گام چهارم طرح تحول، آموزش پزشکی را متحول خواهد کرد؟
تعداد بازدید : 0
موانع آموزشی در قطب های آمایشی
گفتوگو با معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
نویسنده : مجید کمالی زاده
وزارت بهداشت در دولت یازدهم بار بزرگی را به نام طرح تحول نظام سلامت برداشت و چهار گام را برای آن در نظر گرفت، بعد از حدود دو سال اجرای این طرح، امروز به گام چهارم یعنی تحول آموزش پزشکی رسیدهاست اما این گام در حالی آغازشده که هنوز گامهای قبلی طرح تحول با فراز و نشیبهای فراوانی همراه است. برخی برداشتن اینهمه بار بهصورت موازی را نشاندهنده توجه دولت و یک حسن و برخی آن را عجولانه میدانند. فارغ از همه این بحثها تحول در آموزش پزشکی ریشهایترین موضوع در نظام سلامت است که همواره از ابتدای تأسیس وزارت بهداشت و قبل از آن در زمان تفکیک آموزش از وزارت بهداری، محل مناقشه بوده است، بااینحال بعد چند دهه تلفیق آموزش در وزارت بهداری، امروز طرح تحول آموزش در سال سوم دولت یازدهم در قالب ۱۲ بسته آغازشده اما با نگاهی به این ۱۲ بسته و اظهارات مسئولین متوجه خواهیم شد که این گام تنها در مرحله ارزیابی و مطالعات است . حوزه آموزش معضلات اساسی همچون طولانی بودن، عدم توجه به آموزش اخلاق پزشکی و بهداشت، مشکلات معیشتی دانشجویان، سرفصلها غیرضروری و عدم تناسب میزان دانشجویان و نیازهای نظام سلامت دارد که اثر آن در مواجهه با بیمار دیده میشود، خود مسئولین وزارت بهداشت نیز به این معضلات اذعان دارند. برای بررسی این معضلات و طرح تحول سراغ محمدرضا دارابی معاون آموزش دانشگاه علوم پزشکی مشهد رفتهایم.
چه شد که طرح تحول نظام سلامت در گام چهارم به تحول آموزش پزشکی رسید؟
اصول این گام بطور کلی از اسناد بالادستی برنامه پنجم توسعه، چشمانداز ایران در افق 1404 و از سند ابلاغی سلامت مقام معظم رهبری الهام گرفتهشده و در برنامه ششم توسعه نیز پیشبینی لازم در زمینه این طرحشده است. نزدیک به یک سال و نیم از طرح تحول سلامت گذشت، هر طرح محاسن و معایبی دارد که در فرآیند اجرا باید سعی شود محاسن تقویت و معایب حذف شود تا به اهداف پیشبینیشده نزدیک گردد، بهعنوان متولیان امر آموزش احساس کردیم که طرح تحول میتواند به آموزش لطمه بزند، چراکه پس از اجرای طرح تحول و معرفی کتاب ارزش نسبی خدمات، هزینههای درمان مقداری افزایش پیدا کرد. از طرفی اجرا کتاب ارزش نسبی خدمات باعث افزایش تقریباً دو برابری قیمت خدمات در بخش خصوصی شد، این افزایش هزینه باعث هجوم در حدود 10 تا 15 درصدی بیماران به بخشهای دولتی گردید، علاوه بر اینها بر اثر سند اعتباربخشی، در بیمارستانهای آموزشی بایستی بیمارانی پذیرش بشوند که جنبه آموزشی داشته باشند چون دانشجوی پزشکی باید بیماریهای متنوعی را ببیند، این حجم بالای بیماران باعث شد که بیمارستانهای آموزشی نتوانند بیمار آموزشی را به طول کامل و جامع بستری و بررسی کنند، درواقع نتوانند دانشجویان را بهخوبی آموزش دهند. این مشکلات را با آقای وزیر هم در میان گذاشتیم که از مهرماه امسال بحث تحول و نوآوری در نظام آموزشی مطرح شد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه، طی 35 سال گذشته برنامههای تحصیلی آموزش پزشکی تغییری پیدا نکرده، درصورتیکه روند بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر خیلی زیاد شده است. لذا لازم بود طرح تحول نظام آموزش در دستور کار قرار بگیرد.
