همه جوابهای آقای شهـردار
چالشهای فرهنگی توسعه مشهد در گپ و گفتی با مهندس پژمان
پیگیریها و انتقادات مکرر روزنامه خراسان از نحوه ساخت و سازهای اطراف حرم مطهر و طرح دیدگاههای نخبگان در مورد فقدان نگرش جنبههای تمدن سازانه و معماری متناسب با هویت پایتخت معنوی ایران باعث شد تا شهردار مشهد برای ارائه توضیحات در مورد اهداف، ضرورتها، موانع و نوع مواجهه شهرداری با این موضوع به روزنامه خراسان بیاید. هرچند این گفت و گو و بازدید دست اندرکاران روزنامه از بافت فرسوده و اقدامات انجام شده شهرداری نگاه ما را نسبت به تلاش قابل تقدیر شهرداری و مشکلات پیش روی این نهاد روشن تر کرد اما همچنان پاسخ سوالات اصلی ما به ظرفیت محدود کارشناسی و اجرایی کشور در حوزه معماری اسلامی و مشکلات تامین مالی و همکاری نکردن دستگاههای دولتی احاله شد که در جای خود بسیار مهم اما لاینحل به نظر نمی رسد. مهندس پژمان به تفصیل در مورد وضعیت اسفبار بافت فرسوده، قبل از شروع طرح و نجات قابل تقدیر این محدوده از نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی توضیح داد اما نقد خراسان هرگز متوجه اصل نوسازی و پاکسازی بافت فرسوده نبود و نیست بلکه اینکار را اقدامی بزرگ و ستودنی میداند، حرف ما این بود حال که فرصتی تاریخی و غیرقابل بازگشت برای بازسازی اطراف مضجع شریف حضرت رضا(ع) مهیا شده است آیا نباید این بازسازی مبتنی بر مولفههای هویتی شهر زیارتی و شهرسازی و معماری اسلامی و الهام بخش معارف رضوی و انقلاب اسلامی باشد؟ آیا الگوی توسعه مشهد باید مشابه کیش و دبی باشد؟ و اینکه آیا در کنار آثار مثبت نوسازی بافت فرسوده در مورد آثار منفی فرهنگی و اجتماعی این نوع نوسازی بی هویت، فکری شده است؟ مهندس پژمان ریشه مشکلات را در نهادهای دیگر می داند و این حرف تا حد زیادی درست است اما در این میان از نقش شهرداری در حل این مشکلات نمیتوان چشم پوشی کرد. ما سعی کردیم در این ویژه نامه در کنار نظرات و انتقادات صاحبنظران و نخبگان دفاعیه آقای شهردار را بدون کم و کاست منتشر کنیم تا مخاطب با خواندن همه حرفها و نظرات خود به قضاوت بنشیند.
مهندس پژمان: بارها در روزنامه خراسان مطالبی در مورد بافت پیرامون حرم مطهر به چاپ رسیده و راجع به معماری یا ارتفاع یا موضوعات دیگر آن اظهارنظر شده است. خوب است شما در جریان مبانی این موضوع قرار بگیرید که این طرح از ابتدا چه بوده است و ما چقدر در آن دخالت داریم. ما به دنبال شرایط مطلوبی هستیم که کمترین ایراد ممکن به آن وارد باشد. ما همیشه آغوش مان را برای انتقاد باز کرده ایم و این را هم میپذیریم تصمیمی که سالها پیش گرفته شده است نیاز به بازنگری و تغییر دارد، ولی نمی توان یک طرح را به طور مرتب مورد بازنگری قرار داد و اگر با برداشت یک کارشناس منطبق نبود توقع بازنگری مجدد و تغییر طرح را داشته باشد. از حدود 20سال پیش که این طرح شروع شده شاهد تحولات فراوانی بوده است، دوسال پس از تصویت مورد بازنگری قرار گرفت، بعد از دو سه سال دوباره به آن اعتراض شد و تا امروز به همین شکل ادامه داشته است. باید گفت که در مجموع، هر کاری که برای اجرا در کشور تصویب میشود به جای تقویت آن، غالبا با حرفها و نقدها، زمینه به شکلی فراهم میشود که آن کار متوقف شود.
