یادداشت
تعداد بازدید : 0
تسهیلگران؛ کاتالیزورهای مشارکت
نویسنده : حسین نادریان
در فرایند آموزش، توانمندسازی و ترغیب ساکنان مناطق حاشیهنشین به مشارکت، «تسهیلگران» جایگاه ویژهای دارند. گاهی اوقات سازمانها و شرکتهای دولتی و غیردولتی که قصد اجرای پروژههای عمرانی، اجتماعی یا امنیتی گستردهای رادارند ناگزیر از جلب رضایت، همکاری و حتی مشارکت فعالانه ساکنان منطقه هدف هستند. ازآنجاییکه زبان طراحان و مجریان این طرحها برای مردم قابلدرک نیست و توجیه آنان برای همکاری هم وقت و هم هزینه فراوانی میگیرد، ایجاد حلقه واسطی میان مجریان پروژه و مردم ضروری به نظر میرسد.
تسهیلگران محور اصلی این حلقه واسطه هستند، شناخت از معضلات منطقه و روحیات و ویژگیهای ساکنان در کنار توانمندیهای فردی (صبر و حوصله، مهارت ارتباطگیری، بیان جذاب، روابط عمومی بالا، قدرت اقناع و ...) از ویژگیهای ضروری این گروههاست. ویژگیهایی که بخشی از آن به خصلتهای شخصی بازمیگردد و برخی دیگر از طریق آموزشهای لازم کسب میشود. تسهیلگری ترجمه واژه (Facilitation) و به معنای «آسان کردن امور برای دیگران» است.
واژه تسهیلگر نخستین بار در اواخر دهه 1970 توسط «مایک روبسون» و «کرین بری» به کار رفت. آنها که به دنبال استفاده از توانایی عاملیت انسانی در بهسازی محیط کار بودند، تسهیلگران را عاملان تغییر میدانستند که متناسب با سطوح مهارت خود برای توسعه و بهبود عملکرد افراد، گروهها و سازمانها کمک میکنند. تسهیلگر شخصی است که با شناسایی و حل مشترک مسائل و همچنین راهنمایی در انجام وظایف بهصورت سادهتر به افراد کمک میکند.
یک تسهیلگر بهجای آنکه تنها بگوید سایرین چه کنند خود در نقش همکار و همیار افراد ظاهر میشود. درنتیجه نیروی انسانی خود به عاملی فعال بدل شده و در فرایند تغییر و بهسازی مشارکت مینماید. تسهیلگر نه در حرف بلکه در عمل موظف به برقراری پیوندی وثیق میان مردم و سازمان است. او برای شنیدن و آموزش به مددجویان و ساکنان و همچنین انعکاس مشکلات مردم به سازمان همیشه حاضر است و عاملی برای تفسیر و شاخص سازی تصمیمات سازمان برای عموم محسوب میشود. ضمن اینکه مردم را هم به شکل فردی و هم در قالب گروهی در هنگام انجام فعالیتها یاری میدهد. پس در این فرایند، تسهیلگر اصولاً با گروه کار میکند و به فرایند تفکر گروهی مساعدت مینماید. او به فرایند مشارکت میپردازد و دغدغهاش چگونگی طراحی این فرایند، نحوه آغاز کار و شکل دادن به اعتمادسازی و افزایش مشارکت است.
نقش تسهیلگران
درباره نقش یک تسهیلگر نظرات متعددی وجود دارد. برخی نسبت به اینکه تسهیلگر بتواند بهطور مستقیم امکان توانمندسازی دیگران را داشته باشد شک دارند و تنها بر این باورند تسهیلگر با تشویق روشهای مبتنی بر تعاون در قالب کارگاهها، شرایطی را برای توانمندسازی مهیا میکند. برخی نیز تسهیلگری را گونهای از دانش و مهارت میدانند که توانمندسازی مردم برای خلق یک دنیای توأم با همکاری بیشتر و پایدارتر بر پایه همیاری را در پی دارد.
گروهی نیز نقش وی را بهعنوان شخصی خود اندیش معرفی میکنند که از مهارتها و دانش انسانی و فنی گوناگون به همراه تجارب متعدد در زمینه کمک به گروههای انسانی برای دستیابی به اهداف مشترک برخوردار است. بر این اساس تسهیلگر نقش یک راهنما برای ارائه پاسخها و توسعه برنامهها در خصوص اهداف گروه را دارد. او برقرارکننده ارتباط است که با کار کردن در ساختارهای غیرمتمرکز مثل تیمهای کوچک، بین واحدهای گوناگون ارتباط و فهم برقرار میکند.
بنابراین تسهیلگری یک فرایند نیست بلکه نقشی است که تسهیلگر بر عهده دارد تا ضمن انجام آن به گسترش بینشهای توسعهای کمک کند. او باید بداند یاریدهنده است نه کننده کار یا توجیهگر. بیشترین کاربرد گروههای تسهیلگر در طرحهای مرتبط با توسعه روستاهاست اما در فرایند بهسازی و توانمندسازی مناطق حاشیهنشین نیز استفاده از تسهیلگران تسریع روند امور و کاهش مناقشات را در پی دارد. فرایندی که نتیجهبخش بودن آن به تدبیر مجریان و کیفیت کار تسهیلگران بستگی دارد.