامبر2014 برای راهاندازی دوباره چراغ سبز گرفتند. سایت power magazine در مطلبی با عنوان "ژاپن راهاندازی دوباره اولین واحدهای هستهای را تایید کرد"در اواخر سال 2014 با اعلام این مطلب چنین آورده است:این واحدها با آغاز فعالیت شان که به احتمال قوی در سال 2015 خواهد بود، اولین مورد از 48 راکتور ژاپن خواهند بود که در پی حادثه سال 2011 فوکوشیما با هدف کنترلهای ایمنی تعطیل شدند.در حال حاضر شرکت مربوطه تنها باید یکسری الزامات حقوقی را به انجام برساند. دست کم 18 راکتور در 12 نیروگاه هستهای ژاپن تحت ارزیابیهای ایمنی توسط اداره نظارت هستهای (NRA) براساس استانداردهای جدیداعلام شده در جولای سال 2013، قرار دارند.نخست وزیر این کشور قول داده است تمامی راکتورهایی را که بازنگریهای امنیتی را با موفقیت پشت سر بگذارند، دوباره راهاندازی کند. انتشار این اخبار که از سوی بسیاری تحلیلگران ، یک نقطه عطف مهم سیاسی توصیف شده است؛ موجب افزایش 39.25 درصدی بهای اورانیم در جهان برای نخستین بار طی 16 ماه شد.
به گزارش سایت South China Morning Post ،کابینه ژاپن نیز در آوریل 2014 به طور رسمی سیاست انرژی را تصویب کرد که با معکوس کردن برنامههای قبلی دولت ،آماده سازی تدریجی نیروگاههای هستهای برای راهاندازی دوباره را در اولویت قرار داده است، تصمیمی که شاید چندان برای افکار عمومی این کشور در پی حادثه سال 2011 فوکوشیما خوشایند نباشد. در برنامه جدید دولت ، انرژی هستهای به عنوان یک منبع مهم انرژی تعریف شده است بدین معنا که میتواند به طور مستمر برای تامین حداقل الزامات، به شبکه برق تزریق کند.البته در این سیاست جدید ، به طور دقیق سهم انرژی هستهای در ترکیب انرژی ژاپن اعلام نشده است.بر اساس برآوردها، ژاپن در پی تعطیلی نیروگاههای هستهای از 4 سال پیش تاکنون بیش از 50میلیارد دلار متضرر شده است.در هر حال این اقدام برای نخست وزیر ژاپن که حامی بازگشت تدریجی به برق هستهای است، یک موفقیت محسوب میشود، به ویژه آن که ژاپن با هزینههای فزاینده واردات گاز و نفت مواجه است و با وضعیت موجود در توانایی خود برای عمل به تعهداتش درعرصه تغییرات جوی دچار تردید شده است.از آن جا که اکثریت ژاپنیها با بازگشت به برق هستهای موافق نیستند،نخست وزیر این کشور تصمیم گیری نهایی درباره آغاز به کار دوباره راکتورهای هستهای را به مقامات محلی هر منطقه واگذار کرده است.
ژاپن همچنان در حال تجربه تبعات تعطیلی راکتورها
سایت اخبار انرژی هستهای (World Nuclear News) در گزارشی طی ژوئن 2014 اعلام کرد:ادامه اتکای ژاپن به واردات سوختهای فسیلی ، در حالی که منتظر بازگشایی نیروگاههای هستهای خود است، بر انتشار گازهای گلخانهای و کسری تجاری این کشورهمچنان تاثیر میگذارد.
گزارش سالانه انرژی 2014 که توسط وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت این کشور منتشر شده ، حاکی از آن است که ژاپن برای تامین 88 درصد برق موردنیاز خود در سال مالی 2013 به واردات سوختهای فسیلی وابسته بوده ، رقمی که در سال مالی 2010 بیش از 62 درصد بوده است.در سال 2012 با تعطیلی کامل نیروگاههای هستهای ، میزان اتکای ژاپن به سوختهای فسیلی به 2/92 درصد افزایش یافته بود.
