گفت وگو با عضو شورای اسلامی شهر مشهد
تعداد بازدید : 1
همه چیز درباره شکل گیری ایده «سازمان اجرایی حاشیه شهر»
گفت وگو
نویسنده : رضا ایمانی- مهدی پناهی
تغییر رویکردها، ناهماهنگیهای موجود و اتخاذ نکردن رویکرد جدی وضع فعلی حاشیهنشینی را رقمزده است؛ علاوه بر این بودجههای دولتی از دیگر مواردی است که کارشناسان و مسئولان پیششرط رسیدگی به حاشیه شهر میدانند، اما سؤال اساسی این است که برآیند وضعیت فعلی نتیجه نبود بودجه است یا ضعف ساختارهای اجرایی؟ هماکنون مسئولان سراغ هر دو گزینه رفتهاند، اختصاص ردیف بودجه خاص حاشیه و ایجاد ساختاری جدید برای آن. برای بررسی کم و کیف اینکه چرا مدیریت شهری به گزینه ایجاد ساختار جدیدی به نام «سازمان اجرایی حاشیه شهر» رسیده است، سراغ غلامحسین صاحبی یکی از مطرح کنندگان و پیگیر کنندگان این ایده رفتیم. وی هماکنون عضو کمیسیون ویژه ساماندهی حاشیه شهر و مناطق کم برخوردار شورای شهر مشهد است.
ایده شکلگیری سازمان اجرای حاشیه شهر از کجا شکل گرفت و چرا تأکید بر سازمان و اجرایی است نه مثلاً مدیریت، هرکدام از این کلمات بار معنایی خاصی دارد؟
من خودم ساکن حاشیه بودهام و 30 سال در حاشیه شهر زندگی کردهام. از سال 82 هم پیگیر بودم. در شورای اول هم بهعنوان یک شهروند موضوع حاشیه را مطرح کردم، اما هیچ اقدامی برای جلوگیری، ساماندهی حاشیه شهر، اصلاح ساختار و تهیه طرح و برنامه در حوزه شمال شرق از طرف شهرداری و سایر دستگاهها ندیدیم. برای همین هرروز این موضوع گسترش پیدا کرد. این در حالی است که مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی به موضوع حاشیهنشینی داشتند. ایشان هر بار که به این شهر سفر میکنند، بازدیدی از حاشیه شهر میکنند و فرمودهاند که مسئله رسیدگی به حاشیه شهر مشهد با توجه به جایگاه آن و پایتخت معنوی ایران از دغدغههای اصلی من است؛ بنابراین ما در شورای چهارم با توجه به همین دغدغهها موضوع ساماندهی حاشیه و تشکیل کمیته مربوط به آن را پیشنهاد دادیم. در آن زمان موافقان و مخالفانی داشت و برخی از دوستان در شورا میگفتند ضرورتی ندارد که کمیسیون ایجاد شود چون همه کمیسیونهای شورا دنبال حل مشکلات حاشیه شهر هستند اما به اعتقاد من در کشوقوس کار وقتی فشار کار زیاد شود، موضوع حاشیهنشینی به فراموشی سپرده خواهد شد. تصمیم بر این شد که کمیسیون ویژهای تشکیل شود و از هر کمیسیون تخصصی یک نماینده در این کمیسیون حضور داشته باشد. با تشکیل کمیسیون حاشیه شهر مرتب همه کمیسیونها با این موضوع درگیر میشدند. آن زمان نماینده وقت شهردار سابق اعلام مخالفت کرد و گفت که هماکنون ما در تمام شهر عادلانه خدمترسانی میکنیم و ضرورتی ندارد که کمیسیون ویژهای برای حاشیه شهر وجود داشته باشد. همانجا سؤال کردم که پل میدان جمهوری و میدان امام علی(ع) چندماهه ساخته شد ولی میدان بار نوغان بعد از چند سال بلاتکلیف رهاشده است، اگر نگاهتان خدمترسانی عادلانه بهکل نقاط شهر است چرا این پروژه 12 سال بلاتکلیف مانده است؟ وی جواب داد که ما شرعاً نمیتوانیم درآمد سایر مناطق را در حاشیه شهر هزینه کنیم؛ اینگونه بود که موضوع رسیدگی به نقاط کم برخوردار نادیده گرفته میشد اما طبق قانون وقتی یکجا جزو مدیریت شهری شد، آن منطقه و همه مناطق باید به یکچشم دیده شود و بهصورت عادلانه درآمد شهر هزینه شود. با شکلگیری کمیسیون و انتخاب شهردار جدید، نگاه و نگرش مدیریت شهری عوض و شیب خدمت به سمت حاشیه شهر شد، هرچند شهرداری در سالهای گذشته غفلت اساسی کرده اما مشکل و منشأ حاشیهنشینی فقط مربوط به شهرداری نیست چون توسعه شمال شرق مشهد در دستور کار نبوده، توسعه مشهد را به سمت غرب بردند و این منطقه در 30 سال گذشته حداقل 20 کیلومتر توسعه پیداکرده است، 30 سال قبل بولوار فرامرز عباسی بیابان بود اما با کمک مدیریت شهری، هم آن جا را ساختند ولی در حوزه شمال شرق رشد آنچنان زیاد نیست و شاید در بعضی مناطق به پنج کیلومتر برسد! بههیچعنوان طرحهای تفصیلی و طرحهای اجرایی مناسب در این منطقه نداشتند و خود مردم زمینها را قطعهبندی کردند و ساختند و جلو رفتند بنابراین مشکل اساسی شاید از مدیریت شهری باشد اما در این زمینه دستگاههای مختلف مانند بهداشت، نیروی انتظامی، مسکن و شهرسازی و آموزشوپرورش همه باید در این زمینه کار کنند، بااینحال بعدازاین که کمیسیون حاشیه شهر شکل گرفت، سیاستمان این بود که مدیریت شهری را پایکار حاشیه شهر بیاوریم.
پیشنهاد اولیه ایجاد سازمان اجرایی حاشیه از سوی چه کسی بود؟
پیشنهاد من بود. وقتی کمیسیون شکل گرفت به شهردار آن زمان پیشنهاد دادم که حالا کمیسیون شکلگرفته لازم است تا یک مدیریت و سازمان اجرایی در شهرداری بهصورت اختصاصی برای حاشیه شهر تشکیل دهیم. الآن معاونتهای مختلف کار میکنند اما مدیریت یکپارچه وجود ندارد، ساختار تشکیلاتی آن را در حضور شهردار و اعضای شورای شهر ارائه دادیم اما معاونت شهرسازی آن زمان امروز و فردا کردند و زیاد راغب نبودند که تشکیلات جدید در شهرداری ایجاد شود. درنهایت ما از بالا پیگیری کردیم و گفتیم تا زمانی که این مدیریت وجود نداشته باشد، قطعاً موضوع حاشیه شهر در حجم زیاد کارها گم میشود. آقای مرتضوی دستور داد تا پیگیری شود اما بدنه مخالف بودند تا اینکه سفر شورای امنیت کشور به مشهد انجام شد و ما بحثها را در استانداری مطرح کردیم و دقیقاً در دستورالعملی که آنها صادر کرده بودند، اولین بند ضرورت ایجاد سازمان اجرایی مستقل در حاشیه شهر ذکر شده بود، این دستور به استانداری و فرمانداری ابلاغ شد و پیرو آن روند اجرایی سازمان حاشیه شهر شروع شد و جلسات متعددی گذاشته شد، در جلسه با آقای نوبخت قرار شد تا ردیف بودجهای را دولت ببیند، جلسات متعددی را برگزار کردیم و سال گذشته بسته پیشنهادی به هیئت دولت رفت و آخرین جلسه خدمت استاندار، شهردار و رئیس شورای شهر در تهران بودیم و قرار بر این شد که ردیف بودجهای دیده شود که خوشبختانه تصویب هم شد.
شورای امنیت کشور چه پیشبینیهایی برای سازمان اجرایی حاشیه شهر کرده بود؟
در دستورالعمل شورای امنیت اشارهشده بود که سازمان اجرایی شکل بگیرد و هیئتمدیره را هم مشخص کردند چون ما به دنبال این بودیم که مدیریت واحد شهری و دستگاههای دیگر پایکار بیایند، به همین دلیل شهردار بهعنوان رئیس سازمان اجرایی، دادستان، مدیرکل راه و شهرسازی، معاون امنیتی فرماندار و مدیرکل شهری استانداری و رئیس شورای شهر اعضای هیئتمدیره باشند. ساختار تشکیلاتی سازمان اجرایی هم تهیه شد و از طریق شهرداری به وزارت کشور فرستاده شد. در دستورالعمل شورای امنیت دیدهشده بود که این ساختار باید به تصویب دولت برسد و الان این روند در حال پیگیری است.
