خانه ای نو برای ادبیات انقلاب و شعر جوان
نویسنده : محمد حسین نعمتی - شاعر
گفت وگویی با علی محمد مودب
موسس و مدیر موسسه فرهنگی هنری«شهرستان ادب»
"شهرستان ادب" نام جدیدی در ادبیات انقلاب است که در این چند سال با برگزاری اردوهای آموزشی و ادبی ونیز شب های کتاب برای اهالی شعر شناخته شده است .ناصر فیض طنزنویس آن را بهترین اتفاق ادبی سال می خواند و علی رضا قزوه حوزه هنری جدید می داندش. مودب در روستای تقی آباد میان جام که حالا زیر مجموعه بخش بالاجام است و منطقه ای است بین تربت جام و فریمان به دنیا آمد. فعالیت او و دوستانش در فضای حرفه ای ادبیات نیز 15 سال است، آغاز شده است . او تاکنون مسئو لیت هایی چون: دبیری تحریریه فصلنامه شعر به مدت دو سال 86-84،عضویت شورای کارشناسی شعر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس85 و داوری جشنواره شعر جوان ایران ودوره کنگره شعر دفاع مقدس –کرمانشاه84 و ارومیه 85 را در کارنامه خود دارد.
مجموعه شعرهای عاشقانه های پسر نوح - 82(نشر دفتر شعر جوان) ، همین قدر می فهمیدم از جنگ- 83 (نشر سارینا )، مرده های حرفه ای- 84 (نشر هزاره ققنوس)و مجموعه الف های غلط ، نشر سوره مهر-86 از جمله آثار اوست.
در گفت و گو با علی محمد مودب، شاعر نام آشنای خراسانی و مدیر" شهرستان ادب" از شعر انقلاب ، شعر جوان و چگونگی تشکیل شهرستان ادب گفتیم و شنیدیم.
*به نظر شما پشتوانه شعر انقلاب چیست؟
شعر برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی به آموزه های شریعت وفادار است شعر انقلاب از صدر اسلام تا امروز پشتوانه دارد و آثاری که در حوزه ادبیات دینی و تعلیمی تالیف شده، پشتوانه ادبیات انقلاب اسلامی است.
وجود شعر انقلاب مسئله ای بدیهی است و تحت تاثیر انقلاب، ادبیات انقلاب اسلامی نیز شکل گرفته و حادثه ای است که بر دشمنانش نیز تاثیر گذاشته است.
شعر عصر انقلاب به نوعی رنگی از انقلاب اسلامی دارد، ولو اینکه چیزی در مخالفت و معارضت با انقلاب اسلامی باشد و این نشان از قدرت تاثیرگذاری انقلاب اسلامی دارد.
شما می دانید که شاعران برجسته فارسی آثارشان را با حمد و ثنای پروردگار و نعت رسول اکرم(ص) شروع می کردند. این سنت تا پیش از ادبیات مدرن در ایران رایج بود؛ اما با شکل گیری جریان های جدید شعری در فضای ادبیات، شاعران از این رویکرد روی گردان شدند و انقطاعی در سنت فرهنگی ما پدید آمد. به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی و سرایش اشعاری در حال و هوای انقلاب سبب احیای سنت های ادب کلاسیک فارسی شد و این شکافی که ایجاد شده بود را به نوعی برطرف کرد.
به نظر من نگاه توحیدی از مهم ترین مولفه های شعر انقلاب اسلامی است و عدالت خواهی از دیگر شاخصه های اصلی شعر انقلاب اسلامی است و ما به وضوح بسامد بالای این نگاه را در آثار شاعران انقلاب اسلامی می بینیم.
شعر والاترین هنر انقلاب است و ریشه در تاریخ انقلاب دارد زیرا زمانی که امام خمینی (ره) در فیضیه قم به سخنرانی پرداختند، ژولیده نیشابوری در همان جمع شعری کوتاه سرود که بعدها به یکی از معروف ترین شعارهای انقلابی تبدیل شد. در واقع شعر انقلاب از همان جا با امام (ره) بیعت کرد.
