انقلاب و شکوفایی ادبیات کودک
نویسنده : صفیه جمالی
دانشجوی دکترای زبان
و ادبیات فارسی
پیشینه ادبیات کودک در ایران
در تمدن ایرانی اسلامی ما، از میان انبوه مثل ها، چیستان ها، شعرها، حکایت ها، افسانه ها، داستان ها و بازی های نمایشی که در طول تاریخ به وجود آمده است، کودکان و نوجوانان سهمی در خور داشته اند. به گونه ای که بخش قابل توجهی از ادبیات امروز کودکان و نوجوانان ایران، بازنویسی، بازآفرینی، برگرفته یا ملهم از همان گنجینه موروثی گران بهاست و حتی برخی فیلم های مشهور هالیوودی تحت تاثیر آثاری چون «هزار و یک شب» تولید می شود.
اما آنچه در ادبیات معاصر ما تحت عنوان ادبیات کودک مطرح می شود، گونه ای (ژانری) است که تحت تاثیر غرب در ادبیات ما به وجود آمد و عمری کمتر از صد سال دارد.
به موازات آشنایی ایرانیان با پیشرفت های علمی و صنعتی جهان در سده نوزدهم و بیستم، ضرورت توجه به ادبیات کودکان در ایران هم احساس شد؛ به ویژه که تعلیم و تربیت در حال همگانی شدن بود و زمینه را برای ایجاد و رشد چنین ادبیاتی بیش از پیش فراهم می آورد. در واقع از حدود سال ۱۳۰۰ به بعد ادبیات کودکان در ایران مقوله ای تعلیم و تربیتی بوده است اما با شدت گرفتن مبارزات جریان های ضد رژیم شاهنشاهی در سال های پیش از انقلاب و از طرفی جو خفقان آوری که حاکمیت ایجاد کرده بود، ادبیات کودک از کارکرد اصلی خود فاصله گرفت. اگرچه در این دوره نیز برخی آثار متناسب با دنیای کودکان پدید می آمد، اما فشار بیش از حد رژیم پهلوی باعث شده بود مخالفان رژیم برای بیان حرف هایشان به زبان نماد و تمثیل و آثار کودکانه متوسل شوند؛ به گونه ای که در این سال ها، ادبیات کودک بیش از هر زمان دیگر، رنگ و بوی سیاسی داشت و از دنیای واقعی کودکان فاصله گرفته بود.
انقلاب و ادبیات کودک
با پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، در ادبیات کودک نیز تحولات چشمگیری به وجود آمد که برخی از آنها بدین قرار است:
۱ - افزایش تعداد عناوین جدید در هر سال:
در ۱۱ سال آخر حکومت پهلوی، به طور متوسط سالانه ۱۵۴ عنوان کتاب جدید برای کودکان منتشر می شد حال آن که در ۱۰ سال اول انقلاب به طور متوسط سالی ۲۶۵ عنوان کتاب جدید انتشار یافت که 1.7 برابر تعداد کل عناوین جدید نشر یافته در هر سال، در پیش از انقلاب است؛ یعنی در این سال ها در زمینه چاپ کتاب های جدید شاهد افزایش ۷۰ درصدی هستیم. این در حالی است که مشکلات ناشی از جنگ و حصر اقتصادی ایران توسط غرب باعث شده بود، تعداد عنوان های جدید در برخی سال های دهه شصت افت شدیدی پیدا کند.
۲ - تغییر قابل توجه نسبت تالیف به ترجمه
آمارها نشان می دهد که متوسط تالیف در اوج شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان در قبل از انقلاب، ۲۶ و متوسط ترجمه ۷۴ درصد بوده است. حال آن که این نسبت پس از انقلاب به ۶۲ درصد برای تالیف و ۳۸ درصد برای ترجمه می رسد. به عبارتی، تالیف پس از انقلاب 2.4 برابر قبل از انقلاب (با ۱۴۰درصد افزایش) و ترجمه نسبت به پیش از انقلاب، نصف شده است. این مقدار افزایش تالیف، در واقع معلول خودباوری و اعتماد به نفسی است که انقلاب به نیروهای جوان داد. البته این موضوع با تمام حسن هایش، زمینه ساز برخی حرکت های شتابزده و خام در بخش ادبیات کودک شد.
