10 داستان
10 نویسندهٴ دفاع مقدس
نعمت ا... پناهی
دانشجوی دکتری ادبیات فارسی
جنگ حقیقت ناگزیر زندگی است و اگر ناخواسته بر ملتی آزاده تحمیل شود به دفاع بر می خیزند. دفاع از حیثیت و شرف و ناموس... تار و پود این دفاع را آزاد مردان و زنانی می بافند که بر باورها و آرمان هایشان تا پای جان ایمان راسخ داشته باشند. "دفاع از وطن" در قاموس ملتی آزاده باید چنان شرافتی داشته باشد که هشت سال با چنگ و دندان در مقابل دشمن تا چنگ و دندان مسلح نبرد کند و سرخم نکند. اینک ماییم و یک دنیا رشادت و دلاوری و حماسه، ماییم و انبوه روایت های در دل مانده و پنهان در سینه های مجروح... شرح هنرمندانه و خلاقانه هشت سال حماسه در قالب ادبیات داستانی، حرفی است از هزاران که در عبارت می گنجد و نسل امروز و فردا را میراث دار آن خورشید سواران می کند.ادبیات داستانی پایداری(جنگ) بیش از دو دهه است که آثاری در دل پرورده و به مخاطبان دل سوخته عرضه کرده است. هر کدام با نگاهی و نوایی خاص خود. گاه ویرانی های جنگ . مصیبت های حزن انگیزش برجسته شده است و گاه رشادت ها و جوانمردی ها. در ضمن این دو نیز قضاوت های غرض ورزانه گاه فضا را تیره و تار کرده است؛ البته باید اذعان کرد جنگ پدیده ای چند بعدی است هر کس از ظن خود با آن مواجه می شود اما ماندگارترین اثر که بر صحیفه هستی نقش خواهد بست آن است که قرین واقعیت باشد و به زبان هنرمندانه و خلاقانه توصیف شود.امروزه فهرست بلند بالایی از آثار ادبیات داستانی در حوزه دفاع مقدس می توان تهیه کرد که شایسته نگاهی محققانه و علمی باشد و قابل بررسی و تحلیل. همچنان که در ادبیات جهان برای جنگ سر فصل جداگانه ای گشوده شده است چراکه«وقوع جنگ های مختلف در قرن نوزدهم و بیستم و خصوصا نبردهای خونین اروپاییان با یکدیگر و وقوع دو جنگ بزرگ جهانی در اروپا انگیزه خلق بسیاری از اشعار، رمان ها و داستان های بلند و کوتاه شده است.تولستوی از جنگ های روسیه و فرانسه می گوید؛موپاسان از جنگ های پروس و فرانسه؛ و همینگوی از جنگ های بزرگ جهانی و نبردهای کوچک داخای اسپانیا... رمان بلند «ناقوس برای که می زند» نوشته همینگوی که شرح مبارزات داخلی اسپانیاست در همان سال اول انتشارش 360 هزار نسخه در آمریکا به فروش می رسد» بر این اساس می توان بر کارنامه زرین ادبیات پایداری ایران بیش از این ها افزود همچنان که امروزه آثار داستانی مانند «دا» سیده زهرا حسینی یك اتفاق مهم در ادبیات داستانی ایران است چون تصویری زنده و پرجاذبه از جنگ هشت ساله ارائه می دهد كه پیش از آن نه در سینمای جنگ و نه در ادبیات موسوم به «ادبیات مقاومت» دیده یا نوشته نشده یا دست كم تا این حد تكان دهنده نبوده است.بر این اساس به معرفی 10 اثر داستانی و نویسندگان حوزه دفاع مقدس پرداخته ایم.
1-پل معلق ؛محمدرضا بایرامی
«پل معلق» رمان برگزیده کتاب سال دفاع مقدس سال 1383، رمان برگزیده جشنواره قلم زرین سال 1383 و رمان برگزیده کتاب سال شهید حبیب غنی پور در سال 1382 شده است.
شخصیت اصلی (نادر صدیف ) که سرباز پدافند هوایی است ، به محل جدید خدمتش اعزام می شود، «تله زنگ » پاسگاه پرت و دور افتاده ای است که در شرایط ویژه جنگی اهمیت خاصی دارد. این پاسگاه در منطقه کوهستانی استان لرستان قرار دارد و ظاهرا علت وجودی آن ، حفاظت از پلی است که چندی پیش توسط هواپیماهای عراقی ویران شده است . نادر صدیف به درخواست خود به این منطقه دور افتاده اعزام شده است تا در خلوت و تنهایی به مرور خاطرات گذشته خود بپردازد. یادآوری خاطرات گذشته برای وی دردناک است. پدر، مادر و خواهرش (نیلوفر) در بمباران مناطق مسکونی تهران کشته شده اند؛ در حالی که در آن لحظه ، نادر صدیف سر پست نگهبانی خود بوده است . او خود را سرزنش می کند و مقصر می داند که نتوانسته است لااقل با شلیک پدافند، مسیر هواپیماهای عراقی را تغییر دهد. «مرگ » واژه ای ملموس است که ابتدای رمان تا انتها در سطر سطر آن جاری است . نادر صدیف در لحظات تنهایی اش فقط به مرگ می اندیشد. البته ماجرای مرگ خانواده وی ، ابتدا برای مخاطب روشن نیست . نویسنده با گزینش واژه هایی که رنگ و بوی انزواطلبی شخصیت اصلی رمان را دارند، توانسته است از ابتدای داستان این حس را به مخاطب انتقال دهد. نادر صدیف در بحران روحی خاص قرار گرفته است ؛ بنابراین به دنبال مکانی می گردد تا بتواند به دور از هیاهوی اطرافیانش ، با خود خلوت کند؛ شاید بتواند حوادثی را که برق آسا بر سرش فرود آمده اند، تفسیر و حلاجی کند. داستان با دیالوگی از منشی آتش بار آغاز می شود: «منشی آتش بار گفت: «لازم نیست از کسی بپرسی . اون جا آخر خطه . خودت متوجه می شی .» (ص 3) موقعیت مکانی ، مناسب با وضعیت روحی شخصیت اصلی داستان انتخاب شده است ؛ مکانی دنج و ساکت . این انتخاب با توجه به موقعیت و شرایط ویژه آن مکان ، هوشمندانه صورت گرفته است. شرایط زمانی اقتضا می کند هر چه زودتر، پل ویران بازسازی شود؛ چون در دل شاهراهی قرار دارد که در صورت عدم بازسازی ، کار انتقال نیرو و تسلیحات به مناطق درگیر جنگ با مشکل بزرگی روبه رو می شود. این وضعیت ویژه که درخصوص پل ویران شده رویکرد عینی و بیرونی دارد، به نوعی به شخصیت رمان نیز مربوط است . روحیه ویران و شکسته او هم به ترمیم و بازگشت به موقعیت قبلی نیاز دارد. مجموع کل نیروهای حاضر در پاسگاه به 10نفر نمی رسد؛ ولی آنان برنامه های روزمره خود را دارند؛ تنها، نادر صدیف است که با درون خویش می جنگد و خود را با آنان یکی نمی داند. همه چیز در اطراف او برایش نشان از مرگ دارد. او حتی نتوانسته است تکلیفش را با خودش روشن کند و عملا هیچ تلاشی برای بهبود وضع درون آشفته خود نمی کند. از منظر نویسنده، این شرایط زمانی است که باعث تغییرات روحی انسان ها می شود؛ یعنی گذشت زمان و پویایی دیگران که هنوز تارهای ارتباطی آنان با زندگی روزمره قطع نشده است. نادر صدیف در عین حال که با خود درگیر است و خویش را در موقعیت ایستایی حس می کند، دیگران را در تکاپو و تلاش برای ترمیم گسست های گذشته و احتمالی می بیند. پس این دیگران هستند که او را هم به حرکت و پویایی وامی دارند. بحران های او در وهله اول، غافلگیرانه و غیرقابل هضم هستند و او خود را در خروج از این وضع ناخواسته ، ناتوان حس می کند. برای ادامه زندگی و یا کنار آمدن با شرایط حاضر، هیچ گونه ایده و تفکری هم ندارد. در چنین موقعیتی براساس قانون زندگی ، حرکت و تکاپوی دیگران روال عادی خود را دارد. کارگران پل سازی برای ترمیم و بازسازی پل ویران شده از مرکز اعزام می شوند. آنان با تلاش و پشتکار بازسازی پل ویران شده را شروع می کنند و در موعد مقرر به پایان می رسانند. قطارها با مسافران از پل می گذرند و وضعیت به حالت عادی قبل از ویرانی پل بازمی گردد. در چنین بستری ، حالت بحرانی شخصیت رمان نیز رو به بهبود می رود. او در دیدار با چوپانان ، با دختری روبه رو می شود که برای او تداعی کننده خواهرش نیلوفر است. در حمله مجدد هواپیماهای عراقی به پل تازه احداث شده ، او یکی از هواپیماهای عراقی را با موشک می زند و در پایان به دیدار خانواده دختر می رود. این ترفند نویسنده ، بازگشت نادر صدیف را به زندگی بهخوبی نشان می دهد؛ بازگشتی که با نوعی پذیرش موقعیت کنونی همراه است ؛ اما با نگاهی تازه و سرشار از عشق به زندگی . او اکنون مرگ عزیزان خود را قبول می کند و در سازش با زندگی ، امید به زایش و تولد دارد اما این نکته در بافت رمان خوب جانیفتاده است. بافت رمان از نظر ساختاری ، دایره ای است و با سطری که رمان با آن آغاز شده است ، به پایان می رسد. منشی آتش بار گفت : «لازم نیست از کسی بپرسی . اون جا آخر خطه . خودت متوجه می شی ».
2- سفر به گرای 270 درجه؛ احمد دهقان
احمد دهقان متولد 1345 در کرج از جمله نویسندگان صاحب سبک در ادبیات داستانی جنگ است و از آثار او می توان به سفر به گرای ۲۷۰ درجه، ۱۳۷۵ ، گردان چهار نفره، ۱۳۷۵ ، هجوم، ۱۳۷۸ من قاتل پسرتان هستم، ۱۳۸۳دشت بان، ۱۳۸۸ پرسه در خاک غریبه، 1388 اشاره کرد. «سفر به گرای 270 درجه» شاخص ترین اثر داستانی این نویسنده قلمداد می شود که تا کنون هجده بار تجدید چاپ شده است و برخی نیز آن را طلیعه دار ادبیات دفاع مقدس نامیده اند.
خلاصه داستان: ناصر دانش آموز دبیرستان و در حال گذراندن امتحانات است. یک سالی از مجروح شدن وی در جبهه و بازگشتن اش به خانه می گذرد اما مدام حال و هوای جبهه در سرش است . علی که برای بازگرداندن ناصر به جبهه آمده به سراغ وی می رود تا او را با خود روانه جبهه های جنوب کند. خانواده ناصر نگران رفتن وی هستند اما دفاع از مرز و بوم و پایداری نمی گذارد که ناصر به زندگی روزمره عادت کند به همین دلیل به همراه دوستش به جبهه باز می گردد و خود را برای عملیات آماده می کند . ناصر بعد از دیدار دوستان قدیمی،به خط مقدم می رود و در مدت کوتاهی دوستانش به شهادت می رسند. طی عملیات ناصر زخمی می شود و به عقب بر می گردد . با پایان عملیات ناصر به شهر باز می گردد و دوباره به سراغ درس و کتاب می رود. در آخر با دریافت تلگرافی از دوستانش در جبهه خود را آماده بازگشت به منطقه می کند .