هزینههای اضافی که ژاپن برای سوخت متحمل شده است تا کمبود ناشی از تعطیلی راکتورهای هستهای خود را جبران کند، بیش از 2/35 میلیارد دلاربوده است. ژاپن در این سال با کسری بودجه 112 میلیارد دلاری مواجه شد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به واسطه همین هزینههای اضافی سوخت بوده ، رقمی که در سال 2011 بیش از 25 میلیارد دلار بوده است.به موازات پیامدهایی که اقتصاد ژاپن متحمل شده ، مصرف کنندگان انرژی در این کشور نیز با افزایش تعرفههای برق طی 3 سال گذشته مواجه شدهاند. مصرف کنندگان داخلی شاهد افزایش 4/19 درصدی تعرفهها درفاصله سالهای 2010 تا 2013 بودهاند در حالی که مصرف کنندگان صنعتی با افزایش 4/28 درصدی تعرفهها در همین دوره مواجه شدند.در پی افزایش مصرف سوختهای فسیلی، میزان انتشار دی اکسید کربن نیز طی 3 سال گذشته در این کشورافزایش یافت. آلمان
آلمان؛ کنار گذاشتن یا حفظ انرژی هستهای
آلمان مدت کوتاهی پس از حادثه سال 2011 فوکوشیما ، سیاست خود را در عرصه برق هستهای تغییر داد، چرا که آلمانها بار دیگر ریسک تولید برق از انرژی هستهای را به خاطر آوردند و افکار عمومی در سطح گسترده خواهان تعطیلی کامل راکتورها شد. با افزایش فشار عمومی ، مرکل تصمیم گرفت تمامی نیروگاههای برق هستهای را در این کشور تا سال 2022 تعطیل کند، وی بلافاصله نیز 8 راکتور از 17 راکتور فعال کشور را تعطیل کرد. سایت مرکز مطالعات هستهای دانشگاه کلمبیا طی گزارشی در فوریه 2014 با اعلام این مطلب تصریح کرد:اتحادیه دموکراتیک مسیحی (CDU) در این زمینه اعلام کرد که این تصمیم بر اساس ارزیابی جدید خطرات در پی حادثه فوکوشیما اتخاذ شده است. گرچه این ادعا میتوانست درست باشد که مشکلات جدیدی در رابطه با برق هستهای در پی حادثه ژاپن تجربه شده است، اما یک واقعیت انکارناپذیر این بود که ریسکهای ناشی از تشعشعات و تولید برق هستهای تا پیش از وقوع حادثه ژاپن نیز به خوبی شناخته شده بود. نکته دیگری که مبنای این تصمیم گیری دولت آلمان را زیر سوال میبرد، این واقعیت است که احتمال وقوع حادثهای طبیعی مانند آن چه در ژاپن در سال 2011 رخ داد، در آلمان غیرممکن است.
بنابراین به نظر میرسد که تصمیم برای تعطیلی تدریجی نیروگاههای هستهای تنها به واسطه ارزیابی دوباره خطرات نبوده ، بلکه بیشتر یک انتخاب سیاسی بوده است.در مارس 2011 ، حزب صدراعظم (CDU) برای اولین بار طی 58 سال ،انتخابات را در برابر ائتلاف حزب سبز و SPD ، در ایالت Baden-Württembergاز دست داد.این شکست به طور عمده به خاطر سیاست نامحبوب این حزب در ادامه روند تولید برق هستهای بود، واضح است که حزب سبز ضد هستهای در فاصله سالهای 2006 تا 2011 در انتخابات این ایالت بالاترین میزان رای را به دست آورد. در یک کلام ، اقدام صدراعظم را میتوان ترفندی دانست برای کسب دوباره حمایت از دست رفته عمومی در پی حادثه فوکوشیما.