شروع طرح احیای بافت فرسوده
در طرحی که در سال 1350 برای مشهد تهیه شده بود، راه حلهایی برای اصلاح معابر و رفع کاستیها ارائه داده بود اما در سال 1367 که عمر 20ساله این طرح به پایان نزدیک شده بود، مشاوران و کارشناسان به این نتیجه رسیدند که تمام پیش بینیهای قبلی و راه حلهای ارائه شده محقق نشدهاست و خرابیها و معضلات بیشتر هم شده است؛ دلیل آن هم کاهش جمعیت این محدوده بوده است، زیرا خانهها فرسوده و غیرقابل سکونت و بزهکاری نیز زیاد شده بود. لذا مشاوران این طرح جدید به این جمع بندی رسیدند که با طرحهای رایج امکان اصلاح این منطقه وجود ندارد و باید طرح خاصی برای بافت فرسوده اطراف حرم مطهر تهیه کرد. همان جا اشاره میکنند که سازوکارهای شهرداری هم قابل اجرا نیست و باید متولی و مجری خاصی برای آن در نظر گرفته شود. بر همین اساس مرحوم کازرونی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری از ایشان اجازه خواستند تا برای رفع نارساییهایی که دیوار به دیوار حرم مطهر قرار گرفته اند، اقدام جدی صورت بگیرد. ایشان هم پس از موافقت، این کار را موجب اجر و ثواب دانستند زیرا کلیدی ترین و محوری ترین سیاست این طرح، اصلاح امور این منطقه برای خدمت رسانی و رفاه و آسایش زائران است.
از معابر نامنظم و باریک تا معماری و مصالح نامرغوب
نتایج مطالعه اولیه این طرح بسیار جالب بود؛ اول اینکه این بافت یک بافت ارگانیک بود، یعنی شبکه معابر آن مانند رگهای بدن دارای یک نظم هندسی مشخص نیست و اکثر معابر باریک و بن بست بوده و امکان رفت و آمد و تردد وسیله نقلیه ندارد. 50 درصد قطعههای این بافت زیر صدمتر است. کمترین مساحت حدود 11متر و قطعات 20 متری، 30متری و ... که هیچ قابلیتی برای اصلاح ندارد. 70 درصد ابنیه موجود در این بافت بیش از 35 سال عمر دارند، به لحاظ معماری و مصالح بسیار نامرغوب هستند و با یک زلزله جزیی، به تلی از خاک تبدیل میشوند. به غیر از 5یا 6 بنا که به لحاظ معماری ارزشمند بود و میراث فرهنگی آنها را در اختیار داشت، این بافت هیچ بنای ارزشمند دیگری نداشت. حداکثر ارتفاع 1.2 طبقه بیشتر نبود ولی بهصورت ریزدانه و با تراکم جمعیتی بالای 75درصد این املاک در اختیار ورثه است و یکی از دلایل ریز شدن زمین ها، همین وراثتی بودن و مشکلات بین وراث بوده است. زیرساختها بسیار خراب و در مرز حداقلهاست و به علت مشکلات معابر، امکان خدمت رسانی هم وجود ندارد؛ امکان تردد وسایل امدادی و آتش نشانی یا حتی وسایل حمل زباله وجود نداشت، زبالهها را با وسایل کوچک مانند گاری جمع میکردند و به جایی که امکان آمدن خودروی حمل زباله وجود داشت میبردند. تنگی معابر به حدی بود که خاطرم هست وقتی شخصی فوت میکرد برای تشییع جنازه دچار مشکل میشدند و تابوت در بعضی از مسیرها نمی پیچید. مسیرها به حدی پیچیده بود که برای آدرس دادن هم دچار مشکل میشدید. در اوایل انقلاب مهندسین شرکت گاز اجازه گازرسانی به این مناطق را نمی دادند زیرا به دلیل وضعیت ارگانیک آن، لولههای گاز مانند یک بمب خواهند بود که در اطراف حرم مطهر قرار گرفته است ولی با فشارهای سیاسی مجبور به گازرسانی شدند.