« سفر به گرای 270 درجه » در واقع زندگی عادی و حضور در جبهه را با هم تلفیق کرده است . او از جوانانی است که رزم و پایداری را هم در جبهه و هم در شهر به خوبی به انجام می رساند.آغاز داستان با تلگرافی آغاز می شود که دوستان وی او را به حضور و شرکت در عملیات دعوت می کنند .همین تصویر در انتهای رمان نیز تکرار می شود .
دهقان به نوعی تصویر گر فضای پرهیز از روزمرگی در زندگی ناصر است. عادت به زندگی شهر از شخصیت وی به دور است. روایت های داستانی در 7 روز به طول می انجامد. نویسنده با استفاده از زاویه دید تک گویی به شرح ماوقع می پردازد و از دید شخصیت اصلی داستان را روایت می کند .زمان وقوع داستان زمستان است . در این رمان نویسنده از وجه تبلیغی و تهییجی فاصله گرفته و با ساده گویی و گفت و گو، خلق دیالوگ، توصیف ها و وصف واقعیت ها فارغ از هر گونه اغراق گویی داستان را خواندنی تر و جذاب تر کرده است و استفاده از زبان طنز و شوخی نیز بر جذابیت آن می افزاید. دهقان با استفاده از زبان تصویری ، توصیف های شفافی پدید می آورد و واقع گراست. داستان از جهاتی به شیوه خاطره ، به نگارش درآمده است و به همین دلیل از غنای قابل توجهی برخوردار است اما از طرفی این شیوه نگارش به ساختار آن آسیب وارد کرده است.باید گفت مهم ترین ویژگی که این رمان را به خاطره نزدیک می کند، ویژگی «واقع نمایی» یا «راست نمایی» آن است.
جامعه جنگ و رویدادهای جاری در این رمان برای نسل سوم که با جنگ و بازتاب های آن بیگانه اند بسیار خواندنی و دلنشین است و خواننده را به حال و هوای روزهای مقاومت و پایداری سوق می دهد . احمد دهقان در باره «سفر به گرای 270 درجه» و کتاب «پرسه در خاک غریبه» می گوید: «جزیی نگری از لذت های داستان نوشتن من است. من دوست دارم به جزئیات بپردازم، گاه این از خصوصیات داستان نویسی خودم می شود. این دو داستان در دو فضا و مکان و حتی در زاویه دید هم متفاوت هستند، اما در یک چیز مشترک اند، آن هم سرنوشت آدم ها. این چیزی است که در داستان های دیگرم هم این علاقه مندی را دارم که این آدم ها چه سرنوشتی دارند و جنگ چه بر سر آدم ها می آورد و در جنگ چه تغییر و تحولی پیدا می کنند و چه می بینند. ممکن است درک هایشان از جنگ متفاوت باشد، چون آدم های متفاوتی هستند و جنگ های مختلفی را دیده اند.» دهقان با انتخاب شخصیتی چون ناصر و زاویه دید اول شخص به واقعیتی که در ریشه متن رمان قرار دارد نقب زده و به عمق حوادث و شخصیتهای داستانی اش رفته است و خواننده را صحنه به صحنه به دنبال شخصیت اصلی خود – ناصر- می کشاند و ارزش های عینی دفاع مقدس را نشان می دهد و از دل آن ها این ناصر است که میان زندگی و شهادت سیر می کند و به حقیقت زندگی در دفاع از دین و مرز و بوم خود می رسد. «ناصر» را نویسنده داستان به دور از هرگونه شعار و شعارزدگی بلکه بسیار ساده و در عین حال عمیق از زندگی شهری به دفاع از ارزشهای والای دینی می کشاند. این اثر یکی از رمان های خوب، زنده و ملموس هشت سال دفاع مقدس است که از غنای تصویری بالایی نیز برخوردار است. در کارهای دهقان صداقت موج می زند. دهقان، تکلیفش را با خود و خواننده اش روشن کرده است.
توصیف دقیق و گسترده او از صحنه هایی است که مبتنی بر تجربه های شخصی اوست که حال و هوایی خاص به کار می دهد و به درک خواننده از وقایع جنگی که با نثری زیبا با صمیمیت تمام و ویژه خودش ارائه می شود، کمک می کند.تصاویر شفاف، شخصیت پردازی قابل لمس و روایت بی تکلف، این سفر را در خاطره ها ماندگار می کند. در مجموع آثار دهقان چه آثار داستانی اش و چه در خاطراتش با خواننده صادق است و این صداقت از رزمنده بودن او نشأت گرفته است. کسی که با گوشت و پوست خود جنگ را دیده و احساس کرده است و مشاهدات خود را با صداقت تمام نشان خواننده می دهد این اثر داستانی دهقان به دلیل سبک خاص و روایت عمیق و ویژه جنگ اقبال زیادی به خود جلب کرد و مورد توجه جدی قرار گرفت و جایزه بیست سال داستان نویسی، جایزه چهارمین دوره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری از افتخارات این کتاب است. همچنین «پال اسپراکمن» نایب رئیس مرکز مطالعات دانشگاهی خاورمیانه در دانشگاه راتجرز آمریکا آن را به انگلیسی ترجمه کرد و نخستین رمان ایرانی با موضوع جنگ است که در آمریکا منتشر می شود.