صرف نظر از دلایل سیاسی که ممکن است تصمیم صدراعظم را تحت تاثیر قرار داده باشد، این تصمیم بسیار شجاعانه بود. جایگزین کردن انرژی تجدیدپذیر با الکتریسیتهای که زمانی توسط نیروگاههای هستهای تولید میشد، کار بسیار دشواری است. منابع انرژی فاقد کربن به دلایلی از جمله شرایط جوی ناپایدار هستند، ضمن این که نیازمند سرمایه گذاریهای سنگین برای ایجاد مراکز R&D ، راهاندازی تاسیسات و خطوط نیروی جدید هستند که تمامی این موارد موجب افزایش هزینههای برق میشود. برای کشوری که صنعتش به شدت وابسته به مصرف انرژی است ، بهای بالاتر برق به معنای بروز مشکلات اقتصادی است آن هم در شرایط فعلی که بازار نیز دچار بی ثباتی است.
مواجهه آلمان با دعاوی حقوقی چندین میلیارد دلاری
به گزارش سایت "ژاپن تایمز" ،دولت آلمان طی سال 2014 در گزارشی رسمی اعلام کرد: کنارگذاشتن تدریجی انرژی هستهای ، موجب طرح 21 دعوای حقوقی توسط ابرغولهای انرژی شده است که درخواست میلیاردها یوروبرای جبران خسارت خود کردهاند.
رونق هستهای چین، آلمان را منزوی میکند
سایت دویچه وله نیزطی گزارشی درجولای 2014 ، تصمیم آلمان برای کنارگذاشتن تدریجی برق هستهای راعاملی عنوان کرد که این کشور را در سطح جهان منزوی میکند به ویژه آن که چین به عنوان پیشگام جهانی در عرصه انرژی هستهای کنترل را در دست گرفته است.
صنعت هستهای ژاپن در 11 مارس 2011 در پی وقوع زمین لرزه شدید و سونامی که سواحل شرقی این کشور را درنوردید، با یک وقفه ناگهانی مواجه شد.در ایستگاههای هستهای فوکوشیما ، هسته راکتورها ذوب شد.این شدیدترین حادثه هستهای پس از فاجعه چرنوبیل در سال 1986 بود. پس از این شوک، دولت ژاپن اعلام کرد که انرژی هستهای ایمن نیست و تمام راکتورهای کشور را خاموش کرد.
اکنون 4 سال پس از این حادثه، یک موضوع روشن است که انرژی هستهای در شرایط فعلی فناناپذیر است، حتی در ژاپن. مردم ژاپن ممکن است دیگر نتوانند به طورکامل به انرژی هستهای اعتماد کنند،اما دیگر هم نمیتوانند بهای بالای انرژی را که از زمان تعطیلی راکتورهای هستهای ایجاد شده است، بپذیرند.
رنسانس انرژی هستهای
هزینههای بالای انرژی یکی از استدلال هایی است که دولت ژاپن برای توجیه تصمیم خود به منظور فعال کردن دوباره راکتورهای هستهای این کشور به کار میبرد. ایستگاه برق هستهای "سندای" در جزیرهای در جنوب ژاپن که به زودی فعالیت خود را از سر میگیرد، اولین راکتوری است که حیات دوباره مییابد و راکتورهای بعدی نیز بعد از آن فعالیت خود را از سر میگیرند. برزیل، هند، چین و روسیه نیز در حال توسعه زیرساختهای انرژی هستهای خود هستند.
به گزارش دویچه وله،حتی شمار فزایندهای از کشورهای ناآشنابا انرژی هستهای نیز تصمیم گرفتهاند بهره گیری از انرژیِ هستهای را آغاز کنند که از جمله آنها میتوان به ترکیه، بنگلادش، مصر، اردن، نیجریه و ویتنام اشاره کرد. حتی امارات نیز احداث ایستگاه برق هستهای را آغاز کرده است. بلاروس و فنلاند هم همین طور،نام آرژانتین نیز در این فهرست به چشم میخورد؛ در یک کلام در همه نقاط جهان تحرکات جدیدی در این عرصه آغاز شده است. حتی همسایگان نزدیک آلمان همچون فرانسه، انگلستان و لهستان نیز همچنان اتکای خود به برق هستهای را ادامه میدهند. به گزارش آژانس بینالمللی انرژی ،71 ایستگاه برق هستهای در حال حاضر در حال ساخت است.