پس چرا بهتازگی مدیریت حاشیه شهر در داخل خود شهرداری ایجاد شد؟
به علت اینکه تصویب ساختار سازمانی در هیئت دولت طولانی شد، از شهردار خواستیم قبل از اینکه سازمان در دولت تصویب شود، شما مدیریت اجرایی را ایجاد کنید تا کارها پیگیری شود، چون الآن ردیف بودجه دیدهشده و اگر پیگیری نکنیم شاید بودجه هزینه نشود. قرار شد شهردار یک نفر را بهعنوان مشاور شهردار و مدیر اجرایی حاشیه شهر انتخاب کند که آقای موحدیان فرماندار سابق مشهد تا زمانی که سازمان اجرایی از دولت ابلاغ شود، عهدهدار این مسئولیت است.
قبل از مطرحشدن موضوع سازمان اجرایی حاشیه شهر، ستادهای و کارگروههای مختلفی درباره حاشیه شهر داشتیم. چرا باوجود چنین ستادهایی، سراغ سازمان اجرایی رفتید؟
از قدیم یک ستاد در استانداری و فرمانداری، با عنوان ستاد ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی وجود داشت اما این ستادها قدرت اجرایی ندارند و نمیتوانند برنامهای را عملیاتی کنند، سال گذشته من رئیس کمیسیون حاشیه شهر و نماینده شورای شهر در ستاد سکونتگاههای غیررسمی فرمانداری و استانداری بودم. در دومین جلسه که رفتم فرماندار گفت که شش سال جلسه گذاشتهاند ولی تا الان یک خروجی هم نداشته و دستگاهها فقط به هم وعده میدهند. شما از طریق کمیسیون حاشیه شهر مشکلات را پیگیری کنید وگرنه به این ستاد امیدی نیست؛ این ستاد نه بودجه آنچنانی و نه نیرو برای اجرا دارد، حتی دستگاهها یک نماینده ثابت در سکونتگاهها ندارند و هر دفعه یک نفر میآید و نمیداند که جلسه قبل چه چیزی تصویبشده است. به همین دلیل دغدغه ما این بود که حتماً باید مدیریت اجرایی یا سازمان اجرایی باشد. اینکه چرا مدیریت نه و سازمان اجرایی را پیشنهاد دادیم به این دلیل است که مدیریت تعریفش در داخل خود شهرداری جایگاه دارد اما بحثهای حاشیه شهر فرا بخشی است و تنها بر عهده شهرداری نیست، بهداشت، امنیت، آب و فاضلاب، کمیته امداد و آموزشوپرورش هم باید پایکار بیایند، درنتیجه در اینجا سازمان اجرایی باید باشد. حتی در شهرداری ما سازمان عمران راداریم که زیر نظر شهرداری است اما بازهم سازمان اجرایی که در خود شهرداری باشد، جواب گوی این موضوع نیست، بنابراین حتماً سازمان اجرایی باید فرا بخشی باشد مثلاً پروژه کشف رود بهعنوان یک پروژه محوری در شهر که آب و فاضلاب، آب منطقهای و شهرداری دخیلاند زیرمجموعه سازمان اجرایی عملیاتی میشود یا طرح اگو را این سازمان میتواند پیگیری کند.
اینکه میگویید سازمان فلان پروژه را پیگیری کند، دقیقاً چه چیزی را باید پیگیری کند که قبلاً نمیشده، مثلاً برای ایجاد طرح اگو خودش رأساً با پیمانکار قرارداد ببندد یا شرکت آب و فاضلاب چنین کاری میکند؟
ساختار سازمان سه بخش دارد، دولت و شهرداری و سهم مشارکت مردم و بخش خصوصی که در ساختار این دیدهشده است، سازمان پیگیر بودجهای که در دولت تصویبشده خواهد بود. در مثال طرح اگو آب و فاضلاب دستگاه مجری است و سازمان اجرایی پیگیر و متولی است، این الگو در دولت باید تصویب شود و هنوز نیامده و باید ببینیم که ایدهآلهای ما تصویب خواهد شد یا نه ما دنبال این هستیم که سازمان اجرایی حاشیه شهر خط مقدم برای پیگیری و اجرای پروژهها باشد.