شعر پس از انقلاب در صحنه هایی مانند دوران هشت سال دفاع مقدس کلیدی ترین پیام ها را در قالب ادبی به جامعه منتقل کرد. هرچند در آن دوره شعر به دلیل سرعت انتقال پیام و مصادف شدن با حوادث دارای چارچوب علمی نبود اما در همان روزگار شعرهای برجسته ای خلق شد.
انقلاب ایران و حماسه هشت سال دفاع مقدس منجر به پدید آمدن سرفصل های موضوعی بسیاری برای شعر انقلاب و دفاع مقدس شدند كه در نوع خود بی نظیرند زیرا این اشعار مفاهیم تفکر شیعی و انقلابی را همچون شهادت طلبی و ولایت مداری، مطرح کردند و باعث پدیداری مفاهیم جدیدی از وطن دوستی در چارچوب انقلاب اسلامی شدند. یعنی شعر انقلاب به مفاهیم شهادت، امت و امامت پرداخت و تعبیر تازه ای از وطن را به جریان های ادبی وارد کرد.
شعر انقلاب پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تطور خودش را داشت و در جریان های هنری، توانست پیوند خود را با انقلاب حفظ و پیام خود را به نسل های بعدی منتقل کند. امروز در میان شاعرانی که در میانگین سنی 20 تا 25 سال قرار دارند استعدادهای درخشان و آثار خوبی را می بینیم که می توان آن ها را در امتداد شاعران پیشکسوت حوزه انقلاب قرار داد.
*با عنایت به جشنواره شعر انقلاب که به همت حوزه هنری چند دوره آن برگزار شده است،نگا هتان به شعر جوان چگونه است؟
پرداختن به انقلاب در دهه ای که دهه فرهنگ است اتفاق مبارکی به شمار می آید نسل جوان مخصوصا در حوزه شعر سپید نسبت به درستی و استحکام زبان غفلت کرده اند. این غفلت تحت تاثیر فضای رسانه ای و وفور ادبیات روزنامه ای بوده است.
در میان آثار شاعران جوان، شاهد تاثیر پر رنگ فضای ژورنالیستی و دم دستی رسانه ای هستیم و شاعران به قدری با این زبان در ارتباط اند که در اشعارشان هم نمود دارد. شاعران جوان در سرودن اشعار سپید و نیمایی نباید از تجربه های شاعران معاصر هم چون اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، قیصر امین پور و سید حسن حسینی غفلت کنند دریغ است در عصری که شاعران بزرگی ظهور کرده اند، از تجربه های آن ها غفلت شود .متاسفانه نگاه متفاوت در بین شاعران جوان کم شده و با شعر برخورد فیزیکی می شود.در شعر و حتی نقد شعر باید جان و روح شاعر درگیر و گفت و گو ها جهانی و از جان برآمده باشد در حالی که متاسفانه شناخت شاعران از جهان کم است. کسی که قرار است معرفت متفاوتی کسب کند باید نگاهش به جامعه و اطرافش نیز متفاوت باشد. شاعران جوان برخوردشان با کلمات عادی است، کسی مثل سهراب سپهری سعی می کرد با کلمه دوست شود و در آن گردش کند و معناها و اضلاع مختلف یک کلمه در فرهنگ های مختلف را دریابد. چرا که بخشی از شاعری مطالعه آگاهانه است. البته از این نکته هم غفلت نکنیم که در سالهای اخیر شاخه ای که محکم ایستاد شاخه جوان شعر انقلاب بود و از مبانی و آرمان های نظام دفاع کرد و کم نیاورد. دلیل آن هم این است که جوان ها تجربه نسل اول و دوم انقلاب را در دسترس و شعر جوان انقلاب به لطف خدا وفادار به آرمانهای انقلاب ماند، در عین حال که همین جریان در شعر از نقد جدی دست برنداشته و اتفاقا جریان اصلی شعر اعتراض را در این سال ها همین جوان ها زنده نگه داشته اند، خود این نشان از میزان فرهیختگی و تفکر این جریان دارد که با وجود نقد داشتن به جمهوری در بزنگاه ها مدافع جدی انقلاب اسلامی است.