در این میان آلمان با تصمیمش برای کنار گذاشتن تدریجی برق هستهای منزوی شده است. تصمیم برای خروج کامل از این عرصه، در پی حادثه فوکوشیما شتابزده اتخاذ شد، چنان که آلمانها نیز همچون ژاپنیها شوک زده نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند.
البته آلمانها میدانستند که هیچ کس در اروپا در آینده نزدیک دنباله رو آنها نخواهد بود.اما فعالان جنبش نوپای ضد هستهای در برلین یک استدلال خوب برای این تصمیم داشتند؛ این که یک نفر باید در این زمینه پیش قدم شود و به عنوان پیشگام عمل کند. ضمن این که گرایش دنیا این است که پذیرای ایدههای آلمانی ، فناوری آلمانی و فوتبال آلمانی است.
با این وجود آلمان تاکنون در متقاعد کردن دیگران درباره خروج از انرژی هستهای ، ناکام بوده است.در مقابل، پیشگام فعلی در این عرصه ، کشور چین است. پکن برنامه ریزی کرده است که تعداد ایستگاههای برق هستهای خود را از 15 مورد فعلی به 71 مورد تا سال 2020 برساند و میزان برق هستهای این کشور از رقم 13 گیگاوات فعلی به 160 گیگاوات تا سال 2040 افزایش یابد. در مقام مقایسه ، آمریکا در حال حاضر 101 گیگاوات برق هستهای تولید میکند.
ظرف یک نسل ، چین به برترین کشور هستهای جهان تبدیل خواهد شد .البته چین در عرصه انرژیهای تجدیدپذیر نیز سرمایه گذاری میکند به گونهای که این کشور مدتها در صدر فهرست بازیگران برتر تولید برق بادی و خورشیدی در جهان بوده است. اما جمعیت 3/1 میلیاردی چین تشنه انرژی است، اقتصاد این کشور نیز به رشد خود ادامه میدهد و شهرهای جدید و صنایع جدید به معنای افزایش تقاضا برای الکتریسیته است. تاکنون برق موردنیاز چین به طور عمده توسط انرژی زغال سنگ تامین شده است که آلایندگی بسیار بالایی دارد. امروزه در چین باور عمومی بر این است که انرژی هستهای تنها راه جلوگیری از خفه شدن بر اثر دود است.افتضاح پرهزینه سیاست انرژی آلمان
سایت فایننشیال تایمز نیز طی گزارشی در اکتبر2014 اعلام کرد:مرکل مدتها به عنوان قدرتمندترین سیاستمدار اروپا به ویژه از لحاظ اعتماد به نفس تحسین میشده است، کسی که به آلمان کمک کرد تا جایگاه خود را به عنوان منبع قدرتمند اقتصادی اتحادیه اروپا تثبیت کند.اما هیچ یک از تصمیمات سیاست داخلی صدراعظم آلمان بدون اشتباه نبوده است.در حالی که اقتصاد کشورش علایمی از تزلزل را نشان میدهد، مرکل بدترین تصمیم دوره 8 ساله فعالیت خود را اتخاذ کرد، این تصمیم چیزی نبود جز کنارگذاشتن تدریجی برق هستهای از ترکیب انرژی آلمان.
تصمیم مرکل بیش از همه به خانوادهها و اقتصاد این کشور ضربه وارد میکند. در حال حاضر صورت حسابهای انرژی خانگی در این کشور بیش از 48 درصد از متوسط اروپا بالاتر است.شرکتهای کوچک و متوسط آلمانی روز به روز وضعیت شان بدتر میشود، هزینههای آنان 2 برابر هزینههای رقبای اروپایی است.