3-ریشه در اعماق؛ابراهیم حسن بیگی
«ریشه در اعماق» اولین رمان ابراهیم حسن بیگی است که چاپ نخست آن در سال 72 توسط انتشارات حوزه هنری منتشر شد سپس چاپ های دوم و سوم آن را انتشارات محراب قلم انجام داد و چاپ چهارم آن را انتشارات ملک اعظم مشهد منتشر کرده است. این رمان یکی از آثار ادبیات دفاع مقدس است که در زمان خود نظر مساعد منتقدان و مخاطبان را جلب کرد و تاکنون جوایز ادبی متعددی را به خود اختصاص داده که از جمله آنها می توان به عنوان رمان برگزیده بیست سال ادبیات دفاع مقدس، رمان برگزیده بیست سال داستان نویسی انقلاب و برگزیده جشنواره معلمان اهل قلم اشاره کرد.حسن بیگی درباره این کتاب معتقد است که شانس خوبی برای عرضه و فروش نداشته است و هیچ یک از دو ناشر قبلی کتاب نتوانستند در فروش این کتاب موفق باشند. ریشه در اعماق در سال 1375 از سوی بنیاد حفظ آثار و همچنین بنیاد شهید تقدیر شد. در سال 1377 برنده دیپلم افتخارِ «جایزه 20 سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» ویکی از کتاب های برتر ادبیات دفاع مقدس در نخستین «جشنواره ادبی پایداری» شد و در سال 1381 مقام دوم «کتاب سال معلم» را از آنِ خود کرد.از حسن بیگی تا کنون بیش از 50 جلد کتاب منتشر شده است. وی 7 رمان، 10 مجموعه داستان، بیش از 15 کتاب برای کودکان و نوجوانان وچندین کتاب با موضوع نقد و پژوهش را در کارنامه خود دارد. نوشته های وی بیش از 20 بار در جشنواره های مختلف داخلی و خارجی رتبه ها و جوایزی را برای او به ارمغان آوردند. او از نادر نویسندگانی است که در سال 1367 لوحِ زرین ِ دست خط امام(ره) را دریافت کرد و نیز به عنوان یکی از نویسندگان برتر 20 سال ادبیات انقلاب اسلامی شناخته شد. همچنین کتاب«غنچه بر قالی» وی در سال 2000 میلادی به عنوان یکی از 25 اثر برتر جهان از سوی کتابخانه ملی مونیخ آلمان معرفی و به زبان های انگلیسی وترکمنی ترجمه و چاپ شد. "ریشه در اعماق" حکایت جوانی است به نام «شفی محمد» ساکن یکی از شهرهای سیستان و بلوچستان که با آغاز جنگ علیرغم مخالفت خانواده اش بدون اطلاع آنها به جبهه می رود اما پس از بازگشت دچار مشکلاتی می شود. همسر او«بماه» که حامله شده است، به بیماری سرطان خون مبتلاست و پس از به دنیا آوردن پسری که نامش را خیرمحمد یا خیروک می گذارند، از دنیا می رود. حال شفی مانده و دستان قطع شده و موجی که هر چند وقت یکبار او را از پا می اندازد و کسانی که مدام او را به خاطر جبهه رفتن سرزنش می کنند.داستان "ریشه در اعماق" یکی از داستان هایی است که با نگاه مقدس و مثبت به دفاع مقدس و رزمندگان آن نگریسته است. در این داستان نه رزمنده سرزنش می شود و نه دفاع مقدس نشان خشونت و بی رحمی تلقی می گردد.نویسنده با انتخاب اقلیم خاصی مانند یکی از شهرهای حاشیه ای سیستان و بلوچستان توانسته میل به حضور یک جوان در جنگ را از سر تکلیف و وظیفه شناسی نشان دهد. او حتی پس از ازدواج با «بماه» با وجود این که وابستگی شدید عاطفی بین شان ایجاد شده و «بماه» از او خواهش می کند از رفتن به جبهه صرف نظر کند، بر عاطفه اش فایق می آید و به جبهه میرود. روایت داستان غیرخطی است و اتفاقات در هم تنیده زیادی دارد که از زبان شفی بازگویی می شود. این موارد در برخی بخش ها عالی است اما در برخی قسمت ها یکباره و آنی اتفاق می افتد که خواننده را گیج می کند.ویژگی دیگر داستان حسن بیگی، نثر احساسی است که مخاطب را همراه با شفی می کند. همچنین استفاده از زمینه عشقی شفی محمد و بماه توانسته داستان را از یکنواختی درآورد و بر احساسی تر شدن متن بیفزاید.داستان ریشه در اعماق که تاکنون بارها توسط ناشران مختلف چاپ شده، برنده جوایز مختلفی از جمله جایزه کتاب برتر ۲۰ سال داستان نویسی در دفاع مقدس شده است.
4- ارمیا ؛ رضا امیرخانی
تقریبا اکثر نوشته های امیرخانی به نوعی با موضوع جنگ مرتبط است. «ارمیا» برای اولین بار در سال 74 توسط نشر سمپاد(سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان)در 224 صفحه و در سال 80 در 2500 نسخه منتشر شد.
در این رمان «ارمیا» دانشجوی جوانی است که از خانواده مرفّه و بیگانه با فرهنگ جهاد به جبهه اعزام و با رزمنده ای به نام مصطفی آشنا می شود و تحت تأثیر او قرار می گیرد. در سایه راهنمایی های او گام های بلندی به سوی کمال انسانی بر می دارد. مصطفی در جنگ شهید می شود و این واقعه به شدت ارمیا را متأثر می کند. با پایان یافتن جنگ، ارمیا به خانه خود باز می گردد، ولی همچنان افکار و عقاید مصطفی با اوست. او سرانجام خانه اش را ترک می کند و در خطه شمال در معدنی مشغول به کار می شود. روزی که خبر رحلت امام(ره) را از رادیو می شنود با شتاب به سوی تهران حرکت می کند و بر اثر ازدحام جمعیّت به هنگام تشییع جنازه زیر دست و پا می افتد و در حالی که در آستانه مرگ قرار گرفته، مصطفی را می بیند که آغوش بازکرده و او را به سوی خود فرا می خواند. فضا سازی در داستان ارمیا بسیار خوب است.نثر امیر خانی روان و پیش برنده موضوع است. لحن و نوع نگاه او در فضا سازی، جزئی نگری و توصیف بسیار جالب توجه است. در صحنه های جنگ نوعی تحول روحی را شاهد هستیم و به همین دلیل صحنه ها به کندی پیش می رود. امیر خانی طوری شخصیت ارمیا را خلق کرده که خواننده نمی تواند او را نمونه تام و کاملی بداند.
