بررسی عملکرد ستاد استانی بازآفرینی در گفتوگو با مدیرکل راه و شهرسازی خراسان رضوی
تعداد بازدید : 0
فهم مشترک نداشتیم
گفتوگو
نویسنده : مهدی پناهی -رضا ایمانی
ستاد ملی بازآفرینی بهعنوان متولی ساماندهی حاشیه شهر شناخته میشود که بهطور عمودی به سطوح ستادهای استان و ستادهای شهرستانی میرسد، شرکت مادر تخصصی بهسازی و نوسازی ایران نیز بهعنوان دبیرخانه این ستاد ملی شناخته میشود و نمایندگی آن را در استانها دفتر عمران و بهسازی اداره کل راه و شهرسازی انجام میدهد. این سلسلهمراتب نشان میدهد که در پازل مسئولین و متولیان حاشیه شهر، این اداره کل نقش به سزایی دارد، بهویژه آنکه ستاد استانی بازآفرینی که ریاست آن بر عهده استاندار است با دبیری مدیرکل راه و شهرسازی استان تشکیل میشود. ازاینجهت اقدامات ستاد استانی بازآفرینی را در گفتوگو با مهندس محمدرضا اخوان عبداللهیان مدیرکل راه و شهرسازی و دبیر این ستاد بررسی کردیم، در کمال تعجب وی اطلاعی از آخرین پیگیریها سازمان اجرایی نداشت و مدعی بود که این طرح در شورای شهر در حال تصویب است، کمااینکه همه مسئولین منتظر تایید هیئت دولت بودند، همین مسئله نشان دهنده جایگاه ضعیف حاشیه شهر در برنامه های مسئولین وعدم هماهنگی بین آنهاست.
بهعنوان دبیر ستاد بازآفرینی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی بفرمایید که عملکرد این ستاد تاکنون چگونه بوده و چرا باوجود چنین ستادی، موضوع سازمان اجرایی حاشیه شهر مطرحشده است؟
ستاد بازآفرینی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی که به نام بازآفرینی در بافتهای ناکارآمد شهری و فرسوده تغییر کرده است، آنچه در چهارچوب وظایفش تاکنون بوده، اعم از اقدامات در سفر سال گذشته دولت یا اقداماتی که در حقیقت شرح وظایف ذاتی بوده، با تمام توان شروع کرده است، بخش عمده آنهم مربوط به مطالعات در حوزه حاشیهنشینی بود تا محلات هدف را شناسایی کنند. سه محله شهرک امام علی، شهرک شهید رجائی و طبرسی 55 بهعنوان محلههای پایلوت در اولویتمان بود. از دل این مطالعات 81 پروژه درآوردیم که 4 پروژه آن اجرایی شده است، مثل زمین ورزشی، کتابخانه جامع فرزانه طرق، خانه معلم شهرک امام علی، پارک شهید رجایی؛ برای 81 پروژه دیگر عمدتاً تمرکزمان در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی، اقتصادی و کالبدی بود که هرکدام تبدیل به یک کارگروهی با حضور دستگاههای مختلف شد، نهایتاً پیشنهادها و پروژههای آنها با اعتبارات مدنظر را به ستاد آوردهاند و این 81 پروژه به تصویب رسید و برای تأمین اعتبار به تهران ارسال شد.
علاوه بر این پیشنهاد کردیم که در برنامه ششم توسعه در سال 94 یا 95 حاشیهنشینی ردیفی را به خود اختصاص دهد، شنیدهها حاکی از این است که نمایندهها و مسئولین و استاندار در تهران پیگیریهای خوبی انجام دادهاند و خیلی امیدوار هستیم که برای سال 95 محقق شود، این نشان میدهد سه سال اخیر تفاوتی با گذشته دارد و موضوع حاشیه شهر از حوزه حرف و شعار خارجشده و زیرساختهای عملیاتی شدن حرفها آمادهشده است، الان دیگر برای 500 میلیون تومان نمیگویند که برای کجا و چه پروژهای میخواهید، چون همه اینها در حال حاضر مشخص است، این کلیت اقداماتی است که انجامشده و در حال انجام است.
ظاهراً تمرکز شما بر روی بودجههای دولتی است، امیدی به این بودجهها هست؟ اگر تأمین نشود، قاعدتاً پروژههای شما هم اجرایی نخواهد شد!