۳ - ترجمه کتاب هایی با محتوای متفاوت
برخلاف دوره پهلوی، پس از انقلاب ترجمه به سوی نفی سلطه، ایجاد فرهنگ مقاومت در برابر ابرقدرت ها، نمایاندن عمق غنا و شکوه فرهنگ کشورهای جهان سوم و تکریم ارزش های اصیل، الهی و انسانی گرایش یافت و به آثار کشورهای شرقی، توجه بیشتری شد؛ نزدیکی فرهنگ آن کشورها با فرهنگ کشورمان و الهی و ضداستعماری بودن محتوا از ملاک های مهم برای ترجمه این گونه آثار بوده است.
در این دوره از ادبیات کودک، اقلیت های نژادی چون سرخپوستان یا آفریقایی ها، با بیان و زبان خودشان با کودکان و نوجوانان ما سخن گفتند و چهره واقعی استعمار و ابرقدرت ها را به آنها نشان دادند و از مبارزات پیگیر و طولانی و خونین خویش با آن غاصبان، برای به دست آوردن حداقل حقوق انسانی خود، داستان ها گفتند.
۴ - گرایش به واقع گرایی
پس از انقلاب به دلیل باز شدن فضای سیاسی، خود به خود زمینه تاریخی و سیاسی پیدایش داستان های رمزی سیاسی از بین رفت و بی آن که اقدامی برای کاهش شمار این آثار در ادبیات کودکان و نوجوانان انجام شده باشد، آثار رمزی منحصر به مضامین اخلاقی و در برخی موارد نیز «اجتماعی»، «عرفانی» و «فلسفی» شد که آن نیز در مجموع حجم بسیار ناچیزی از آثار ویژه کودکان و نوجوانان را تشکیل می دهد.
از سویی حماسه هایی که در سال های انقلاب رخ داد، باعث شد نویسندگان حوزه کودک نیز به ثبت رخدادها تمایل نشان دهند و طبیعی است که وقتی قصد نویسنده «ثبت امانت دارانه واقعیت های بیرونی» باشد، واقع نمایی (رئالیسم) بیشتر مورد توجه قرار گیرد. بنابراین آثار داستانی- تالیفی دهه اول انقلاب، اغلب واقع گراست.
۵ - مشارکت کودکان و نوجوانان در ادبیات ویژه خود
یکی از پدیده های تاریخ ادبیات کودکان که پس از انقلاب رخ نمود، فراهم آمدن امکان مشارکت کودکان و نوجوانان در نوشتن داستان، سرودن شعر و همکاری وسیع آنها در تولید ادبیات خاص خود بود. به گونه ای که برای اولین بار در تاریخ ادبیات کودکان ایران، جنگ های ادبی با شمارگان قابل توجه منتشر می شد که حدود صددرصد مطالب آن را خود کودکان تولید می کند و فقط توسط یک بزرگسال گردآوری، تصحیح و تنظیم می شد.
یکی از قدیمی ترین، بادوام ترین و جامع ترین این جنگ ها، «سوره بچه های مسجد» از انتشارات واحد کودکان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است.
اهمیت این جریان در ادبیات کودکان و نوجوانان، زمانی بیشتر آشکار می شود که بدانیم قبل از انقلاب، این گروه های سنی، در ادبیات خاص خود مصرف کننده صرف بودند؛ اگر نوشته ای هم از آنها در مجله های خاص خودشان چاپ می شد از یک خبر ورزشی فراتر نمی رفت و قابل توجه ترین کاری که از آنان سر می زد، معرفی روستایشان در چند سطر به شکلی کاملا گزارشی یا سرودن دو-سه بیت شعر ساده درباره گربه یا سگشان، یا چند نقاشی کودکانه بود.