«ارمیا» با آن که اولین اثر امیرخانی بود و وجود ضعف و کاستی های احتمالی آن حتی از سوی خودِ نویسنده نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم مورد پذیرش قرار گرفته بود، جامعه اهل نقد را کم و بیش متوجه خود کرد.این کتاب در جشنواره 20 سال دفاع مقدس برگزیده شد و در اولین دوره جشنواره مهر و دومین جشنواره دفاع مقدس نیز مورد تقدیر قرار گرفت.
5-سه دختر گل فروش؛ مجید قیصری
مجید قیصری نویسنده ای است كه با داستان های جنگی اش شناخته شده است. وی در سال ١٣٤٥ در تهران متولد شد و در اوایل دهه ٧٠ به طور جدی به نوشتن داستان كوتاه پرداخت. مجموعه داستان "صلح"، داستان كوتاه "نور كافی"، رمان "جنگی بود، جنگی نبود"، مجموعه داستان"طعم باروت" و مجموعه داستان"نفر سوم از سمت چپ" محصول تلاش های او در زمینه داستان نویسی در دهه گذشته است. وی در سال ١٣٨٠ رمان "ضیافت به صرف گلوله" و در سال ٨٤ مجموعه داستان "سه دختر گل فروش" را به چاپ رساند و رمان "باغ تلو" و مجموعه داستان "گوساله سرگردان" نیز از جمله كتابهای وی است.
"سه دختر گل فروش" مجموعه 27 داستان كوتاهی است از روزگار جنگ و پس از آن كه همواره به عنوان دغدغه ذهنی و خاطره تلخ یا شیرین در دایره ذهنی تمام سربازان جنگ یا نویسندگان جنگ موج می زند. داستان جنگ، پایان جنگ، سرنوشت بچه های جنگ كه دیگر سرنوشتی ندارند و به هیچ كاری دل خوش نمی كنند و با رؤیاها و خاطرات جنگ به خواب می روند و از بستر بر می خیزند، از موضوعات این مجموعه است. مجموعه سه دختر گلفروش در 267 صفحه توسط نشر سوره مهر نخستین بار در سال 1384منتشر شد.
6-عشق سال های جنگ؛ حسین فتاحی
حسین فتاحی متولد ١٣٣٦ یزد، دارای مدرك كارشناسی در رشته حسابداری است. فتاحی در3 حوزه تألیف، ترجمه و بازنویسی آثار كلاسیك فارسی برای كودكان و نوجوانان آثار متعددی منتشر كرده كه "آتش در خرمن" و "پسران جزیره" در زمینه ادبیات پایداری است و دیگر "عشق سالهای جنگ" است. "پری نخلستان ها"، "مدرسه انقلاب"، "كودك و توفان"، "امیركوچولوی هشتم" و بازنویسی "قصه های شاهنامه" و "سمك عیار" از دیگر آثار اوست. وی "قصه های مزرعه سیب" را نیز ترجمه کرده و دبیر دومین جایزه دفاع مقدس بوده است.
رمان « عشق سال های جنگ» چاپ اول آن سال 1373 و چاپ ششم سال 1381 توسط انتشارات قدیانی در 363 صفحه و 26 فصل منتشر شد. حسین فتاحی در رمان« عشق و سال های جنگ» تمام قدرت احساس و درک خود را برای به تصویر کشیدن گوشه ای از حوادث جنگ ایران و عراق به گونه ای به کار گرفته است که درآن به مسئلۀ عشق، دلدادگی، جنگ و دلمردگی نگاهی خاص و ویژه دارد و دیگر مسائل را به حاشیه برده است. حدیث عشق، حدیثی مکرر از زندگی آدم هاست که درتمام روزگار و برای همۀ آدم ها دلچسب و جذاب بوده است. مضمون اصلی رمان، آن چنان که از نامش پیداست، عشق و دلدادگی است . همین مضمون سبب شده است تا اثر مذکور مورد استقبال خوانندگان قرار گیرد. نرگس، دختر تحصیل کرده کرمانشاهی که نشان کردۀ پسر عمۀ پزشکش است به حمید که تحصیل کرده، مرد ایمان و انقلاب است دل می بندد. پسر عمه اش اردلان و خانواده اش در اوج درگیری های منطقه به خواستگاری نرگس می آیند. نرگس با غیبت از مجلس خواستگاری و وصلت با حمید محمدی، تخـم کینه را دردل اردلان می کارد، رابطه ها به تیرگی می گراید و اردلان جز به دشمنی و انتقام نمی اندیشد، انتقامی که مرگش را رقم می زند. حمید بعد از یک درگیری و عملیات فرار، در سپاه خوش می درخشد و نامش برسر زبان ها می افتد و به وساطت دوستش هادی به خواستگاری نرگس می رود. پدر نرگس به رغم مخالفت قلبی اش به وصلت نرگس و اردلان رضایت می دهد. هنگام مجلس عقد حمید و نرگس، هادی که دنبال عاقد رفته است ترور می شود و یک چشم و دو دست خود را ازدست می دهد. او به زودی خانه نشین شده و یأس و نومیدی براو غالب می شود...
اگر بخواهیم سیر خاصی برای روایت شکل گرفته در رمان « عشق و سال های جنگ» جست و جو کنیم باید بگوییم در این رمان سیر فرو ریختن و جست وجوی هویت جدید، سیری آشکار و نمایان است. در واقع دراین سیر همۀ شخصیت ها در اثر رویدادهایی که به نظر می رسد عظیم و خارج از طاقت بشری هستند، فرو می ریزند و در مرحله ای دیگر سعی می کنند خود را بازیابند و معمولاً دراین مسیر نیز موفق می شوند. آنها ققنوس وار بر خاکستر هستی پیشین خود می ایستند و حیات جدیدی را آغاز می کنند. به عبارتی رمان از فرمول همیشگی بسیاری از داستان های معاصر، یعنی فرمول نظم- بی نظمی پیروی می کند. به همین دلیل می توان پایان این رمان را از نوع رمان های با پایان خوش به شمار آورد. در واقع فتاحی با توجه به کل ساختار داستان در پایان خود را ملزم می بیند که شخصیت ها را به سر و سامانی برساند و پاسخی رضایت بخش به انتظار خواننده بدهد. به همین دلیل نیز خودروی اردلان را در دره می اندازد و هم زمان حمید و نرگس را به خوشبختی می رساند.