تعطیلی تدریجی ایستگاههای برق هستهای شرایط دشوار موجود را بدتر خواهد کرد. خانم مرکل این تصمیم را در پی حادثه سال 2011 ژاپن اتخاذ کرد و برخلاف احتیاط و محافظه کاری معمولش ، عجولانه عمل کرد غافل از این که اتخاذ چنین سیاستی در عرصه انرژی این کشور 2 هزینه بزرگ به کشور تحمیل میکند؛ اول این که تعطیلی این راکتورها به معنای سوزاندن زغال سنگ بیشتر برای تامین انرژی موردنیاز کشور است چرا که انرژی تولیدی از منابع باد و خورشید ادواری است و آلمان همیشه مجبور به اتکا به سوختهای فسیلی برای تامین انرژی پشتیبان است، دوم این که سیاست ضدهستهای آلمان، این کشور را بیش از پیش به واردات گاز طبیعی از روسیه وابسته میکند.در هر حال هرگز نمیتوان پارادوکس سیاست انرژی آلمان را نادیده گرفت. این کشور متعهد شده است که میزان انتشار دی اکسید کربن را کاهش دهد اما در عین حال در حال ساخت ایستگاههای تولید برق از زغال سنگ است.این کشور روزهای آفتابی چندانی ندارد، اما بخش اعظم آینده انرژی خود را به برق خورشیدی منوط کرده است. این کشور در حال تعطیل کردن نیروگاههای قدرتمند و با راندمان بالای خود است در حالی که به واردات انرژی از فرانسه متکی است.
خانم مرکل ممکن است هنوز قدرتمند ترین سیاستمدار اروپا باشد، اما در عرصه سیاست انرژی، به کشورش آشفتگی پرهزینهای تحمیل کرده و ضروری است که در این زمینه بازنگری کند.
حکایتی عبرت انگیز از تاثیر ناگوار سیاستهای انرژی براقتصاد
سایت تلگراف نیزطی گزارشی در اوایل سال 2014 اعلام کرد:تغییر سیاست آلمان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر که زمانی گل سرسبد سیاستهای مرکل بود، اکنون به بزرگ ترین دردسر وی مبدل شده است. صدراعظم آلمان در اولین مصاحبه تلویزیونی اش پس از انتخاب دوباره، گفت: برای من اولویت دارترین مسئله، طراحی انقلاب انرژی است. ما تحت فشار بسیاری هستیم. آینده مشاغل و آینده آلمان به عنوان محلی برای تجارت، به این مهم وابسته است.
او اشتباه نمیکند، بزرگ ترین کشور و بزرگ ترین اقتصاد اروپا با بحران مواجه است. افتضاح به بار آمده، بر سر انرژی به حدی است که آینده رقابت جویی اقتصادی آلمان که همیشه زبانزد همگان بوده ، به طور جدی در معرض تهدید قرار گرفته است.
خانم مرکل در حال حاضر مشهورترین رهبر اروپاست، اما واکنشهای فزایندهای علیه سیاستهای بدون برنامه اش در عرصه انرژی ایجاد شده است. علاوه بر این سیاستهای وی به افزایش انتشار دی اکسید کربن انجامیده است.در واقع با وجود گرایش آلمان به انرژیهای تجدیدپذیر و خورشیدی ،بر اساس گزارش مرکز تحقیقات بینالمللی آب و هوا و محیط زیست، میزان انتشار کربن در این کشور طی سال گذشته با رشد 8/1 درصدی مواجه شد.این در حالی است که در اتحادیه اروپا این میزان 3/1 درصد کاهش داشته است.
خانم مرکل در این زمینه نمیتواند هیچ کس را مقصر بداند چون فقط خودش مقصر است. حادثه راکتور فوکوشیما باعث مرگ کسی نشد، اما سونامی ژاپن 16 هزار کشته بر جا گذاشت.با این وجود همان حادثه فوکوشیما کافی بود تا طبقه متوسط سبزهای آلمان را به وحشت بیندازد.
