دکتر پیروز ایزدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
تعداد بازدید : 0
ایران بازار جذاب
کشورهای اروپای دوم است
نویسنده : پویا صیامی نمین
روابط میان ایران و کشورهای اروپایی میتواند از درجه اهمیت بالایی برای جمهوری اسلامی ایران و همچنین کشورهای اروپایی برخوردار باشد. از یکسو ایران به تکنولوژی و صنایع پیشرفته کشورهای اروپایی نیازمند است و از سوی دیگر ایران به عنوان یک بازار جذاب و با پتانسیل بالا برای کشورهای اروپایی قابل توجه است. دکتر پیروز ایزدی استاد دانشگاه و کارشناس اروپا با تاکید بر این مسئله بر این باور است میتوان دوباره به سطح تعاملات مناسبی که طرفین در دولت اصلاحات با یکدیگر داشتند بازگشت.
توافق میان ایران و کشورهای ۱+۵ در ژنو زمینههای همکاری و تعامل هرچه بیشتر میان طرفین را فراهم کرد. این روند به ویژه در خصوص کشورهای اروپایی چشمگیرتر بوده است، چراکه پیشینه مناسبی در این رابطه وجود داشته است. بر این اساس با عنایت به تفاهمات ژنو چه چشم اندازی از همکاری میان ایران و اتحادیه اروپا را متصور هستید؟
برنامهای که در ژنو میان ایران و کشورهای ۱+۵ مورد توافق قرار گرفت، تفاهمی موقت برای اعتمادسازی دوجانبه است تا با این اعتمادسازی میان طرفین گامهای بعدی در این مسیر برداشته شود و پرونده هستهای ایران کاملا از مشکلات و مسائلی که در این بازه متوجه آن بوده خارج شده و در نهایت به رفع کلیه تحریمها منتهی گردد. در خصوص اروپا هم همین وضعیت مصداق دارد. یعنی با اعتمادسازی که به تدریج میان طرفین به وجود میآید، درها برای ارتقای مناسبات میان ایران و اتحادیه اروپا باز میشود و در نتیجه ما میتوانیم به آینده مناسبات امیدوار باشیم چراکه ایران به لحاظ پتانسیلها و ظرفیتهایی که دارد هم در بخش انرژی و هم به عنوان بازار بزرگ 70 میلیونی هم برای سرمایه گذاری و هم برای فروش کالا بازار جذابی برای اروپاییان به شمار میرود، ضمن اینکه ایران میتواند یک تامین کننده مناسب انرژی برای کشورهای این قاره مد نظر قرار گیرد. از سوی دیگر ایران هم به تکنولوژی و فن آوری اروپا احتیاج دارد و این نیاز متقابلی زمینه خوبی را برای فضا سازی و اعتمادسازی مناسب که به دنبال ژنو به وجود آمده است فراهم میگرداند. در نتیجه به باور من چشم انداز مثبت و خوبی در رابطه آینده تعاملات میان ایران و اتحادیه اروپا به چشم میخورد.
تعامل با اروپا و محدود کردن به تروئیکای آلمان و فرانسه و انگلستان، از سوی ایران، نوعی غفلت ورزیدن از استفاده از فرصتهایی که در سایر حوزهها و به ویژه دیگر کشورهای اروپایی وجود دارد به شمار نمیرود؟
باید توجه کرد که کشورهای بزرگ اروپایی در روابطشان با ایران حساسیتهایی دارند که کشورهای کوچکتر ممکن است این حساسیتها را نداشته باشند. بنابراین ایران میتواند با کشورهای کوچکتر هم روابط خوبی برقرار کند و از آنها به عنوان یک پل ارتباطی با اتحادیه اروپا استفاده کند. ضمن اینکه این میتواند به عنوان گام اول حائز اهمیت باشد. یعنی ما اگر در مواردی نتوانستیم با سه کشور بزرگ اروپایی به توافق دست یابیم، با کشورهای کوچکتر راحتتر میتوان به نتیجه رسید و باب همکاری را با آنها باز کنیم. طبیعتا این مسئله خود میتواند پل ارتباطی برای همکاریهای بیشتر ایران با اتحادیه اروپا باشد و ایران از نفوذ آن کشورها در اتحادیه اروپا به نفع خود استفاده کند.