تحول در آموزش پزشکی کاری بهاندازه تحول در نظام سلامت است، چرا با این عجله گام چهارم برداشته شد، قبل از طرح تحول نظام سلامت، تحول در آموزش در دستور کار قرار نداشت؟
ایده تحول در آموزش پزشکی در ذهن وزیران سابق هم بود، اما گرفتاریهای کاری اجازه این کار را نمیداد. ضمن اینکه در کشور ما خیلی از کارها قائم به فرد است. چون خیلی از منابع ما خارجی است همه احساس میکردند نیاز به یک بازبینی در برنامههای آموزشی در وزارت بهداشت وجود دارد. نقطه شروع تغییر، اردیبهشتماه 94 بود که آقای وزیر سند آمایش سرزمین آموزش عالی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کرد و در خرداد این سند تصویب و در مردادماه به رئیسجمهور ابلاغ شد، رئیسجمهور هم به وزارت بهداشت ابلاغ کردند تا در حوزه بهداشت و درمان بر اساس عدالت در آموزش، عدالت در درمان، تمرکززدایی و مأموریت گرایی اجرایی شود.
در همین یکسالی که دکتر لاریجانی از اسفند 93 معاونت آموزش را به عهده گرفتند، بحث طرح تحول و نوآوری در نظام آموزشی در دستور کار حوزه معاونت آموزشی وزارت قرارگرفته است، پیشفرضها و برنامه پیشنهادی تحول و نوآوری در نظام آموزش را آقای دکتر لاریجانی در اواخر مردادماه در تبریز در اجلاس معاونین آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور مطرح کردند و دو روز در این رابطه بحث شد و با تغییراتی نهایتاً در 12 بسته به تصویب رسید که یکی از این بستهها سند آمایش سرزمینی باهدف تحول در بستر و زیرساخت نظام آموزشی، ارتقا نظام آموزشی، ایجاد پایگاههای آموزش پزشکی در دنیا و منطقه، بر اساس تمرکززدایی و مأموریت گرایی دانشگاهها بود.
برای رفع مشکلاتی مثل عدم تناسب توسعه کمی و کیفی آموزش پزشکی، چه راهکاری اندیشیدهاید؟ سرفصلهایی که گفتید اهداف کلی هستند، اقدام عملی شما چه بوده است؟
در این طرح کشور به 10 قطب تقسیم شد تا اقدام عملی در جهت مأموریت گرایی و تمرکززدایی و عدالت محوری بر اساس نیازهای منطقهای شکل بگیرد، بهطور مثال ما در قطب 9 کشور بستههای تحول در آموزش و کارگروهها را تعیین کردهایم، مثلاً در کارگروه نیازسنجی باید میزان نیرو در همه حرفههای پزشکی را برای ده سال آینده نیازسنجی کنیم و بعد جذب دانشجو بر اساس بومی گزینی باشد.طبق مصوبه مجلس که از سال گذشته اجرایی شد، 30 درصد دانشجویان باید بومی باشند. مناطق محروم هم مشخص شد یعنی الان دانشجوی پزشکی ما میداند که سهمیه شهرستان زاوه است و باید به آنجا برود. ما براساس این نیازسنجی میدانیم که کدام شهرستان چه تخصص و چه پزشکی نیاز دارد و در آینده بر اساس نیازسنجی کل 10 منطقه کشور خواهیم دانست چه تعداد نیرو و با چه تخصصی نیاز داریم تا به همان میزان دانشجو تربیت کنیم.
طولانی بودن دوره آموزش پزشکی چه توجیهی دارد؟ ممکن است پزشک به خاطر همین اطاله آموزش در دوران فارغالتحصیلی بهقصد جبران زمان ازدسترفته، اخلاق پزشکی را کنار بگذارد.
درگذشته زمان دوره پزشکی به 6 سال کاهش یافت و عملاً دیدیم که افت کیفی پیدا شد، دانشجو دغدغه آموزش دارد، جوینده دانش است و دغدغه مالی نباید داشته باشد، دانشجو در دوران هزینه کرد است، سرمایهگذاری برای آینده میکند، لذا نباید انتظار خاصی داشته باشد و در تمام دنیا دانشجویان برای آموزش شهریه خیلی بالایی میپردازند. بااینحال یکی از برنامههای طرح تحول نظام آموزشی بازبینی برنامههای تحصیلی رشتههای پزشکی است. برنامههای تحصیلی باید مرتب بازبینی بشود تا در صورت امکان دورهای را کوتاه کنیم، این مسئله هنوز مراحل مقدماتی را طی میکند، وزیر هم خودش اذعان کرده که دورهها طولانی است، شاید کارگروههایی بازبینی برنامههای تحصیلی به این نتیجه برسند که دوره آموزش پزشکی کوتاه شود ولی فعلاً این زمان تغییری نخواهد کرد. بااینحال ما معتقدیم که طول دوره باعث افزایش کیفی خواهد شد بهشرط اینکه علاقه و انگیزه در دانشجو باشد، اگر این علاقه و انگیزه نباشد، طول دوره پزشکی چه 4 سال چه 10 سال فرقی در اخلاق پزشکی نمیکند.