تمرکز انواع بزهکاریهای اجتماعی
در حوزه اجتماعی مدیرکل دادگستری آن زمان اشاره میکرد که بیش از 70 درصد جرایم استان خراسان بزرگ در مشهد اتفاق میافتد و جالب تر اینکه بیش از 60 درصد این جرایم در همین مناطق اطراف حرم صورت میگرفت. مجموعه ای از جرایم متعددی مانند اعتیاد، فساد جنسی، قاچاق، سرقت، زورگیری، مال خری و انواع و اقسام فجایع دیگر. بسیاری از این منازل به دلیل فرسودگی و نبود امکان زندگی، به محل نگهداری گوسفند تبدیل شده بودند. روستاییانی که به شهر مشهد کوچ میکردند در این مناطق ساکن میشدند و اهالی قدیمی و اصیل، آنجا را ترک میکردند. به دلیل نوع بافت و سردرگمی معابر، محلی مناسب برای اختفای مجرمین و رفت و آمدهای مشکوک شده بود که نیروی انتظامی امکان ورود به آن را نداشت. زائران بسیاری در این مناطق مورد آزار قرار گرفتند و اتفاقات زشت و زننده دیگر.
کمترین بهره برداری اقتصادی از مرغوب ترین اراضی
به لحاظ اقتصادی هم کمترین کارکرد و بهره برداری ممکن از این اراضی صورت میگرفت در حالی که این منطقه در جوار حرم مطهر قرار دارد. کاسبی بسیاری از اهالی منطقه، اجاره دادن این منازل با حداقل امکانات و شرایط نامساعد به مسافران و زائران بود و هنوز هم این موضوع ادامه دارد. شخصی که در نماز جمعه مسئولان را با صدای بلند خطاب قرار داد از همین موضوع شکایت میکرد؛ او 80 متر زمین در یک کوچه دومتری در اطراف حرم مطهر داشت، شهرداری خانه ای بزرگتر، با امکانات مناسب در خیابان کاشانی برایشان در نظر گرفته بود، خود ایشان قبول داشتند که شرایط این منزل با آن خانه قابل مقایسه نیست ولی میگفتند زندگی شان چه میشود؟ محل درآمد او هم همین منزل قدیمی بود که یک طبقه آن را همیشه به مسافران اجاره میداد. ما شاهد بودیم که در خیابان امام رضا(ع) و خیابانهای بسیار دور از حرم برای ساخت هتل آپارتمان سرمایه گذاری انجام میشد ولی در نزدیک ترین محلها به حرم مطهر این اتفاق نمی افتاد؛ دلیل آن نبود زیرساختهای اولیه، شبکههای بسیار نامناسب، کوچک بودن قطعات و مواجهه با مالکان متعدد، بافت اجتماعی ضعیف و زشت و اشکالات بسیار دیگر. ما به این جمع بندی رسیدیم که برای بیرون رفتن از این شرایط، اولین قدم اصلاح شبکه معابر است زیرا اگر وضعیت دسترسی اصلاح شود، امکان حمل و نقل و جابهجایی مواد و مصالح ساختمانی فراهم میشود. برای ایجاد خیابان جدید یا تعریض خیابانهای قدیمی، باید بعضی قطعات خریداری میشد. برای این کار با مشکلات بسیاری مواجه شدیم؛ از طرفی فرسودگی این بناها و از طرفی ریزدانه بودن آنها، در همین جا زمینی به مساحت 11مترمربع خریداری شد که 132 نفر مالک داشت یا زمینی به مساحت 20 مترمربع با 96 مالک، راضی کردن این مالکان کار بسیار سختی بود. به هر حال این اتفاق افتاد و نفسی به این بافت داده شد. پس از خریداری و تخریب این بناهای فرسوده، باید برای نوع کاربری این محدوده تصمیم گیری میشد.