خانم مرکل در برابر تقاضاهای شدید برای تعطیلی راکتورهای هستهای کشور مجبور به عقب نشینی شد،اتخاذ این تصمیم توسط او که در گذشته شیمی دان و شخصاً طرفدار انرژی هستهای بوده است،شاید مهم ترین تصمیم اقتصادی محسوب میشود،اما این یک فاجعه است.
در مارس سال 2011 در اوج رکود منطقه یورو ، آلمان 8 راکتور از 17 راکتور هستهای خود را خاموش و بدین ترتیب منبع تامین 7 درصد برق موردنیاز خود را قطع کرد.9 راکتور دیگر این کشور نیز از سال 2015 تا 2022 تعطیل میشود.
آلمان همچنین اجرای طرح energiewende را تشدید کرد با این هدف که 80 درصد الکتریسیته موردنیاز کشور را تا سال 2050 از منابع تجدیدپذیر باد و خورشید تامین کند. در این راستا زمینهای پوشیده با پنلهای خورشیدی و مزارع بادی دریای شمال ممکن است خودخواهی سبز طبقه متوسط آلمان را ارضا کرده باشد، اما به بهای هزینههای هولناک اقتصادی و اجتماعی تمام شده است. بر اساس برآورد مجله علمی بینالمللی "نیچر"، مصرف کنندگان آلمانی امسال باید 20 میلیارد یورو برای یارانه برق نیروگاههای خورشیدی، بادی و بیوگاز بپردازند، برقی که قیمت واقعی آن در بازار 3 میلیارد یورو است.
برای تامین هزینه این ماجراجویی سبزدولت آلمان، هزینه اضافی تحمیلی به خانوارها تنها در سال گذشته، با 47 درصد افزایش همراه بوده است. مصرف کنندگان آلمانی در حال حاضر بالاترین قیمت برق را در اروپا میپردازند و به زودی نیز هر خانواده متوسط 3 نفره آلمانی مجبور به پرداخت ماهیانه 90 یورو برای برق خواهد بود، میزانی که نسبت به سال 2000 با افزایش 2 برابری همراه خواهد بود.در حال حاضر نیز سالانه بیش از 300 هزار خانوار آلمانی شاهد قطعی برق شان به دلیل پرداخت نکردن صورت حساب بودهاند.
دوسوم از افزایش بهای برق به واسطه اضافه دریافتیها و مالیات دولت برای تامین یارانه انرژی تجدیدپذیر است.
علاوه بر تمام این موارد ، مشکلات جدی در عمل در حال ظهور است که به این معضل برمی گردد که انرژی بادی و خورشیدی نامتعادل است و این بدان معناست که آلمان نیازمند ظرفیت ذخیره سازی 20 تا 30 میلیارد کیلووات ساعت برق تا سال 2050 است ، در حالی که تاکنون ظرفیت ذخیره سازی این کشور تنها 70 میلیون کیلووات ساعت است.
آلمان با مشکلات پیچیدهای روبه روست ، زمانی که باد دست از وزیدن بردارد و خورشید در آسمان نباشد، منبع تامین برق شبکه ملی این کشور با مشکل مواجه میشود . به همین دلیل آلمان به نحو فزایندهای به افزایش مصرف نفت سنگین و نیروگاههای زغال سنگ روی آورده که این امر نیز به نوبه خود موجب افزایش میزان انتشار دی اکسید کربن شده است.
آلمان همیشه عادت به ایراد موعظههای معروف درباره اهمیت رقابت جویی برای بقیه اروپا داشته ، اما اکنون تصویر جدیدی در حال شکل گرفتن است، صنعت آلمان دچار مشکل شده است. بهای انرژی در این کشور 40 درصد گران تر از فرانسه و هلند است و صورت حسابها در این کشور 15 درصد بالاتر از متوسط اروپاست.با وجود این که دولت سعی کرده است با کاهش مالیات دریافتی به آن دسته از بخشهای تولیدی آلمان که به شدت به انرژی وابسته هستند، تا حدودی کمک کند، اما صنایعی مانند صنایع شیمیایی و فولاد به شدت متضرر شدهاند. این بار و فشار وارده ، پس از تحقیقات کمیسیون اروپا درباره کاهش مالیات در این کشور، از این هم بیشتر خواهد شد.