مشارکت مردمی در اولویت قراردادهایمان است، طبیعتاً نمیتوان این انتظار را داشت که دولت تمام اعتبارات را بخواهد تأمین کند، اعتبارات قطرهچکانی دولت چندین سال طول خواهد کشید، بنابراین ما در حوزه عملیات اجرایی بر اساس مصوبات دولت و ستاد به این رسیدیم که حاشیه شهر باید یک متولی ویژه و خاص داشته باشند، هرچند شهرداری یک حوزه درون بخشی به نام بافت فرسوده و حاشیهنشینی دارد اما این متولی باید در ساختار اجرایی شهرداری تعریف شود. در حال حاضر هیچگونه هماهنگی بین دستگاهها وجود ندارد، دستگاهها هرکدام در بخش خودشان صحبت میکنند. هدف این است که فعالیت بخشی به یک سیستم تبدیل شود و همه دستگاهها پشتیبانی کنند، بههرحال سازمان اجرایی در ستاد تصویبشده است و اگر اطلاعات من درست باشد، مراحل تصویب را در شورای شهر میگذراند، این سازمان اجرایی باعث میشود که هرگونه اعتباراتی اعم از ملی و استانی در همین سازمان، بیاید، اینگونه نباشد که بخشی از اعتبارات در راه و شهرسازی و بخشی در استانداری برود و متوجه نشویم آخر آنچه شده است. علاوه بر این در ستاد، مدیریت محلی را هم بررسی میکنیم، یعنی در محلات همان هیئتامنای محلی تشکیل شود، در ستاد، ما یک بخش را مأمور کردیم که در دل این محلات برود و شورا محلات را تشکیل بدهند، طبیعتاً اگر نتوانیم با ادبیات وضع موجود وارد شویم و از دور بخواهیم تصمیم بگیریم و در دل مردم منطقه و آن ناحیه و محله نباشیم، نمیشود انتظار داشت که به نتیجه برسیم، اگر صحبت از مشارکت مردمی و نظرسنجی میکنیم، قطعاً باید یک هیئتامنای محلی داشته باشیم. البته شهرداری مشهد هم این کار را شاید به شکلی دیگری انجام داده باشد و در حال حاضر هم انجام میدهد، ولی سیستمی و ساختاری به آن شکلی نیست که من مدنظر ماست.
الگوی این مشارکت چیست؟
تصور کنید که انجمن محله میخواهد تشکیل بشود، شورای محله طبیعتاً بر اساس انتخاب مردم باید باشد، البته شرایطی برای ورود هست و هرکسی نمیتواند ورود پیدا کند، این شورای محله بین 5 تا 7 نفر با انتخاب مردم هستند و الآن در حال تنظیم ساختارش در سطح کلان هستیم، این موضوع باعث میشود این جایگاه به رسمیت شناخته شود، بین مردم شور و هیجانی ایجاد میشود که واقعاً این شورا یا انجمن قرار است توسط ستاد رسمیت پیدا کند، حتی یک بحث در ستاد هست که نماینده این انجمنها در جلسه ستاد هم شرکت کنند.
با تشکیل سازمان چه اتفاقی بر سر ستاد میافتد؟
ستاد بحث تصمیمگیری ستادی و راهبردی را دارد ولی سازمان اجرایی فقط کار عملیاتی و اجرایی را دارد، شاید حضور نمایندگانی از دستگاههای مختلف در سازمان اجرایی، از باب این است که نظارت بیشتر بر کارها داشته باشند، چون ستاد شاید هرماه یکبار جلسه بگذارد، ولی سازمان اجرایی هرروز پیگیری کند.
همه این افراد و نمایندگان در ستاد فعلی هستند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند، حضور مجدد همین افراد در سازمان اجرایی، کارگشاست؟ آیا مشکلات قبلی که پیش روی ستاد بوده با حضور سازمان حل میشود؟
به نظر من علت عمده این بود که به یک فهم و ادبیات مشترک نرسیده بودیم، ممکن بود نظر هر دولتی با دولت بعدی فرق کند، یک عدهای ممکن بوده بیایند اصلاً در کل به رسمیت نشناسند، عده دیگری بگوید که اینها حق زندگی دارند و باید به رسمیت بشناسیم، بنابراین من فکر میکنم اینکه طرح و نقشه راه جامعی بهصورت سیستمی وجود نداشته است اما الآن سند راهبری ملی در سطح کلان کشور تصویبشده و متقابلاً در استان سند اجرایی تصویبشده است.