محوری ترین موضوع در اطراف حرم مطهر، خدمت رسانی به زائران
محوری ترین موضوع در شهر مشهد و مناطق پیرامون حرم مطهر، خدمت رسانی به زائران امام رضا(ع) است. مطلوب ترین شرایط برای زائر این است که کمترین فاصله را با حرم داشته باشد و با صرف کمترین وقت و هزینه بتواند خدمات مناسبی را دریافت کند؛ چه اقامتی و سکونت و چه سایر خدمات. اگر میخواستیم این املاک را دوباره به کاربری مسکونی اختصاص بدهیم، شرایط با گذشته فرقی نمی کرد و باز هم زائران باید در نقاط دوردست اقامت میکردند و ساکنان این مناطق هم در معرض رفت و آمدهای زائران قرار میگرفت. پس بهتر بود ساکنین به مکانهایی منتقل شوند که هم در مناطقِ شلوغ نباشند و هم در زمانهای عادی، این مناطق خالی از سکنه به نظر نرسند. پس تصمیم بر این شد که بیشتر این بافت به امر اقامت اختصاص داده شود.این بافت دارای کمترین خدمات عمومی ممکن بود؛ سرانه فضای سبز آن در حدود نیم یا یک مترمربع بود در حالیکه در طرح جامع شهر، باید به 12متر مربع برسیم. شبکههای معابر و زیرساختهای آن هم بسیار ضعیف بود. لذا با ایجاد شبکههای جدید، هم دسترسیهای تازه به حرم مطهر ایجاد میشد و هم فشار از روی چهار محور اصلی منتهی به حرم برداشته میشود. هم چنین انرژی و جذابیتهای حرم مطهر هم به داخل این بافت منتقل میشد و انگیزه سرمایه گذارها برای سرمایه گذاری در این مناطق افزایش مییافت.
تجمیع قطعات ریزدانه
از نکات محوری این محدوده، سیاست تجمیع قطعات بود، زیرا به دلیل ریزدانه بودن قطعات، دادن تراکم مناسب و کیفیت و معماری قابل قبول وجود نداشت. این طرح در شورای عالی شهرسازی تصویب و اولین مرحله انتقادها از همین جا شروع شد. درگیر شدن با صاحبان این زمینها مشکلات بسیاری دارد، عدهای به علت احداث مسیر یا ایجاد یک مکان عمومی، در شرایط تخریب قرار گرفته بودند، دیگران هم که در طرح قرار نداشتند، وقتی برای احداث بنای جدید اقدام میکردند، به آنها گفته میشد که به علت مساحت کم زمین، باید با پلاکهای همجوار تجمیع کنید، در غیر اینصورت آنرا بفروشید و تخلیه کنید. لذا اعلام کردند که این طرح مشکل دارد و اجرایی نیست.
کمربند شارستان به جای زیرگذر حرم مطهر
پس از بازنگری قرار شد 4 خیابان جدید به شبکه موجود اضافه شود تا ترافیک زیر حرم مطهر کمتر شود. زیرا تنها 48 درصد حرکتها به سمت حرم مطهر مقصدی هستند و 52درصد عبوری. در هیچ جای دنیا، ترافیک عبوری را از حساس ترین مرکز شهر عبور نمی دهند، زیرا علاوه بر شلوغی و ازدحام و آلودگی هوا و مشکلات اجتماعی، امکان اتفاقات امنیتی هم وجود دارد. این شارستان به صورت یک کمربند در اطراف حرم مطهر است، کسانی که مقاصدی غیر از ورود به حرم مطهر را دارند، میتوانند قبل از حرم تعیین مسیر کنند.
ضابطه گذاری برای معماری اطراف حرم
همه طرحهای تفصیلی تنها در 2بعد هستند، تعیین کاربری ملک و تراکم آن. ولی ما در این طرح، تمام خیابانهای اصلی موجود را شناسایی و با برگزاری مسابقه و ارتباط با بهترین مشاوران کشور، برای طراحی شهری این مناطق برنامه ریزی کردیم. مسائلی مانند نوع فضاها به لحاظ حجمی و جرمی، شکل و فرم معماری، مواد و مصالحی که مناسب این مناطق است، دامنه خدمات و ... . به عنوان مثال، در اطراف حرم مطهر، مجوز نماهای خاص مانند شیشه رفلکس، آلکوپاند و کامپوزیت محدود است.