*ایده برپایی شب های شعر انقلاب که خود شما جزو بانیان آن هستید چگونه شکل گرفت؟
ببینید به تعبیر رهبر انقلاب "شعر ثروت ملی ما ایرانیان است " واز دیرباز مهم ترین کانون مفهوم سازی و معناجویی در تمدن ما بوده است، امروز در حوزه آفرینش وضع خوبی دارد اما در حوزه معرفی و توزیع و نقد و تحلیل و برخی حاشیه های لازم دیگر نیاز به جریان سازی گسترده ای دارد.
تنها فضایی که امروز به طور جدی در اختیار شاعران است، فضای اینترنت است که نظر به نوظهور بودن و ضریب نفوذ اندک آن نمی تواند محمل مناسبی برای رواج و مردمی شدن شعر معاصر باشد.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بیشترین خدمات را به شعر در این فضا، هیئت های مذهبی می دهند و طبیعی است که آن بخش از شعر از این خدمات برخوردار می شود که نسبتی آشکار و تقویمی با مذهب و آیین ها دارد و بخش مهمی از جریان شعر ما که البته آن نیز با تعبیر و رویکردی دیگر مذهبی است از محمل مناسبی برای ارتباط با مردم برخوردار نیست.
ایده برپایی شب های شعر انقلاب در چنین فضایی شکل گرفته و سر آن دارد که اگر خدا بخواهد طرحی نو دراندازد. شب های شعر انقلاب قصد دارد تا جریان شعر انقلاب اسلامی را که به تعبیری جریان معتدل و پیشرو شعر معاصر نیز است، صاحب تریبونی موثر کند.
با وجود برگزاری جشنواره ها و کنگره های بسیار، همواره حاشیه ها بر متن این سنخ مراسم ها چربیده است و کسی یک جشنواره را به خاطر شعرخوانی هایش نمی شناسد.
بخش مهمی از وقت مراسم اینچنینی به سخنرانی ها، تعارفات و اهدای جوایز و بیانیه خواندن می گذرد و در بخش دیگر هم نظر به موضوعی بودن اغلب این مراسم ها و نیز انتخاب آثار از میان آثاری که برای آن جشنواره ارسال شده اند، اغلب چیز دندان گیری به عنوان شعر به چشم نمی خورد.
تنها مراسمی که در این سال ها به معنی واقعی، شب شعری در تراز ملی بوده است، دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در آن شعر و شاعر اهمیت می یابند و بسیاری از چهره های شعر ایران در این سال ها در همین محفل گل کرده و به جامعه معرفی شده اند به این معنی که مورد توجه جدی تر رسانه ها قرار گرفته و امکان ارائه بهتر آثار خود را یافته اند.
شب های شعر انقلاب با هدف ایجاد وفاق و همدلی در جامعه شاعران انقلابی قصد دارد تا مسیر و شیوه تازه ای را پیشنهاد بدهد و به شعر و شاعر توجه کند. شب های شعر انقلاب بهانه ای است برای تذکر این معنی که شعر به عنوان ثروت ملی ما و وفادارترین هنر به آرمان های انقلاب کبیر اسلامی، سهم و جایگاه مناسبی در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های کلان فرهنگی ندارد و حوزه نشر شعر نیازمند تدبیر و برخی اصلاحات قانونی درباره مسائلی چون حقوق مولف و برخی بسترسازی ها برای معرفی آثار برتر است.
شعر به راحتی و بدون رعایت هیچ قاعده ای بارها و بارها در رسانه های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، بدون این که کسی توجه داشته باشد که آفرینش شعر چه مسیر دشوار و جانفرسایی است.
در برنامه ها و بودجه های ادبی باید بیش از شعر به خود شاعر که التزام و ایمان از او به شعرش راه می یابد، توجه کنند تا این عنصر کلیدی فرهنگ ما بتواند در ساختن خیال روشنی از عصر انقلاب اسلامی، نقش آفرینی درست تری داشته باشد که ما بیش از هر چیز به تصویر های روشنی از دیروز، امروز و فردای خویش محتاجیم.
تلویزیون و رادیو باید هر روز صدا و تصویر شاعران برجسته کشور را منتشر کند و شعر باید تیتر یک روزنامه ها شود. این چنین است که شعر انقلاب با نفوذ گسترده تر خواهد توانست فارغ از پویه های گیج و گم، در بستری صحیح علمدار حرکت امت ما به سوی عصر ظهور باشد.