7- عشق و نفرت؛ نعمت ا. . . سلیمانی
داستان بلند « عشق و نفرت» نوشتۀ نعمت ا. . . سلیمانی، سال 1383 در 3000 نسخه و 343 صفحه به قیمت 1500 تومان، توسط مركز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه منتشر شد. سلیمانی دربارۀ كتابش این گونه می نویسـد: مطالعۀ گزارش های دو شهید بزرگوار سید ناصر سید نور و محمد سالمی، از سوی این جانب منجر به آفرینش یك داستان بلند به نام « عشق و نفرت» شد. داستان ازآن جا آغاز می شود كه عده ای از نیروهای زبدۀ اطلاعات عملیات سپاه با عنوان جهادسازندگی و زیرپوشش مزرعۀ آزمایشی نمونـه، دركنار هورالعظیم قرارگاهی بـرپا كرده اند. دو روز پیش قرارگاه آنها كه توسط یكی از زبده ترین مأموران استخبارات دشمن شناسایی شده بود، در دل شب گلوله باران شد و از بین رفت، اما آن ها به موقع مطلع شده وآن جا را تخلیه كـرده بودند. قرارگاه جدید در محل دیگری در كنار هور برپا شده است. بهنام و سید قاسم از فرماندهان قرارگاه درفكر دستگیری دیده بان زیرك و مكار دشمن هستند. خضیر و حمزه، دو برادر دوقلو و كاملاً شبیه به هم هر دو از دانشكدۀ افسری بغداد فارغ التحصیل شده اند. اولی (خضیر) مأمور ویژۀ استخبارات عراق بسیار مكار، قسی القلب و فاسد و دومی (حمزه) سه سال پیش از راه هور به ایران می گریزد و به همراه نیروهای اطلاعات عملیات مشغول شناسایی است. او هردو هور را مثل كف دست می شناسد. دو سه روز دیگر قرار است چند نفر از نیروها، به همراه حمزه، برای شناسایی انتقالات جدید دشمن در هور و شهر ساحلی القرنه، به سوی عمق چهل كیلومتری دشمن عزیمت كنند اما گلوله باران اردوگاه پناهندگان عراقی در كنار هور و نیز موشك باران شهر دزفول در همان شب، تصمیم بهنام و دیگران را تغییر می دهد؛ آن ها ترجیح می دهند كه شناسایی با دو مأموریت دیگر همراه باشد:
1- دستیابی به دیده بان عراقی و كشتن او 2- در صورت امكان، منهدم كردن پایگاه موشكی دشمن...
عملیات بزرگ خیبر كه منجر به آزادسازی جزایر شمالی و جنوبی مجنون در هورالعظیم شد مستلزم مقدمات زیاد و ویـژه ای از جمله شناسایی های دقیق در عمق سرزمین دشمن بود. نعمت ا... سلیمانی با آگاهی به این موضوع دست به نوشتن داستان بلند «عشق و نفـرت» زد. درونمایۀ داستان همان گونه كه از عنوان آن پیداست، تقابل دو جبهۀ عشق و نفرت و شناخت دقیق تر دشمنی است كه ملت ایران هشت سال با او جنگید. طرح داستان، طرحی تكراری در قالب جنگ است؛ دوقلوهای ازهم جدا افتاده؛ یكی خیر، یكی شر، یكی گدا، یكی پولدار، یكی تمیز، یكی كثیف و این داستان بارها و بارها در تمام نقاط جهان از قارۀ آمریكا تا اروپا، آسیا و آفریقا تكرار شده است؛ در صلح و آرامش و درجنگ و خشونت و درآخر این برادر خیر است كه بر برادر شر غالب می شود و شر نابود می شود . اما آیا سلیمانی توانسته است این طرح تكراری را با واقعیت جنگ تحمیلی درهم بیامیزد و ساختاری محكم برای بیان یك داستان به وجود آورد. سلیمانی در ابتدا نوشتن را با مجموعه خاطرات « آبادان من» درسال 1374 شروع كرد. او دراین اثر تلاش كرده است كه عمدۀ خاطراتش را از وقایع تلخ و شیرینی كه بر مردم صبور آبادان، خرمشهر و دزفول در روزهای آغازین جنگ و پس از آن رفته، انتخاب و نقل كند. طوری كه یك صد خاطرۀ « آبادان من» هركدام به تنهایی تصویر ناگفته ای ازجنگ است. سلیمانی روند خاطره گونۀ خود را در داستان بلند « نخل ها و آدم ها» كه سال 1380 نوشته شد حفظ كرد. این اثر روایتی مستند گونه از وقایع و مقاومت و پایداری مردم خرمشهر است.
نعمت ا... سلیمانی متولد اردیبهشت ماه 1339 آبادان است . او جزو اولین كسانی بود كه سپاه آبادان را تشكیل داد. قبل از شروع جنگ تحمیلی، دورۀ عالی خنثی سازی بمب را درپادگان سعدآباد تهران گذراند و موفق شد بسیاری از بمب ها را كه توسط ضد انقلاب در آبادان كار گذاشته می شد، خنثی کند. با شروع جنگ در درگیری ها و عملیات های مختلف شركت داشت. سلیمانی در هر سه اثرش « آبادان من» « نخل ها و آدم ها» و « عشق و نفرت» با یادآوری خاطرات خود و دیگر رزمندگان ادای دین خود را به جبهه و جنگ و برای نسل جوان كرده است.