آلمان اکنون به یک حکایت عبرت انگیز برای اروپا تبدیل شده ، نمونهای که به وضوح تاثیر مخرب اتخاذ سیاستهای غلط در بخش انرژی را به تصویر کشیده ، سیاست هایی که به پیکره اقتصاد این کشور جراحات مرگباری وارد کرده است و در این میان مصرف کنندگان و قشر ضعیف جامعه بیشتر از همه در حال پرداخت تاوان این اشتباه هستند.
سوئیس
سوئیسیها خواهان حق رای درباره تعطیلی نیروگاه ها
سایت اخبار انرژی هستهای (World Nuclear News) در گزارشی طی ژانویه 2014 اعلام کرد:نتایج یک نظرسنجی رسمی برای بررسی دیدگاههای مردم سوئیس نسبت به برق هستهای نشان داده است که اکثریت مردم این کشور انرژی هستهای را بخش ضروری برنامه انرژی سوئیس میدانند وخواهان تامل بیشتر دولت این کشور درباره برنامه تعطیلی تدریجی نیروگاههای هستهای این کشور هستند.این نظرسنجی که تازه ترین نظر سنجی سالانه در این زمینه است، توسط شرکت تحقیقات بازار DemoScope برای سازمان تجارت هستهای سوئیس swissnuclear انجام شده که طی آن در اکتبر سال 2013 بیش از 2 هزارو 200 نفر مورد سوال قرار گرفتند.
64 درصد پاسخ دهندگان اعلام کردند که 5 راکتور موجود سوئیس را برای تامین نیازهای انرژی این کشور ضروری میدانند. این آمار تقریباً مشابه متوسط رقمی است که دراولین نظرسنجی در سال 2001 به دست آمد، اما نسبت به نتایج نظرسنجی دیگری که در سال 2012 انجام شد، 3 درصد افزایش نشان میدهد.
نتایج نظرسنجی جدید همچنین حمایت بالایی را از ادامه بهرهگیری از برق هستهای نشان داد به گونهای که 68 درصد افراد اعلام کردند که راکتورهای موجود سوئیس باید تا زمانی کهایمن هستند، به فعالیت ادامه دهند. این آمار در سال 2013 بیش از 62 درصد بود. سه چهارم پاسخ دهندگان نیز نیروگاههای هستهای موجود در سوئیس را ایمن میدانند.
62 درصد نیز معتقد بودند که بهره گیری از انرژی هستهای ازنظر هزینهها مقرون به صرفه و برای محیط زیست سودمند است.
دولت فدرال سوئیس تصمیم دارد 5 راکتور هستهای خود که 40 درصد برق مورد نیاز این کشور را تولید میکند، پس از پایان روزهای کاری پیش بینی شده شان، تعطیل کند و ظرفیت هستهای تازهای نیز جایگزین آنها نکند. این تصمیم به تعطیلی تمامی نیروگاههای هستهای این کشور تا سال 2035 میانجامد و در پاسخ به حادثه سال 2011 فوکوشیما اتخاذ شد با وجود این که نتایج یک همه پرسی در دسامبر سال 2013 حاکی از حمایت عمومی از راهاندازی راکتورهای جایگزین بود. البته قوانینی که باید به این برنامه تعطیلی تدریجی نیروگاهها رسمیت ببخشد، همچنان در مرحله تصویب متوقف مانده است، چرا که یک سیاست انرژی نیز وجود دارد که در راستای راهاندازی ظرفیت هستهای جایگزین در پی تعطیلی 5 راکتور موجود است.