*موافقید یادی از قیصر نازنین بکنیم . با توجه به اینکه استاد مشاور پایان نامه فوق لیسانس شما هم بوده است؟
قیصر یک معلم بزرگ بود،شعرش در زمانه خودش خوانده شد و جریانهای مختلف هم مجموعا قیصر را قدر می دانستند و زمانه قیصر او را شناخته بود؛ و چون در فرهنگستان بین آن آدم های بزرگی که آنجا بودند، علی رغم جوانی وارد شد و محترم بود شعرشان در کتاب های درسی هم آمد.
به هر حال مجموعا قیصر عزیز بود و در زندگی و مرگش عزیز است. روز فوت قیصر همه روزنامه ها سوگوار قیصر شعر انقلاب بودند. عقلای راست، چپ، میانه و … یعنی محبوبیت قیصر خیلی مشخص است. به قیصر احترام گذاشتند.
*اما برویم سراغ شهرستان ادب ، چطور شد که به فکر تاسیس چنین مرکزی افتادید؟
15 سال پیش بود که احساس کردیم با دوستان همفکر، باید بیشتر دور هم باشیم فضاهایی متناسب با دغدغه ها و علایق بچه ها کم بود.
ابتدا از محافل خانگی در تهران شروع کردیم و با بعضی از شعرای جوان آشنا شدیم. در مکان های مختلفی رفت و آمد داشتیم.
در حاشیه جشنواره ها و...بر اثر همین آشنایی بود که من احساس کردم به یک مرکزی نیاز داریم تا بتوانیم فعالیت ها را هماهنگ تر کنیم.
ما خودمان شاعر بودیم و در ثانی در محافل مختلف هم روی شعر تخصصی کار کرده بودیم و فضای شعر نیز الحمدلله فضای بالنده تری بود. ضمن اینکه شعر کم هزینه تر بود، محافل سبک تری داشت، علائق مردم ما به شعر خیلی زیادتر بود و دیدار رهبری باعث ترویج بیشتر شعر می شد و از این دست دلایل. اردوی آموزشی شعر جوان را برگزار کردیم که خیلی کار برد. خیلی زحمت کشیده شد.
ده ها ساعت مشاوره در حوزه شعر کشور گرفته شد و تجربیات را مطالعه کردیم. روی موضوعات فکر و اولین دوره را برگزار کردیم. هر دوره سه اردو داشت با هزار و یک مصیبت و بدبختی! دوره دوم را به خاطر مشکلات بودجه ای نتوانستیم کامل برگزار کنیم. اردوهای آخر را هم دو تا یکی کردیم و یک روز به برنامه اضافه کردیم که بخشی از حذف یک اردو جبران بشود.
خوب است بدانید که ما چون دیدیم در شعر وضعمان بهتر است و گروهی توانسته اند دور هم جمع شوند، ابتدا در شهرستان ادب به مقوله داستان ورود کردیم و گروه داستان را شکل دادیم، گروه داستان اول شکل گرفت در شهرستان ادب چون عرض کردم که در شعر خاطرمان جمع تر بود. کار هایی انجام شد و پروژه هایی به ثمر رسید. برای داستان کوتاه انقلاب فراخوان دادیم و با داستان نویسان جوان ارتباطی که گرفتیم. نتیجه حداقل این بود که آنها زیر چتر انقلاب اسلامی جمع شدند.
فضای خوبی در گروه داستان ما فراهم شد. ایده ما این بود که تربیت و تولید را هم زمان پیش ببریم. بنای ما بر این بود که تربیت و تولید یک حرکت الا کلنگی داشته باشد وهیچ کدام از اینها تعطیل نشود. هر دوی اینها دو بال پرنده ای بودند که هدف تیم سازی را دنبال می کردند.
* چرا اقبال «شهرستان ادب» به داستان کم است؟
چون سخت تر است، همت بیشتری می طلبد. شعر بالاخره ضریب رسانه ای بالاتری دارد اما داستان اینطور نیست. البته جایزه های مهم داستانی دارند موج ایجاد می کنند. مثل جایزه جلال. صدا و سیما با میلیاردها تومان هزینه کلی فیلم تلویزیونی ساخته است ولی زیرساخت داستان نویسی ندارند چون این آگاهی وجود ندارد.