ارتفاع زیاد بناها و محدود شدن دید حرم
یکی دیگر از سوالات مطرح شده، ارتفاع زیاد بناها و محدود شدن دید حرم مطهر است. اولا باید بگویم بنا بر طرح تفصیلی خازنی مربوط به سال 1352، امکان احداث بنای 25 طبقه هم وجود داشته است. نمونه آن ساختمان مدینهالرضا(ع)در خیابان شیرازی است که در گذشته کاروان سرای ملک بوده است. در سال 70 یا 71 که به این ملک پروانه ساخت دادند، مجوز ساخت بیش از 20 طبقه برای آن صادر شده بود. صاحبان این ملک در حدود سال 82 برای ساخت بنا مراجعه کردند یعنی زمانی که این طرح جدید تهیه و تصویب شده بود. ما اعلام کردیم که آن پروانه باطل شده است و با کلی فشار و درگیری، آنها را مجبور کردیم که حداکثر 14 طبقه بسازند. یکی از دلایل ما برای این ساختمانهای مرتفع، علاوه بر متفاوت شدن ظاهر این مناطق، کمک کردن به شناسایی محلات است. حداکثر ارتفاع در حلقه اول و در اطراف حرم مطهر، 12 طبقه و به اندازه ارتفاع اماکن متبرکه است. در رینگ دوم که بعد از حلقه اول قرار دارد تا 12 طبقه میتوان به آن اضافه کرد. در مورد دید حرم هم، این دید تنها در خیابانهایی وجود دارد که در مسیر حرم مطهر قرار دارند ولی اگر از مسیر اصلی وارد یک کوچه فرعی بشوید، حتی با وجود یک ساختمان یک طبقه هم حرم دیده نمی شود. در حالیکه ما 4 خیابان جدید هم به سمت حرم مطهر باز کردیم تا مسیرهای دید افزایش بیابد. تنها اشکال این ساختمان ها، از بین بردن دید کسانی است که از دوردستها و از روی پشت بامها میتوانستند حرم را مشاهده کنند. اینکه از هر نقطهای و با هر شرایطی بتوان حرم را دید، موضوعی است که باید راجع به آن بحث شود اما آیا تنها برای همین موضوع، باید از تمام ظرفیتهای این بافت چشم پوشی کرد؟
تامین اعتبار پروژه از محل خود پروژه
بحث کلیدی دیگر تامین اعتبارات لازم برای اجرای این طرح بود زیرا هیچ اعتباری از حوزه دولت یا بخشهای عمومی به این طرح اختصاص داده نشد. برای ایجاد خیابانهای جدید و فضاهای عمومی، این هزینهها باید در باقیمانده زمینها سرشکن میکردیم، در نتیجه تصمیم گرفتیم حداکثر 30درصد کاربری این منطقه تجاری و بقیه آن هم کاربری اقامتی داشته باشد.
بضاعت کم کشور در حوزه معماری اسلامی
انتقاد دیگری که وارد شده موضوع معماری ساختمان هاست. شهرداری مشهد از همه اشخاص برجسته کشور در حوزه معماری دعوت کرد تا تمام بضاعت خود را برای تهیه بهترین و مناسبت ترین معماری این ساختمانها به کار ببندند؛ حتی گفتیم اگر میتوانید یک سبک خاص معماری دوران جمهوری اسلامی را طراحی کنید و ما هزینههای آن را پرداخت خواهیم کرد. ولی متاسفانه بضاعت کشور در همین حد است و با وجود دانش آموختگانی که غالبا با سبک و سیاق و اصول معماری غربی تربیت شدهاند و میل و گرایش آنها به مدرنیسم است، نمی توان بیش از آنچه اتفاق افتاده است انتظار داشت. ضمن اینکه هیچ وقت مولفهها و مشخصههای معماری اسلامی - ایرانی به درستی تبیین نشده است تا بر اساس این اصول بتوان ساختمانها را محک زد؛ ممکن است کارشناسی همین معماری را مصداق معماری اسلامی بداند و دیگری درست نقطه مقابل معماری اسلامی.