8- نخل های بی سر؛ قاسمعلی فراست
فراست از نویسندگان پرکاری است که در زمینه های مختلف نویسندگی از گزارشگری تا رمان نویسی و کارهای تحقیقی در عرصه ادبیات دفاع مقدس، آثار ارزشمندی بوجود آورده است .اولین اثر او با نام "زیارت" و "خانه جدید" در سال های 60و61 منتشرشد. وی در سال 1383رمان جدیدی را به نام "آوازهای ممنوع" نیز به اتمام رساند كه به پیشنهاد دو تن از کارگردانان سینمای ایران آن را به فیلم نامه تبدیل کرد.
از جمله آثار قاسمعلی فراست به موارد زیر می توان اشاره كرد: رمان "نخل های بی سر"، کتاب "خاطرات رزمندگان"، مجموعه داستان "زبان عاشقی"، "افطار"، کتاب شناسی داستان های20 ساله انقلاب (امام، انقلاب، دفاع مقدس)، "كتاب شناسی داستانهای روستایی"،"گلاب خانم"، رمان "نیاز"، مجموعه داستان "هركس گمشده ای دارد"، "زیارت" و "خانه جدید".
رمان معروف "نخل های بی سر" (1363) كه به مقاومت مردم خرمشهر، ایثارها و رشادت های بچه ها مظلوم این شهر و سختی ها و مرارت های مهاجران جنگ تحمیلی می پردازد از داستان های موفق قاسمعلی فراست است كه در سال 63 منتشر شد و شاید بتوان آن را اولین رمان با ویژگی های خاص ادبیات دفاع مقدس دانست. این رمان داستان دلاورانی است كه در فتح خرمشهر شهید شدند. ناصر، فرزند بزرگ خانواده با شروع جنگ رضایت پدر و مادر را می گیرد و به جبهه می رود. یك بار مجروح و در بیمارستان بستری می شود، ولی قبل از بهبودی كامل از بیمارستان بیرون می آید و به قصد جبهه به سوی خرمشهر می شتابد. عملیات فتح خرمشهر آغاز می شود و سوم خرداد فرا می رسد. مادر ناصر منتظر تلفن ناصر و در حال خواندن قرآن است كه تلفن به صدا در می آید. مادر گوشی را بر می دارد. صالح یكی از همرزمان ناصر، می گوید: " تا چند دقیقه دیگر همه ایران، شاید همه دنیا، خواهند فهمید كه خرمشهر آزاد شده است." مادر در حال خنده اشك می ریزد. می خواهد سخن بگوید، اما شادی امانش نمی دهد. بریده بریده می گوید: "دیگه حالا اگر ناصر هم شهید بشود غمی ندارم" و از آن طرف، صالح می گوید كه : "پس... ناصر هم شهید شده است."
9-ملاقات در شب آفتابی؛ علی موذنی
بخش یک این داستان بلند با این جمله آغاز می شود: «کلیه اشخاص این کتاب خیالی نیستند و مؤلف برخود واجب می داند که نشانی و شماره تلفن اشخاص حقیقی کتاب را در اختیار خوانندگان علاقه مند به ماجراهای واقعی قرار دهد. کریم صفایی»
اما خود این جمله(که معمولاً نویسندگان عکس آن را در ابتدا می آورند: تمام شخصیت های این داستان غیرواقعی هستند و هرگونه تشابه کاملاً اتفاقی است) باز نشأت گرفته از تخیل نویسنده است، تخیلی که خواننده را از همان ابتدا به فکر وامی دارد.
کریم صفایی، دفتردار آموزش و پرورش، هشت سال است که با پروین ازدواج کرده و دو دختر به نام های لیلا و سهیلا دارد. امور زندگی اش به سختی می گذرد و همین عامل، موجب مشاجرات لفظی بین او و همسرش می شود تا اینکه یکی از دوستانش به او نوار مصاحبه با جانبازان را می دهد تا با پیاده کردن آن، مزدی دریافت کند، بلکه کمک حالش باشد.
او نوارها را به خانه می برد و همسرش با شنیدن این خبر خوشحال می شود. اولین نوار، صدای جانباز ریاحی است و دو نوار بعدی، نوارهای مصاحبه با جانباز ساغری است. کریم می نشیند و گفت و گوی جانباز ساغری را با دقت پیاده می کند، جملات اضافی، تکراری و بی معنی را حذف می کند و وقتی کار را تحویل می دهد. دوستش به او می گوید: «تو کارها را بازنویسی کرده ای.» و بعد مصاحبه با جانباز کیانی را به او می دهد. کریم درخلوت به جانباز ساغری می اندیشد که برای خنثی کردن مین، فرماندهاش را از محل دور کرده بود، تا به او آسیبی نرسد. صفایی با دنیای کیانی و ساغری الفتی می یابد و با آن ها مأنوس می شود. صفایی پس از مأنوس شدن با ساغری و کیانی، متن مصاحبه علی اکبرحسینی را بازنویسی می کند: «جانباز70 درصد و متولد1337. او با کمک همسر مهربانش به خط مقدم جبهه عازم می شود...»
صفایی با مقایسه زندگی شخصی خودش با آنها متوجه می شود که هرکس به قدر لیاقت و شایستگی اش از دنیا و آخرت بهره می برد و لابد همسر او، بازتاب خود اوست که اینگونه رفتارهای زشت و آزاردهنده ای دارد اما در این بین اتفاق جالب دیگری می افتد. صفایی پس از اینکه هر دو مصاحبه کیانی و حسینی را می خواند، پی می برد که آنها گمشده یکدیگرند که آرزوی دیدار هم را دارند. آدرس هر دو آنها را می گیرد و غروب هنگامی، حسینی و کیانی در منزل حسینی پس از سالها و با تلاش صفایی، یکدیگر را در آغوش می کشند.«ملاقات درشب آفتابی» در 4 بخش نوشته شده که دردل هر بخش نیزفصل های متعددی گنجانده شده است. هرچند شرایط علت و معلولی دقیقی برای پیرنگ رمان تدارک دیده نشده، ولی عنصر تصادف و یکبارگی انجام اتفاق ها، سهم مهمی از پاسخ گویی به چراهای وقایع را به دوش می کشد. نویسنده با خلق شخصیت های توانمند و به یادماندنی، اعتقادات قلبی خود را به مخاطب القا می کند.