با توجه به این الگوی پیگیری یعنی این سازمان دبیرخانه است؟ پس فرق آن با دبیرخانه ستاد سکونتگاههای غیررسمی در چیست؟
خیر! دبیرخانه نیست، دبیرخانه ستاد سکونتگاهها متولی این است که نماینده دستگاهها را در ستاد دعوت کند و بگوید شما برای حاشیه شهر چهکاری انجام دادید و مصوبه بدهد و پیگیر مصوبهها باشد اما عملاً قدرت لازم برای این کار را ندارد، این ستاد اعتبار مالی هم ندارد، یعنی اعتباری را که خودش بخواهد هزینه کند، ندارد. اگر ستاد کارآیی دارد، تربیتبدنی را بیاورید پایکار و موظفش کنید که متناسب با جمعیت استان و جمعیت حاشیه شهر، سهم اعتبارش را به حاشیه شهر بدهد، آیا سهم اعتبارات حاشیه شهر از کل اعتبارات استان فقط تکمیل یک سالن سرپوشیده است؟ ما این را نمیخواهیم، شما مدیریت کنید و دستگاه را موظف کنید که وظیفهاش را انجام دهد. سازمان اجرایی از خود صندوق مالی دارد و این صندوق تابع صندوق مالی وزارت کشور است و بودجه به این صندوق وارد میشود، بودجهای که شهرداری به حاشیه شهر اختصاص میدهد به این صندوق میآید و پروژههایی که تعریف میشود، این سازمان باید پیگیر باشد. رئیس سازمان اجرایی و هیئتمدیرهاش اولویتهای حاشیه شهر را مشخص میکنند. دنبال این هستیم که اعتبار ملی متمرکز شود، قرار بر این شده که دولت هر اعتباری گذاشت، شهرداری دو برابر بگذارد و بعد سهم و مشارکت مردمی و بخشهای خصوصی نیز میآید.
یک بخش موضوع بودجه است اما بحث اجرا را هم داریم، آیا یک دستگاه موافق است و ساختار و بدنهاش اجازه میدهد که با فلان پروژه در حاشیه شهر همراهی بکند؟
در ردیف بودجهای که برای حاشیه شهر تصویبشده است، مثلاً دیدهشده که چه بخش آن در بهداشت یا امنیت هزینه شود، ما به دنبال این هستیم که سهم حاشیه شهر را در بودجهها ببینیم یا اینکه وقتی به دستگاههای مربوطه داده میشود، قید شود که برای کدام پهنه حاشیه شهر است و این سازمان اجرایی موظف است که آن را پیگیری کند تا زمانی که سازمان اجرایی عملیاتی نشده و ساختار تشکیلاتی آن در دولت تصویب نشود، نمیتوانیم دقیقاً الان آن را توضیح دهیم. ما نگاهمان این است که ردیف بودجه پیشبینی شود، اگر هم مثلاً در آب و فاضلاب بودجهای پیشبینی شد، مشخص کنند این مربوط به اگوی حاشیه شهر است.
پس میتوان گفت که ستاد توانمندسازی سکونتگاهها باید این کار را میکرده ولی کارآمد عملنکرده است؟
نه اصلاً کارآمد نیست چون آنها حتی یک دفتر اجرایی ندارند و یک دبیر در مسکن شهرسازی دارند که دستگاهها را جمع میکنند و جلسه میگذارند. این سازمان اجرایی نیرو دارد و باید تشکیلات داشته باشد و باید دنبال مطالعه برود، الآن کسی نیست که معضلات حاشیه شهر را دربیاورد، دستگاهها و حتی شهرداری آنقدر درگیر کارهای خود هستند که یک واحد ویژهای در دستگاهها برای حاشیه شهر نداریم، وقتی سازمان اجرایی شکل بگیرد، این سازمان بهصورت اختصاصی کارش همین است و تمام برنامهاش در حاشیه شهر است و باید معضلات را مطالعه و مردم را به مشارکت دعوت کند، سازمان اجرایی بهعنوان سازمانی که سیاستگذاری دستگاههای مختلف را این سازمان باید انجام دهد.
تصورمان در سازمان اجرایی این بود که مثل جهاد سازندگی است و خودش معطل نمیشود که مثلاً آب و فاضلاب بیاید اینجا را لوله بکشد.
نهفقط معطل نمیماند، بلکه این سازمانی نیست که خود شهرداری تشکیل داده باشد، چراکه سازمان اجرایی ساختار دولتی و بودجه دولتی دارد، وقتی این سازمان اعضای هیئت مدیرش تعیین شدند، آب فاضلاب مجبور است پروژه را اجرا کند و به نظر من با این ساختار میتوانیم معضلات را حل کنیم، با ستاد ساماندهی به هیچ جا نمیرسیم.