روح معنویت تحت الشعاع لوکسسازی بازارها
دغدغه دیگر دوستان این است که چرا هتلها و بازارهای اطراف حرم مطهر شیک و لوکس ساخته میشوند؟ و ممکن است فرهنگ رضوی تحتالشعاع این ظواهر قرار بگیرد. ما بنا داریم از یک چالش و بحران خارج شویم؛ اصطلاحی بین مردم مشهد رایج است که به اجناس ضعیف و کالاهای ارزان قیمت، میگویند دم بستی. زمانی که بنده شهردار منطقه ثامن بودم، یکی از گرفتاریهای همیشگی ما، فروش کالاهای تاریخ مصرف گذشته و مسائل امنیتی در این منطقه بود. زمانی که بخشی از این مغازهها در حال تخریب بود، عده ای شکرگذار بودند که این مغازهها خراب شدند، زیرا که فقط ظاهر آنجا مغازه بود ولی در اندرونی فساد و جنایت بسیاری صورت میگرفت و همه این اتفاقات در اطراف حرم مطهر بود. امروز ما میخواهیم کمی کیفیت کار و زندگی در اطراف حرم بهبود پیدا کند. همان طور که مردمی از هر قشر و با هر وضعیت اقتصادی که به زیارت مکه و مدینه مشرف میشوند از بهترین خدمات و امکانات استفاده میکنند، ما هم باید برای زائران امام رضا(ع) بهترین شرایط را فراهم کنیم. عده ای معتقدند این کیفیت بالای بناها، مردم ضعیف را دچار مشکل میکند. اولا ما فقط برای این زمین ها، «کاربری» تعیین میکنیم، اگر کسی خواست میتواند در این زمینها مهمانسرا بسازد ولی مسلما کسی که این زمین را با این شرایط و قیمت بالا میخرد، به سرمایه گذاری کم راضی نیست و از حداکثر توان این فضا استفاده خواهد کرد.
ظرفیتهای اقامتی
هم چنین ما حدود 120هزارنفر شب، ظرفیت اقامتی در اطراف حرم پیش بینی کرده ایم که 30 هزار تخت آن برای محرومان در نظر گرفته شده است و هزینههای آن را هم پذیرفته ایم. اعلام کردیم میتوانیم زمین و پروانه رایگان در اطراف حرم مطهر صادر کنیم تا کسانی که توان مالی مناسب و قصد کار خیر برای مردم ضعیف را دارند، بتوانند آپارتمانهای با کیفیت مناسب و حداقلی بسازند که زائران متوسط و ضعیف هم از این امکانات استفاده کنند، اما نباید انتظار بهترین خدمات را از ما داشته باشند و ممکن است فاصله بیشتری با حرم داشته باشند.
میراث فرهنگی روی 140 نقطه دست گذاشته است
میراث فرهنگی قبلا 5 بنای تاریخی داشته است که الان آنرا به بیش از 140 بنا رسانده است. هر خانه ای که کمی معماری سالم تر داشته ثبت کرده و با ایجاد چند محدوده در اطراف آن تا فاصله چندصدمتری، امکان ساخت و ساز را از ما گرفته است. در نظر بگیرید در یک محدوده معین، 140 نقطه با چند دایره در اطراف آن حذف شود، این موضوع باعث دردسرهای بسیاری برای ما شده است.
هرکس انتقادی دارد به وزارت راه و شهرسازی اعتراض کند!
با این اتفاقات، این طرح با مطالعات بسیار و برنامه ریزی و مدیریت وزارت راه و شهرسازی و تصویب شورای عالی شهرسازی در حال انجام است. وظیفه ما هم عمل کردن به این طرح است و اگر کسی انتقادی به این موضوع دارد آنرا به مراجع مربوط منعکس کند. این انتقادات بررسی و در صورت لزوم بازنگریهای لازم انجام شود ولی تا زمانی که طرح بهتری جایگزین این طرح نشده است موجب تضعیف و تخریب آن نشوند. عباراتی که در روزنامه خراسان چاپ میشود مانند «فاجعه جبران ناپذیر» مورد پذیرش شهرداری نیست؛ ما که برخلاف منافع این شهر و این ملت عملی انجام نمی دهیم، این طرحی بوده که مجموعه کارشناسی کشور به آن رسیده است و ما تنها مجری این طرح هستیم. این برخورد با این کار مطالعه و کارشناسی شده و با این مبانی مشخص، فقط باعث تشویش ذهن مردم و سرمایه گذاران میشود. این طرح از هیچ جا بودجه ای دریافت نکرده است؛ دولت که پس از چند سال پیگیری، با تامین بودجه موافقت نکرد، پس از آن درخواست وام کردیم که آن هم مورد پذیرش واقع نشد. ما برای تامین هزینههای آن، از سازوکار اوراق مشارکت استفاده کردیم و هنوز هم قصد فروش اوراق مشارکت داریم. کسی که قصد خرید اوراق را داشته است با دیدن این اتفاقات میگوید جایی که در حال اتفاق افتادن است و همه هم بر خلاف آن موضع گیری کرده اند، احتمال اینکه به شکست بینجامد، زیاد است.