اما بحث مشکلات معیشتی دانشجوی پزشکی به کیفیت کار آموزش ضربه میزند، شما این مشکل را میپذیرید؟
در تمام دانشگاههای ایران دانشجویان از یک کمکهزینه تحصیلی و مسکن برخوردار هستند، امکانات رفاهی، سلفسرویس، ایاب و ذهاب و اسکان برای دانشجویان ما در همه مقاطع فراهم است. وام، کمکهزینه تحصیلی و کمکهزینه مسکن هم به دانشجویان پرداخت میشود، این امکانات برای این است که هزینه دانشجو به حداقل برسد اما اینطور نیست که همه هزینه دانشجو را تأمین کنیم، دانشجو وقتی به دانشگاه میآید در دفترچه کنکور شرایط دانشگاه را خوانده است، بنابراین دانشجو با علم به ریاضت دوران دانشجویی وارد میشود. دانشجوی پزشکی ما در دوره انترنی (کارورزی) حدود 800 الی 900 هزار تومان حقوق میگیرد، این کمکهزینه به خاطر این است که اثر دغدغه مالی برای دانشجویان کم شود و بیشتر به درس بپردازند، اگر دانشجو دغدغه مالی داشته باشد قطعاً در تحصیلش تأثیر میگذارد.
دانشجوی تخصص ماهانه حدود یکمیلیون تومان حقوق میگیرد، این هم به نام کمکهزینه تحصیلی است اما در طرح تحول نظام آموزش برای این دانشجویان یا دانشجویان PHD کمکهزینه تحصیلی تکمیلی، علاوه بر کمکهزینه عادی ماهانه، به مبلغ حدود 400 تا 700 هزار تومان در نظر گرفتهشده است.
یکی از انتقادات بهنظام پزشکی عدم رعایت اخلاق پزشکی است، اگر اخلاق پزشکی رعایت شود، مسلماً مشکلات معیشتی یا درآمد بیشتر نمیتواند بهانهای برای نادیده گرفتن حقوق بیمار شود، در طرح تحول و گام چهارم چه اقداماتی شده یا خواهد شد؟
ما به دنبال اعتلای اخلاق حرفهای از ابتدا ورود دانشجو به دانشگاه هستیم، در طرح تحول آموزش، بسته اعتلای اخلاق حرفهای وجود دارد که اجرای آن از زمان آموزش پزشکی عمومی شروع میشود و تا زمان تخصص و فوق تخصص ادامه پیدا میکند. نهادینه کردن آموزش پاسخگو در نظام سلامت مدنظر ماست و انتظار داریم مراجع بالادستی الزامات ساختاری و برنامهای بهمنظور اعتلای اخلاق حرفهای را تدوین کنند. بااینحال ارتقاء اخلاق حرفهای باید در کارگروهها مورد کارشناسی قرار گیرد و از آن پروپوزال استخراج شود تا عملیاتی شده و سپس اجرایی گردد. تدوین شاخصهای تحقق اخلاق حرفهای در محیطهای آموزشی مرتبط با علوم پزشکی، جزئی از روابط بین فردی است، ما باید روابط بین فردی را در محیطهای آموزشی تعریف کنیم و مشخص کنیم به چه روابطی، به چه نوع رفتار و به چه نوع آزادی در دانشگاه معتقدیم.
بااینکه همه مسئولین سلامت از اهمیت پیشگیری صحبت میکنند اما نظام سلامت ما درمان محور است و حتی این درمان محوری در آموزش پزشکی هم وجود دارد، یعنی بسیاری از دانشجویان فارغالتحصیل خودشان اصول پیشگیری عمومی را نمیدانند، در تحول آموزش پزشکی به پیشگیری هم خواهید پرداخت؟
این به فرهنگ عمومی مردم برمیگردد. در نظامهای پزشکی دنیا مردم حتی اگر سالم باشند، مرتب معاینه میشوند ولی در فرهنگ ما تا زمانی که درد ایجاد نشود، کسی سراغ معاینه پزشکی نمیرود.
چون فرهنگ پیشگیری در مردم نیست، پس شما هم برای آموزش پزشکان در این رابطه کاری نکردید؟
ما بر اساس برنامه آموزش ورود پیدا میکنیم. اما دانشجو فقط دو واحد بهداشت در برنامه درسی خود میگذراند لذا آموزش آنقدر قوی نیست.
در طرح تحول به این مسئله پرداختهشده است؟
بله به دلیل ازدیاد ابتلا به بیماریهای غیرواگیر، کارهای خیلی خوبی مثل پزشک خانواده شده است، اگر ما بتوانیم پزشک خانواده را که یکی از اهداف بلندمدت وزارت بهداشت است، جایگزین وضعیت فعلی بکنیم، ارتقاء فرهنگ پیشگیری اتفاق خواهد افتاد.