نتایج نظر سنجی حاکی از آن است که سیاست تعطیلی تدریجی نیروگاهها در سوئیس مورد حمایت مردم این کشور نیست.73 درصد سوئیسیها خواهان آن هستند که این کشور تمامی برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی هستهای تولید کند و در عین حال 78 درصد نیز نمیخواهند سیاستهای فدرال به وابستگی سوئیس به دیگر کشورها منجر شود. بیش از 88 درصد پاسخ دهندگان نیز معتقدند که برنامه انرژی سوئیس نباید امنیت تامین انرژی این کشور را به خطر بیندازد.
بر اساس نتایج نظرسنجی اخیر، 58 درصد مردم سوئیس خواهان حفظ ترکیب انرژی هستهای و هیدرو برای تامین انرژی مورد نیاز کشور هستند، بیش از 78 درصد مردم نیز خواهان رای گیری عمومی درباره برنامه دولت برای تعطیلی تدریجی نیروگاههای هستهای هستند.
بلژیک
تعطیلی نیروگاههای هستهای و بلژیک مستاصل به دنبال برق
سایت euobserver طی گزارشی در تاریخ 9 دسامبر2014 اعلام کرد:واقعیت این است که نیروگاههای برق هستهای بلژیک که مسئول تامین نیمی از برق این کشور هستند، پشت سر هم با مشکل مواجه میشوند. در مارس 2014 ،2 راکتور این کشور در پی کشف ترکهای کوچک در مخازن فشار خاموش شد. این 2 راکتور 2 هزار مگاوات برق تولید میکردندکه معادل 13 درصد برق موردنیاز بلژیک است. این راکتورها قرار است تا اول آوریل 2015 بازگشایی شود.یک راکتور هستهای دیگر این کشور نیز در پی آسیب دیدگی توربین در ماه آگوست تعطیل شد.محقق مرکز مطالعات اروپایی در بروکسل ، بخش اعظم این مشکلات را نتیجه سیاستهای غلط دولت میداندو میگوید: ما شاهد حضور تعداد زیادی وزیر انرژی از احزاب مختلف سیاسی این کشور هستیم که هر یک دیدگاههای سیاسی شان را در خط مشی انرژی کشور دخالت میدهند. این بی برنامگی چارچوب سیاست انرژی کشور را بی ثبات کرده است. ضمن این که مردم نیز به چنین چارچوبی برای سرمایه گذاری اعتماد نمیکنند.
"برمپت" عضو بلژیکی پارلمان اروپایی معتقد است که سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر انجام شده است اما این سرمایه گذاری میتوانست بیشتر باشد.ضمن این که انرژی حوزهای است که نیازمند یک دورنمای درازمدت است اما در کشوری مانند بلژیک اتخاذ چنین نگرشی بسیار دشوار است. رفتارهای عجیب و غریب و نابخردانه درباره انرژی هستهای بهترین شاهد این مدعاست.گرچه دولت بلژیک در سال 2003 تصمیم به تعطیلی تدریجی نیروگاههای هستهای این کشورگرفته بود، اما کابینههای بعدی این تصمیم را مورد بازنگری قرار دادند. حتی در حال حاضر نیز نخست وزیر این کشور در حال تصمیم گیری برای باز نگه داشتن 2 راکتور Doel 1 and 2 تا سال 2025 است. به گفته سخنگوی دولت، در این زمینه به زودی گزارشی منتشر میشود.سایت وال استریت ژورنال نیزطی گزارشی در 21 آگوست سال 2014 به نقل از"اویل وربروگن" پروفسور انرژی در دانشگاه آنتورپ اعلام کرد: بلژیک در سال 2003 متعهد شد که به تدریج برق هستهای را کنار بگذارد. اما موفق به انجام بازبینی موردنظر نشد. همه تصور میکردند که هنوز این نیروگاههای هستهای میتوانند به حیات خود ادامه دهند.در واقع نگرش به سیاست انرژی در این کشور نامنظم و پراکنده بوده است.