روایت «ملاقات درشب آفتابی» به شیوه نویی پی ریزی شده است. صفایی کلیت قصه را روایت می کند. زندگی خصوصی و مشاجراتش با همسری برون گرا و متوقع، چاشنی وقایع اصلی می شود و همسرش که در ابتدا فقط فکر مادیات است، رفته رفته به دنیای جدید صفایی، وارد می شود. استفاده از همین تمهید، داستان را از حالت کلیشه ای شدن دور نگه داشته است. داستان، شخصیت محور است و نویسنده از آوردن اشخاص ناکارآمد پرهیز می کند. مؤذنی درانتخاب عنوان داستان نیز هوشمندانه کارکرده است. ملاقات درشب آفتابی، اشاره دارد به شب عملیاتی که کیانی نابینا، حسینی را بر دوش می کشد و قرار می شود که حسینی چشم کیانی باشد، اما چند لحظه بعد، از شدت خون ریزی بی هوش می شود و جانباز کیانی با قدرت ایمان و توکل بر خدا به تنهایی از میان موانع و مهمات می گذرد تا به نیروهای خودی می رسد و به زعم مؤذنی این توفیق جز در شبی آفتابی ممکن نمی شود.
«جانباز حسینی گفت: این چشم نیست که پا را می برد، بلکه این پاست که چشم را می برد. و سر گذاشت روی سر جانباز کیانی و تا خانه یک سره گریه کرد، باصدای بلند، آن قدر بلند که چراغ سر در همه خانه ها روشن شوند.»
10- نیمه های فراموشی؛ مهرداد غفارزاده
غفارزاده داستان نویس متولد 1345 است. وی در عرصه ادبیات دفاع مقدس نیز آثاری دارد. از جمله تالیفات او "نیمه های فراموشی" است. وی در رمان "نیمه های فراموشی" موضوع جنگ را از زاویه نگاه یک عکاس جانباز و در مواجهه با معلولان بازمانده از جنگ های مختلف در گوشه و کنار جهان مرور و روایت می كند. قهرمان این داستان (حسام صفدری) تلاش برای پیروزی و فتح را علاوه بر میدان های رزم در عرصه های دیگر جهانی هم دنبال می کند. نویسنده با دستمایه قرار دادن موضوع جنگ سعی کرده به واژه جنگ در مفهوم عام آن بپردازد. شروع ماجراهای رمان با موضوع جنگ در ارتباط است.
در"نیمه های فراموشی (بارسلون92)" حسام جانبازی است كه در جبهه های نبرد حق علیه باطل فعالیت زیادی داشته و مدت ها در اسارت به سر برده است . او در جنگ پای چپ خود را از دست داده و با پای مصنوعی زندگی می كند. او اكنون دانشجوی رشته عكاسی است . متأهل است و منتظر به دنیا آمدن فرزند خویش . وی به عنوان عكاس و خبرنگار مسابقات پاراالمپیك بارسلون در سال 1992 میلادی، به اسپانیا اعزام می شود و عكس هایی از مسابقات تیم والیبال ایران با دیگر تیم ها تهیه می كند و گزارش هایی نیز از این مسابقات به ایران می فرستد. بالاخره نوبت مسابقه تیم ایران با تیم آمریكا می رسد و تیم ایران برنده می شود. حسام گزارش این مسابقه را با خوشحالی تمام به ایران می فرستد. او پس از هفده روز همراه تیم به ایران باز می گردد و به عنوان پایان نامه دانشجویی خود، 25 حلقه فیلم خاطره انگیز از مسابقات همراه می آورد. غفار زاده در تلاش است تا مسائل پیرامونی دفاع مقدس را در داستان خود مطرح کند و مورد ارزیابی قرار دهد. از نظر او یك رزمنده اسلام با اتمام جنگ هدف و ماموریتی را كه برای خود تعریف و مشخص نموده است ، پایان یافته نمی داند. نمونه این مضمون را در داستان "نیمه های فراموشی" می توان مشاهده كرد. نویسنده با انتخاب شخصیت های داستانی متعدد از کشورهای مختلف، جنگ های به وقوع پیوسته در آن کشورها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد، در حالی که این نوع داوری از دایره وظایف یک داستان نویس به دور است. او ابتدا با تجزیه و تحلیل شخصیت حسام به جنگ ایران و عراق می پردازد و در ادامه با وارد کردن شخصیت وارساس، معلولی از کشور آمریکا به تجزیه و تحلیل جنگ آمریکا و ویتنام می پردازد. در همان سال های جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، موضوع جنگ فقط به میدان های نبرد خلاصه نمی شد و هر جوان ایرانی با توجه به توانایی های خود، هر عرصه ای را كه آماده پیكار و فتح می دید، به آن قدم می گذاشت و در اغلب موارد سر بلند از آن عرصه بیرون می آمد. ماجراهای رمان "نیمه های فراموشی" نوشته مهرداد غفارزاده هم به این موضوع مربوط است. این رمان در تقسیم بندی آثار مربوط به دفاع مقدس، در ردیف آن گروه از داستان های این حوزه قرار می گیرد كه به طور مستقیم به موضوع جنگ نمی پردازد. نویسنده با دستمایه قرار دادن موضوع جنگ سعی كرده به واژه جنگ در مفهوم عام آن بپردازد. به ظاهر موضوع جنگ ایران و عراق محور اصلی رمان نیمه های فراموشی است، چرا كه شروع ماجراهای رمان با موضوع جنگ در ارتباط است.
منابع:
1- چهل كتاب؛ معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس، پرویز شیشه گران، تهران گلگشت1386
2- جنگ از سه دیدگاه، محمد حنیف، تهران: صریر، 1386.
3-www.iranianfiction.com