۶ - افزایش شگفت انگیز شمارگان کتاب
نگاهی اجمالی به شناسنامه کتاب های انتشاریافته برای کودکان و نوجوانان در قبل از انقلاب، نشان می دهد که اکثر آنها شمارگانی زیر ۳ هزار نسخه در هر چاپ داشت و به ندرت به چاپ هم می رسید. این در حالی است که در اوایل انقلاب- در زمان نبود مشکلات کاغذ و امکانات چاپ- حداقل شمارگان چاپ اول پیش پا افتاده ترین کتاب ها از گمنام ترین نویسندگان یا مترجمان برای کودکان و نوجوانان در انتشاراتی های کاملا گمنام، اغلب ۱۰هزار نسخه و در انتشاراتی های مشهور مثل «امیرکبیر» حداقل ۲۲ هزار و در کانون پرورش فکری، اغلب ۳۰ هزار و ۴۰ هزار نسخه بوده است. در عین حال شمارگان ۵۰ هزار نسخه در یک چاپ، دیگر مانند قبل از انقلاب عجیب و نامعمول به نظر نمی رسد و شمارگان ۱۰۰ هزار و ۱۲۰هزار نسخه در یک چاپ هم در مورد چندین کتاب وجود داشته است. از این گذشته در بین کتاب های منتشر شده کودک پس از انقلاب کتاب هایی مانند «تشنه دیدار» و «اسم من علی اصغر است» وجود دارد که در مدت ۶ -۵ سال ۲۵۰ تا ۲۸۰ هزار نسخه از آنها چاپ شده و به فروش رفته است.
۷ - موضوع های تازه
با پیروزی انقلاب اسلامی در کنار موضوعات آموزشی، تربیتی واخلاقی که در دوره های پیش هم معمول بود، موضوع هایی مورد توجه پدیدآورندگان آثار کودک و نوجوان قرار گرفت که تا پیش از آن یا در ادبیات کودک سابقه نداشت و یا آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته بود؛ موضوعات دینی و دفاع مقدس از شاخص ترین این موضوع هاست.
دین
بعد از انقلاب، ادبیات کودکان و نوجوانان مثل همه شئون ادب و فرهنگ ایران، تحت تاثیر فضای دینی قرار گرفت و از اندیشه های مادی و غیردینی پیش از آن فاصله گرفت. «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان»، پس از وقفه ای کوتاه کار خود را در مسیر انقلاب از سر گرفت و با جذب نیروهای جوان و استعدادهای تازه ای که در قلمرو انقلاب کشف شده بود، به جای ترجمه آثار غربی، به تالیف و نشر آثار جدید و متناسب با بینش اسلامی همت گماشت.
علاوه بر این، بسیاری از نویسندگان و ناشران خصوصی برای پاسخگویی به عطش دینی سال های اول انقلاب، اغلب به صورتی شتاب زده و در مقیاسی وسیع آثار داستانی و کمک آموزشی بسیاری هرچند نه چندان مطلوب، منتشر ساختند.
علاوه بر داستان های بامحتوای دینی که سرمشقی چون داستان راستان داشتند، در حوزه شعر کودک نیز به دین توجه شد و شاعران کودک به فراخور استعداد و توانایی شان کوشیدند، برای کودکان و نوجوانان، اشعار با محتوای دینی بگویند.
شناخت خداوند از موضوعاتی است که شاعران کودک این سال ها ، به آن پرداخته اند. اما انتزاعی بودن مفهوم «خدا» از یک سو و درک غیرانتزاعی کودک از سوی دیگر باعث شده است که شاعران این مفهوم را در ارتباط با پدیده ای ملموس و عینی مثل طبیعت، آن هم به صورت خیلی کلی مطرح کنند:
هرچند این دنیای زیبا/ شعر خداوند بزرگ است/ شعری که هر مصراع و بیتش/ مانند یک پند بزرگ است (جعفر ابراهیمی، باغ سبز شعرها)
در این میان تعداد شعرهای کودکانه ای که در آن ها به جنبه شناختی توجه شده باشد، اندک است:
به مادر گفتم آخر این خدا کیست؟/ که هم در خانه ما هست و هم نیست؟/ تو گفتی مهربان تر از خدا نیست/ دمی از بندگان خود جدا نیست/ چرا هرگز نمی آید به خوابم؟/ چرا هرگز نمی گوید جوابم؟/... به من آهسته مادر گفت فرزند!/ خدا را در دل خود جوی یک چند/ ... خدا در پاکی و نیکی است فرزند/ بود در روشنایی ها خداوند (پروین دولت آبادی/ گل بادام)
اشعاری با این مضمون نمی توانند، به نیازهای کودک در حوزه شناختی پاسخ بگویند؛ به خصوص که فضای عمومی اغلب آن ها، تکراری و شبیه به هم است و خداوند تنها به عنوان خالق طبیعت معرفی شده است. ادبیات کودک ما حتی در زمان حاضر نیز، از آثار برجسته ای که در آن ها به پرسش های بنیادین مثل خدا، معاد و مرگ پرداخته شده باشد و یا پژوهش جامعی که در این باره راه و چاره را نشان دهد، بی بهره است. بخش دیگری از اشعار با موضوع مذهبی، شعرهایی است که به بزرگان دینی پرداخته اند. این اشعار یا سوگ سرود است و یا به مناسبت میلاد معصومین(ع) سروده شده اند. تعداد معدودی از آن ها هم دارای جنبه حماسی است، مانند اشعاری که در آن ها به واقعه کربلا پرداخته شده است:
مثل باد بی پروا/ در شتاب بودی تو/ سوی نهر می رفتی/ فکر آب بودی تو/ تشنه بودی و لب را/ ذره ای نکردی تر/ از تو تشنه تر بودند/ ... بچه های پیغمبر/ ... دشمنان ولی ناگاه/ بر تو حمله آوردند/... دست پرتوانت را/ از تنت جدا کردند/ لحظه های آخر هم/ گرچه بی صدا بودی/ باز غصه می خوردی/ فکر بچه ها بودی (افشین علاء/ نسیم دختر باد)
تعداد این گونه اشعار بسیار کم است، در حالی که ظرفیت پدید آمدن اشعار زیبا و ارزشمند در این حوزه، بسیار زیاد است و می توان در انواع ادبی و حماسی، غنایی و تعلیمی در این باره شعر سرود. یکی از عمده ترین ضعف های این گونه اشعار این است که شاعر بدون این که شخصیت های دینی را آنچنان که باید برای کودک معرفی کند، شروع می کند به ستایشگری.
اشعاری که به احکام دینی و عبادات می پردازند نیز سهم قابل اعتنایی در حوزه ادبیات دینی کودکان سال های نخستین انقلاب دارند، در این اشعار، نماز از دیگر احکام و عبادات بیشتر مورد توجه قرار گرفته است:
سحرگاه وقتی که خورشید/ آن سوی کوه در خواب ناز است/ باید آن گاه برخیزیم از خواب/ چون که صبح است و وقت نماز است (افشین علاء، نسیم دختر باد)
دفاع مقدس
بسیاری از داستان های اجتماعی دهه شصت و هفتاد، بازتاب و انعکاسی از اوضاع و احوال ایران، در جنگ هشت ساله ایران و عراق و پیامدهای ناشی از آن است که تاثیرات مخرب و غیرقابل جبرانی بر زندگی کودکان گذاشته است. این گونه آثار، با هدف یا اهداف والایی از جمله همدردی با کودکان آسیب دیده از جنگ و یاری رساندن به آن ها برای کنار آمدن با شرایط جدید و دشوار زندگی پدید آوردند. مهم ترین موضوعات داستان های دفاع مقدس، عبارت است از: شهادت، جانباز و جانبازان، آزادی و آزادگی و مهاجرت.
- شهادت: داستان های خورشید خانه ما، اثر محسن پرویز، آخرین سیب، اثر مریم جمشیدی، آن مرد در باران آمد، اثر محمد حمزهزاده، به شهادت پدر در دفاع مقدس می پردازد.
- جانبازی و جانبازان: یکی از قابل تأمل ترین مسائل و تبعات جنگ، موضوع جانباز و جانبازی است، به گونه ای که اگر هم بسیاری از پیامدها و مشکلات ناشی از جنگ، به مرور و طی سالیان به پایان برسد و فراموش شود نشانه ها و عواقب جسمی و روانی جانبازی ، معمولا باقی می ماند.