با توجه به اینکه وزیر خارجه ایتالیا نخستین مقام برجسته اروپایی بود که پس از سالها وارد ایران شد، بسیاری معتقدند منافع اقتصادی که در رابطه متقابل میان ایران و ایتالیا وجود دارد، میتواند به بهبود روابط دو کشور کمک نماید. ضمن اینکه با توجه به اینکه فرصتهای خوب اقتصادی برای کشورهای اروپایی مثل ایتالیا، اسپانیا و نروژ وجود دارد، آیا میتوان چنین تروئیکایی را جایگزین کشورهای فرانسه، انگلستان و آلمان نمود؟
اگر سابقه روابط ایران و ایتالیا را مورد بررسی قرار دهیم، در مییابیم که دو کشور، از نظر سیاسی مشکلی با یکدیگر نداشتند. مشکلاتی که به طور مثال ما با انگلستان، فرانسه و حتی آلمان در مقاطعی داشته ایم. ضمن اینکه ایتالیا زمانی پس از آلمان، (در دوران دولت اصلاحات) بزرگترین شریک تجاری ایران به شمار میرفت و سرمایه گذاریهای گستردهای را در ایران انجام داده بود و سطح تعاملی مناسبی میان دو کشور برقرار بود. در خصوص اسپانیا هم که شما به آن اشاره کردید، باید متذکر شد که این کشور هم در سطحی پایینتر میتواند به عنوان یک شریک تجاری خوب برای ایران به شمار آید. اما به هر حال بحث جایگزین کردن هم چندان نمیتواند محلی از اعراب داشته باشد. چراکه با عنایت به پتانسیلهایی که ایران از آن برخوردار است، ایران برای آلمان، انگلستان و فرانسه هم جذابیتهای قابل توجهی دارد. در نتیجه این کشورها میتوانند به نوعی در کنار یکدیگر و نه به جای یکدیگر قرار بگیرند و وظیفه مکملی را ایفا نمایند. اگر ما به لحاظ برخی حساسیتهای سیاسی نتوانیم آنطور که باید و شاید با آن سه کشور بزرگ رابطه برقرار کنیم، در گام نخست و در مرحله اعتمادسازی، میتوانیم روند را با کشورهای کوچکتر آغاز کنیم که در نهایت وقتی مناسبات گسترش یافت و روابط ما با اتحادیه اروپا هم بهبود یافت و اعتمادسازی دوطرفه فزونی یافت، با آنها هم عادی سازی و افزایش سطح روابط تجاری را پی بگیریم.
با توجه به اینکه بحران اقتصادی پیش آمده در اروپا تا حدی به بروز واگرایی در میان اعضای این اتحادیه منتج گشته است، آیا این امکان وجود دارد که ما برای برقراری روابط اقتصادی با اعضای این اتحادیه، از مسیری غیر از اتحادیه استفاده کنیم و به صورت مستقل با کشورهای اروپایی کانال بزنیم؟
باید توجه کرد که روابط با کشورهای اروپایی در دو مسیر قابل پیگیری است. یکی از طریق اتحادیه اروپا و دیگری به صورت مستقل و برقراری روابط مستقیم با کشورها. البته باید اذعان داشت که قوانین این اتحادیه به نحوی است که کشورها به دلیل تعهداتی که در قبال این اتحادیه دارند، ملزم هستند تصمیماتی که اتحادیه اروپا اتخاذ مینماید را رعایت کنند. ولی مواردی که منع قانونی ندارد میتواند در دستور کار قرار گیرد و راه برای برقراری روابط دوجانبه باز است و ایران میتواند با کشورهای کوچکتر رابطه داشته باشد و همانگونه که اشاره کردم این میتواند به مثابه یک پل ارتباطی برای آینده و ارتباط بیشتر با کل اتحادیه اروپا محسوب شود.