مشکلی در تعامل با وزارت کشور و مسکن و شهرسازی پیش نمیآید؟
نه ان شاءا... این اتفاق نمیافتد و در جلسات هم مسکن و شهرسازی استقبال کرده است و تا زمانی که سازمان اجرایی پایکار نیاید و بهصورت منسجم پیگیری و مطالعه و زیرساختها را درست نکنند، طرحهای تفصیلی منطقه را سرعت ندهند، اتفاقی نمیافتد، الان این اقدامات را حتی در شهرداری داریم اما پراکنده است و یک نفر شاید در معاونت فرهنگی، بحثها را پیگیری کند ولی یک مدیریت واحد باید خط دهی، سیاستگذاری و پیگیری کند، درگذشته حتی بدنه شهرداری در این مسئله هماهنگ نبود.
ساختار این سازمان چیست؟
سازمان اجرای حاشیه شهر باید بهگونهای باشد که هم شهرداری بتواند کمک کند و هم بودجه دولتی بیاوریم و هم مشارکت مردم را پایکار بیاوریم تا زمانی که مشارکت مردم در سازمان دیده نشود، قطعاً پیشرفتی در کارهای حاشیه شهر نخواهیم داشت. این ساختار باید تائید شود، ما در اینجا شورای سازمان، مدیرعامل و هیئتمدیره را دیدیم و چند الگو به وزارت کشور رفته که باید اصلاح شود. معاونتهای مختلف مثلاً مشاوران و کارگزاران، معاونت تولید و فناوری و مالی و معاونت امنیتی و حقوقی دیدهشده است.
شورا با هیئتمدیره چه فرقی میکند؟
این را ما ابتدا به شهرداری پیشنهاد دادیم، منتها گوش نکردند بعدازاین که دستورالعمل شورای امنیت آمد، آنجا شورای سازمان پیشبینیشده و همین شورای سازمان را با عنوان هیئتمدیره سازمان دیدند.
چرا دستگاههای خدماتی را در این ساختار ندیدید؟
وقتی مدیرکل فنی و عمران شهرداری عضو هیئتمدیره است، نیازی به حضور سایرین نیست یا مثلاً بهجای اینکه نیروی انتظامی، بسیج و ... عضو شوند، معاون فرماندار را که نماینده شورای تأمین است، آوردیم.
احتمال دارد که دولت بگوید بار اضافه روی دوش ما گذاشته میشود؟
نه! برای حل معضل بزرگ حاشیه شهر باید هزینه شود و نمیشود بگوییم هیچ اتفاقی نباید بیفتد چون بارمالی دارد، تأکید ما و دولت این بود تا جایی که امکان دارد بار مالی اضافی و ساختار نیرویی جدید طراحی نشود، از همین نیروهای موجود دستگاهها استفاده شود.
برای زیارت هم بودجه گذاشتهشده و هم معاونت مستقل در استانداری تشکیل دادند اما به سرانجام مناسبی نرسید. آیا فکر نمیکنید که ممکن است همین مشکل برای سازمان اجرایی حاشیه شهر هم پیش بیاید؟
چنین چیزی پیش نمیآید چون امیدی به دولت نداریم که ردیف بودجه هرسال بیاید. ما همین الان در شهرداری سالانه 400 تا 500 میلیارد تومان در حاشیه شهر هزینه میکنیم، سال گذشته برای نهضت آسفالت 70 تا 80 میلیارد تومان هزینه کردیم همینطور برای جمعآوری آبهای سطحی، اینکه بودجه زیارت روی هوا ماند و عملیاتی نشد متفاوت با این سازمان است.
جدا از بودجه این سازمان اختیارات قانونی هم دارد؟
وقتی دولت در حال تصویب آن است، پس یعنی اختیار قانونی دارد، این سازمان درونی خود شهرداری نیست که نتواند دستگاهها را پایکار بیاورد، مگر اینکه رئیس سازمان حاشیه شهر بیعرضه باشد.
اگر این مصوبه در هیئت دولت معطل ماند چه؟
پیگیریم تا زودتر تصویب شود. آقای موحدیان هم باید چکمه بپوشد و راه بیفتد در تهران پیگیر باشد.
بهضرورت حضور مردم در عرصه ساماندهی حاشیه شهر اشاره کردید، برای مشارکت مردم الگویی دارید؟
پیشنهادم این است که اگر سازمان شکل گرفت، ما تعاونیهای توسعه عمران را در محلات راه بیندازیم که پروژههای آن محله را اجرا کند و این تعاونیها با محوریت محلات باشد، مثلاً هشت پهنه، هشت تعاونی توسعه عمران داشته باشد، تعاونیها اجرای پروژه را بر عهده بگیرند تا مردم هم بهعنوان سهامدار هم بهنوعی درگیر این کار شوند.