قبل از اینهمه نگاهها این بوده که شهرداری چهکاری میکند، چرا حاشیه شهرداریم، رفع تکلیف از خودمان هم انجام میدادیم و هیچکسی دور میز ننشسته که بگوید مشکل کار تنها شهرداری نیست، قبلاً میگفتیم شهرداری مسئول است، شهرداری هم میگفت پولندارم، این بار به نظر من کار سخت برای رسانههاست که این مسئله را پیگیری کنند ولی کارهای ما راحتتر میشود چون تیمی هماهنگ پایکار میآیند. اگر بخواهیم به اعتبارات دولتی فقط فکر کنیم تا چندین سال آینده یکمیلیون و ۲۰۰ هزار نفر به سه میلیون و ۲۰۰ نفر تبدیل خواهند شد، بنابراین باید ساختارهای فعلی را حتی در مناطق به همریخت.
با این تیم جدید مشکل بی متولی بودن حاشیه شهر حل میشود؟
بهدرستی اشاره فرمودید، ما متولی نداشتیم، هرکسی برای خودش متولی بود، شما میرفتید با شهرداری مصاحبه میکردید، میگفتند متولی راه و شهرسازی است و راه شهرسازی میگفت بروید حوزه فرمانداری و استانداری اما الآن همه به این رسیدیم که یک متولی پیدا بشود حالا میخواهد رئیس سازمان اجرایی فرماندار بشود یا شهرداری. اگر متولی شهرداری است نه در قالب یک مدیریت بافت فرسوده بلکه در قالب یک سازمان که هرسال بودجهاش را مطالبه داشته باشد، همچنین باید تمام تلاشمان را انجام دهیم که یک ردیف مستقلی داشته باشد و اگر قرار است مشارکتهای مردمی یا پولیهای خاص خیرین باشد، به همین ستاد و سازمان برود. الآن ببینید اتفاق خوب این است که پروژهها تعریفشده و تمام مسئولین استان و شورای شهر بستهای را مصوب کردهایم و برای آقای دکتر نوبخت فرستادهایم تا برای آن ردیف اعتباری ببیند، حالا نمایندهها هم پیگیری کردهاند و دکتر نوبخت هم قول دادهاند در سال 95 این اتفاق خواهد افتاد، اعتباراتی که برای پروژهها اعلام کردم نشان میدهد ردیفی بوده که بودجه ابلاغشده است ولی همه ما باید یکبار برای همیشه دستبهدست هم بدهیم تا موضوع حاشیه شهر برای سال 95 یک ردیف مستقل ملی پیدا کنند ولی این کفایت نمیکند.
در حال حاضر ردیف بودجهای برای ساماندهی حاشیه شهر کلانشهرهای مذهبی مصثل مشهد اختصاص دادهشده است، این همان ردیف ملی مستقل ثابت نیست؟
منظور ما برای سازمان اجرایی است نه برای موارد خواص، همین نشاندهنده بخش نگری است، مثلاً دلمان خوش است که 100 میلیارد ریال برای کمربند سبز گذاشتهاند، فکر کردیم حاشیهنشینی ما دیگر حلشده است اما هدف این است که برای آن سازمان اجرایی که مصوب خواهد شد، ردیفی قرار بگیرد، 36 میلیارد در برابر 2 هزارمیلیاردی که ما نیاز داریم عدد ناچیزی است، بنابراین باید ردیف مستقل ملی برای خود سازمان اجرایی قرار بگیرد که در شورای شهر مصوب خواهد شد.
البته باید تمرکزمان را از اعتبارات صرفاً دولتی بیرون ببریم، ظرفیتهایی در منطقه وجود دارد که میتوان با آنها، مناطق را احیا، نوسازی و به سازی کنیم ولی لازم است که تیم فعلی ظرفیتهایشان را روی میز بگذارند. خواهش من این است که مطبوعات سازمان اجرایی را پیگیری کنند، این سازمان اجرایی فکر میکنم که در شورای شهر هنوز مصوب نشده و شاید آنها درباره همین مسائل مالی، اعتبارات و هزینههایش فکر میکند.
چه کسی متولی به سرانجام رسیدن این طرح سازمان اجرایی است؟
چیزی که مشخص است این ساختار باید در سیستم شهرداری قرار بگیرد، پس شورای شهر باید تصویب کند.
اما با توجه به اینکه دولت میخواهد بودجه آن را بدهد، باید در دولت تصویب شود، همچنان که شورای شهر هم اعلام کرده که طرح این سازمان در هیئت دولت در حال بررسی است.
اگر اینگونه باشد که کار راحتتر است، شخصاً با آقای دکتر آخوندی صحبت میکنم که در هیئت دولت پیگیری کنند، از آقای مقدوری یا استاندار هم میخواهم که با وزیر کشور صحبت کند، چون وزیر کشور هم دغدغه این موضوع را دارد و از مسیر وزارت کشور هم به هیئت دولت رفته است، مصوبهاش کاری ندارد، فقط باید ببینیم که چرا به هیئت دولت نرفته است.