با توجه به اینکه شکافهای سیاسی و اقتصادی در اتحادیه اروپا امروز بیش از هر زمان دیگری نمود عینی یافته است، ایران چه راهکاری را میتواند در دستور کار قرار دهد که منافع خود را در خصوص رابطه با اتحادیه اروپا بهینه نماید؟
البته بحث واگرایی که شما به آن اشاره کردید هنوز پیامدهای مبرهن و مشخصی در سطح این اتحادیه نداشته و همچنان تمام 28 کشور به تعهداتی که در قبال اتخاذ تصمیم گیریهای مشترک دارند وفادار هستند. به همین خاطر باز هم باید تکرار کنم ایران میتواند با کشورهای جنوب اروپا به لحاظ اینکه مشکلات سیاسی کمتری با آنها داشته است، راحتتر کنار آید و روابط اقتصادی را سادهتر گسترده نماید. به ویژه اینکه آنها در شرایط کنونی کشورهایی هستند که از بحران لطمه دیده اند و هرنوع سرمایه گذاری که در ایران انجام دهند به ایجاد اشتغال در آن کشورها کمک میکند و یاری رسان اقتصاد صدمه دیده آنها خواهد شد. بر این اساس ایران با عنایت به پتانسیلهایی که از آنها برخوردار است، بازار جذابی برای این کشورها به شمار میرود.
این حقیقتی است که ما از این ظرفیت استفاده نکردیم که با دیگر کشورهای اروپایی سطح بالاتری از تعامل به ویژه در زمینه اقتصادی پی بگیریم و این روند تنها بر چندین کشور محدود مانده. شما هم اشاره کردید که تعامل با کشورهای جنوب اروپا احتمالا سادهتر خواهد بود چراکه پیشینه منفی در این رابطه وجود ندارد. بر این اساس چه اقداماتی باید انجام بگیرد تا ایران سطح تعاملات خود را با این کشورها افزایش دهد؟
شاید اگر تا امروز در این زمینه اقدام نکردیم بخشی از آن به جو سنگین بینالمللی علیه ایران باز میگردد و طبیعتا انجام اینگونه تحرکات بسیار مشکل بوده است. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم نیازهای ما تا چه حد از سوی این کشورها تامین میشود. به عنوان مثال ما نیازهایی در زمینه صنایع تکنولوژیهای پیشرفته داریم که مثلا کشوری مانند آلمان بهتر میتواند این نیازها را برآورده نماید. ولی به هر حال به این معنا نیست که کشورهای کوچکتر چیزی برای عرضه ندارند؛ به هرحال باید تخمینی منطقی در این رابطه انجام گیرد و دریابیم که اقتصادهای دو طرف تا چه حد میتوانند با یکدیگر مکمل باشند. بر این اساس با کشورهایی که بیشتر میتوانند نیازهای ما را فراهم کنند، تماسها و ارتباطات بیشتری داشته باشیم و راه را برای مناسبات گستردهتر فراهم کنیم.
اگر بخواهید چند مورد را در این رابطه مورد توجه قرار دهیم، جنابعالی کدام کشورها را به طور نسبی حائز این شرایط میدانید؟
ایتالیا که در کشورهای جنوبی صنعتیترین کشور جنوب است و پتانسیل بالایی در زمینههایی چون ماشین آلات صنعتی دارد میتواند یکی از این موارد به شمار آید. اسپانیا در رده بعدی قرار میگیرد. البته نباید از لهستان هم به سادگی گذر کرد و این کشور با عنایت به رشد اقتصادی قابل توجهی که دارد میتواند مورد مناسبی به شمار آید. ضمن اینکه کشورهایی چون اتریش و یونان هم در زمره کشورهایی هستند که از قبل همکاریهای مناسبی با ایران داشته اند و سعی کردند همیشه بین اتحادیه اروپا و ایران میانجیگری نمایند و از حیث سیاسی این کشورها در زمره کشورهایی بودند که از سالیان قبل از حامیان ایران در اتحادیه اروپا بوده اند. ضمن اینکه جمهوری چک هم پس از لهستان میتواند در اروپای شرقی مد نظر قرار گیرد و در پایان به باور من ایرلند هم پتانسیلهای مناسبی برای توسعه این روند دارد.