در ادبیات داستانی دفاع مقدس ویژه کودکان و نوجوانان در سال های اولیه پس از جنگ این موضوع به دو شکل نمود یافته است:
الف) کودکان یا نوجوانانی که بر اثر بمباران منطقه ومحل سکونت خود جانباز شده اند. تعداد این گونه داستا ن ها اندک است. تنها در داستان خانه چوب کبریتی، اثر فروزنده خداجو و هدیه ای برای بچه های کنار شط،اثر سیروس طاهباز،قهرمانان داستان دو پسربچه ای هستند که در جنگ مجروح شده اند.در این داستان ها، قهرمانان که مجبوربه مهاجرت شده اند با مشکلات فراوانی روبه رو می شوند که پاره ای از آن ها عبارت است از: دوری از وطن، ترک دوستان، همچنین ورود به مکان های آشنا، عقب ماندن از بچه های همسن خود در درس و تحصیل و از همه مهم تر،مشکلات رفتاری و روانی مانند پرخاشگری، تنهایی و انزوا که دراثر مجروح شدن درکودکان دیده می شود.
ب-کودکان یا نوجوانانی که پدر یا عضو دیگری از خانواده شان مجروح شده ا ست. داستان های کلاغ آبی از داوود غفار زادگان و باغ فرشته ها از افسانه شعبان نژاد، این گونه اند. در این نوع داستان ها نویسنده مجبور است مفهوم مجروح شدن و از دست دادن اعضای بدن را برای کودک تشریح کند. داستان آن مرد در باران آمد از محمد حمزه زاده، علاوه بر روایت شهادت پدر در جنگ ایران، به شهادت حضرت ابوالفضل(ع) و همچنین مجروح شدن عموی دختر (قهرمان اصلی داستان) نیز می پردازد.هدف نویسندگان در این گونه داستان ها، نشان دادن نگرانی، دلهره، ترس و اضطراب کودکان در این گونه خانواده هاست.
-آزادی و اسارت:مقوله آزادی و آزادگی، همیشه و در هر زمان مورد توجه و علاقه هنرمندان به ویژه نویسندگان قرار گرفته است.در این دوره نیز، این مضمون مورد توجه پدید آورندگان ادبیات کودک قرار گرفت.داستان یک باغچه بهار از محمدرضا یوسفی، بال های آبی من از راضیه دهقان سلماسی، هفت روز هفته دارم ازاحمد رضا احمدی و داستان آزاده از مازیار تهرانی، ماجرای دختران کوچکی را روایت می کند که پدرانشان قبل از انقلاب و یا دوران جنگ اسیر شده اند.
-مهاجرت: از مخرب ترین آثار جنگ تحمیلی که بعد از خسارت های انسانی و اقتصادی بزرگ ترین زیان ها را به مردم وارد کرد، آوارگی و مهاجرت هزاران نفر از ساکنان مناطق تخریب شده بر اثر جنگ است.
غالب داستان هایی که در دهه هفتاد در موضوع مهاجرت نوشته شده، به مهاجرت های ناشی از جنگ مربوط می شوند. طی این داستان ها، مشکلات مهاجرت که بیش از همه گریبانگیر کودکان می شود،همچنین دغدغه های مربوط به تعلق خاطر کودک به وطن خویش و گروه همسالان نشان داده می شود. مشکلاتی مانند تامین کار، تحصیل، سکونت، تهیه وسایل و ابزارهای اولیه زندگی و مانند آن ها، در آن شرایط فوق العاده خاص و دشوار از مشکلات مهاجرت است ولی از همه این ها سنگین تر، ترک دیار و خانه، خاطرات گذشته، جدا شدن از عزیزان و دوستان و اعضای خانواده است که در داستان ها ضربه سختی به قهرمان اصلی وارد می سازد. داستان های خانه چوب کبریتی، هدیه ای برای بچه های کنار شط، آخرین منجوق و شهر بی خاطره از جمله داستان هایی است که به موضوع جنگ در دوران جنگ می پردازند.