در حوزه داستان آثار شاخص هم نداریم. داستان نویس بالنده نداریم. کسی که گذشته ما را بازتولید کند. بسیاری از جوانان در زمینه ادبیات وسط راه کم می آورند، چون روی داستان نویسی نمی تواند به عنوان یک حرفه و شغل حساب کند. رها می کند می رود ویراستار می شود. من می شناسم کسی را که به علت مشکلات معیشتی از داستان نویسی دست کشیده و به ترانه سرایی روی آورده است. مثلا جوانی به من می گوید من می خواهم بروم داروخانه بیکار بنشینم ماهی سه میلیون تومان حقوق بگیرم. دید منفعت طلبانه دارند. ولی کسی به داستان چنین توجهی نمی کند. البته که عشق همیشه حرف اول را می زند ولی همین عشق هم مقدماتی دارد که یکی اش آشنایی است! کدام مرکزی متولی است که به جوان ها بگوید داستان یعنی چه؟ این طوری است که ماجرا خیلی دیمی است!
به هر حال در شهرستان ادب به لطف خدا گروه منسجمی با آرمان های انقلاب اسلامی و عدالت خواهی و دغدغه های کار مذهبی و سالم در حوزه ادبیات شکل گرفت. هدف اصلی ما بیشتر جوانانی بودند که خود را در جاهای مختلف نشان داده بودند. افرادی که در جشنواره های ملی و جشنواره های مهم مطرح شده بودند. در شعر هم همینطور بود. برنامه هایی را کلید زدیم و تاکنون الحمدلله حدود چهل عنوان کتاب چاپ کرده ایم.
شعر و داستان و تعدادی آماده داریم. از جمله 10تا 15 رمان و داستان، ما متاسفانه یک سال و اندیاست که منتظر مجوزیم چه در دولت قبل و چه دولت جدید البته در دوره آخر دولت قبل برخی شان مجوز گرفت ولی هنوز بعضی کارهای شاخص ما منتظر مجوز است و از این جهت کار واقعا می لنگد و دوستان ممیزی خیلی دیر بررسی می کنند.
مشکل اعتبار و بودجه هم مشکل جدی این چند ساله نهادهای فرهنگی است به هر حال،اما در همین فضا و با همت دوستان گروه داستان ما شکل گرفت. جلسات هفتگی شکل گرفت. برای اولین بار اردوی رمان نویسان جوان را برگزار کردیم و به نوعی هدف ما این بود که بچه مذهبی ها را جمع کنیم. این که چرا اول به داستان ورود کردیم دلیلش این بود که دیدیم داستان عقب است لذا یک سال برایش وقت گذاشتیم و بعد جلسه شعر خودمان را شروع کردیم و الان بحمدا... یکی از جلسات مهم تهران برای جوانها جلسه دفتر ما، با نام انجمن آفتابگردان ها است.
«جوهر سرخ» اولین حرکتی بود که برای شهدای علمی توسط بچه های گروه شعر دفتر ما شکل گرفت. برای «آیات» شاعر بحرینی هم یک موجی راه انداختیم. برای بحرانی که در سومالی بود . موج های مختلف ادبی راه انداختیم که به ثمر نشست. سایت خیلی خوبی هم به نام شهرستان ادب راه انداخته ایم.
*درباره اردوهای آفتابگردان ها توضیح بدهید.
آفتابگردان ها فقط اردو نیست، یک دوره آموزشی است، این دوره شامل سه تا اردو می شود. اول دوره، میان دوره و پایان دوره.
هدفش هم تربیت نیرو در این زمینه است. نوعی بورس ادبی شاید بگوییم. از همه جای کشور هم می آیند. اینکه برای بچه های انقلابی یک تشکلی داشته باشیم. مثلا بچه های شهرستان می آیند در محضر آقای قزوه، بیابانکی، آقای ارژن و … استفاده می کنند. خیلی تاثیر داشته است.
هم اینکه به بچه ها این را القا می کنیم که شعرشان مهم است، روی خانواده ها تاثیر زیادی گذاشته است. روی اساتید هم تاثیر خوبی داشته است، هم اینکه بین بچه ها می آیند.