جنگ و خلاقیت
روش دیگری که نویسندگان در دهه هفتاد بنا به هر دلیلی برای نوشتن درباره موضوعات جنگ انتخاب کرده اند؛ترکیب دو موضوع مجزا در یک داستان و پدید آوردن یک داستان جدید است.در واقع، نویسندگان در این گونه داستان ها، شیوه داستان در داستان یا قصه در قصه را برای آفریدن آثار ادبی دفاع مقدس برمی گزینند؛به عنوان مثال ، در داستان های بچه ها و کبوترها، اثر سیروس طاهباز، نویسنده دو موضوع جنگ (بمباران هوایی) وداستان تاریخی اصحاب فیل را در یک داستان چند صفحه ای ترکیب می کند. همچنین در داستان آن مرد در باران آمد از محمد حمزه زاده، نویسنده در طول داستان علاوه بر موضوع جنگ ایران و عراق، به موضوع کربلا، عاشورا و رشادت های حضرت ابوالفضل(ع) و بالاخره نحوه شهادت ایشان نیز می پردازد. در کنار داستان های واقع گرایانه ای که به انعکاس جنگ و مسائل مربوط به آن پرداخته اند، می توان به داستان های تخیلی اشاره کرد که از زبان اشیا، دلاوری ها و رشادت های رزمندگان را بیان می دارند. در داستان قمقمه آب از ابراهیم حسن بیگی، داستان از جایی شروع می شود که دختر تصویر پدرش را نقاشی می کند. او در نقاشی اش به دنبال یافتن صاحب قمقمه است. درحین همین جست وجو، تمام حوادث داستان اتفاق می افتد و خواننده به همراه دختر، در نقاشی به سیر در جبهه ها می پردازد تا این که سرانجام صاحب قمقمه آب پیدا می شود. داستان خانه ای روی شیشه اثر شهرام شفیعی نیز از چنین تکنیکی بهره برده است.
دفاع مقدس و شعر کودک
شعر کودک نیز در حوزه دفاع مقدس تجربه های مختلف و ارزنده ای داشته است و شاعران بزرگی در این حوزه شعر گفته اند که یکی از موفق ترین وپی گیرترین آن ها مرحوم قیصر امین پور بوده است.
در ادامه برای این که بدون وارد شدن به بحث مفصل شعر کودک و دفاع مقدس، حال و هوای این گونه شعرها برای مان معلوم شود، به شعرهای امین پور در این زمینه می پردازیم. زبان و بیان امین پور، آن چنان به مایه های روانی، سادگی و صمیمیت آمیخته است که غالبا از واژگان و عناصر خیال کودک و نوجوان لبریز است؛ به ویژه واژگان متعلق به فضای مدرسه و تحصیل، مانند ضرب، مساحت، محیط، رسم ، خطوط، معلم، کلاس، تخته سیاه، تاریخ، جغرافیا ، دیکته و انشا. زبان و لحن امین پور به گونه ای است که به سختی می توان مرز مشخصی میان مخاطبان کودک و بزرگسال آثارش تعیین کرد. علاوه بر این، امین پور مجموعه های «به قول پرستو» ، «بی بال پریدن»، «مثل چشمه ، مثل رود»، «منظومه ظهر روز دهم» و آثار پراکنده ای را که به ویژه در سروش از او چاپ شده است، ویژه مخاطب کودک و نوجوان سروده است.
در اشعار با مایه های دفاع مقدس، دغدغه اصلی امین پور، برخورد کودک ایرانی با جنگ تحمیلی است؛آن هم در سه برهه: ۱-جنگ و پایداری۲-صلح و سازندگی۳-پیامدهای جنگ، از جمله مهاجرت، وضعیت جانبازان، مفقودان وتبادل اسرا.
تو همچون غنچه های چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
مگر راز حیات جاودان را
تو از فهمیده ها فهمیده بودی؟
گفتن از جنگ و شهادت در اشعار دهه ۸۰امین پور نیز ادامه دارد، این اشعار او نیز دارای عاطفه ای قوی و تاثیرگذار است:
باز هم اول مهر آمده بود/و معلم آرام/اسم ها را می خواند/اصغر پورحسین!/پاسخ آمد/حاضر/قاسم هاشمیان!/پاسخ آمد/-حاضر/-اکبر لیلازاد.../پاسخش را کسی از جمع نداد/بار دیگر هم خواند/-اکبر لیلازاد!/-.../پاسخش را کسی از جمع نداد /همه ساکت بودیم/جای او این جا بود/اینک، اما تنها/یک سبد لاله سرخ /در کنار ما بود/لحظه ای بعد معلم سبد گل را دید/شانه هایش لرزید/همه ساکت بودیم/ناگهان در دل خود/زمزمه ای حس کردیم/غنچه ای در دل ما می جوشید/گل فریاد شکفت!/همه پاسخ دادیم-حاضر/ما همه اکبر لیلازادیم! (منابع این نوشتار در روزنامه موجود است.)