انتقاد به نوع تعامل شهرداری با رسانه ها
مهندس احدیان: ابتدا باید گفت در حوزه تعامل رسانه ای به مجموعه شهرداری انتقاداتی وارد است، البته نه در انعکاس فعالیتها و اقدامات، بلکه در نوع نگاه مدیران شهرداری به تعامل رسانه ای. رسانه فقط انعکاس دهنده فعالیتها نیست، ولی شهرداری بیشتر با این نگاه به رسانهها توجه دارد. کسی از مجموعه شهرداری پیگیر موضوع نبوده است که اگر این انتقاد وارد است این اشکال رفع شده است و گزارشی برای چاپ ارائه دهند یا اگر انتقاد درست نیست، دلایل آن اعلام شود. یا اگر شهرداری با مجموعههای دیگر شهری بر سر موضوعی اختلاف دارد، رسانه ظرفیت و ابزار مناسبی برای نشان دادن این مشکلات و معضلات و رفع آنها در سطح استان است.
اعتقاد قلبی من بدون تعارف این است که مجموع عملکرد شهرداری مشهد در این دوره، نه تنها قابل دفاع است بلکه میتواند به عنوان یک الگو در نظام جمهوری اسلامی قابل ارائه باشد. ما معتقدیم اتفاقات زیادی در این دوره رخ داده است و این خدمات باید بیش از این برای افکار عمومی اطلاع رسانی شود. لذا اگر نقدی به مجموعه شهرداری وارد میکنیم، نمی خواهیم کل این خدمات را نادیده بگیریم و حتی در یک مورد خاص مثل طرح نوسازی بافت فرسوده هم، به تمام طرح انتقاد نداریم.
تاثیرگذاری و تصمیمسازی شهردار در نهادهای کشور
اما نکته اول من نوع نگاه به شهرداری است. اگر در این موضوع نام شهردار به عنوان محور موضوع میآید به علت وجود دو نگاه متفاوت است؛ در نگاه حقوقی، نقشی که خود شهردار و مجموعه شهرداری میتواند در این موضوع داشته باشد و در نگاه دیگر فراتر از نقش حقوقی است. مسئولین و مدیرانی که کار اجرایی میکنند ولی خودشان تصمیم گیرنده نهایی نیستند، میتوانند تاثیر بسیار جدی بر تصمیم گیریها داشته باشند. شهردار با یک نگاه جامع میتواند بر استاندار، نمایندگان مجلس و حتی وزیر و رئیس جمهور تاثیر داشته باشد و این نگاه را به جامعه منتقل کند. معمولا نقشهای نهادی در کشور ما بسیار مهم هستند و تنها بسنده کردن به وظایف حقوقی، تکلیف شرعی را از دوش مسئولین برنمی دارد. اگر شهردار میتواند 50 نماینده را در مجلس فعال کند، باید تلاش کند تا بتواند بودجه لازم را از این طریق دریافت کند.
مشهد در آینده این کشور باید چه جایگاهی داشته باشد؟
اما بحث اصلی من، صرفا در مورد شهرداری و بافت فرسوده اطراف حرم مطهر و مسکن ارزان قیمت نیست، اینها بحثهای حاشیه ای هستند. مشهد در یک موقعیت تاریخی در حال بازسازی و ساخته شدن برای آینده است و زحمت اصلی این طرح هم به دوش شماست. بحث اصلی این باور است که مشهد در آینده این کشور و این نظام باید چه جایگاهی داشته باشد؟ مشهد در 20 سال آینده باید کجا باشد و چه تاثیری در آینده کشور داشته باشد؟ اگر نگاهی به مکه، مدینه، دبی و کشورهای اروپایی که در گذشته شروع به بازسازی کردهاند داشته باشیم، این نکته پررنگ تر میشود. به علت وجود بارگاه مطهر امام رضا (ع) و ویژگیهایی که این مکان مقدس به همراه دارد مانند فضای خاص معنوی، نوع نگاه انقلاب اسلامی به این موضوع، حضور زائران بسیار، امکان جذب مسافران و زائران خارجی و ...، به نظر میرسد آنچه در آینده برای جمهوری اسلامی اتفاق بیفتد باید در مشهد صورت بگیرد. این افق فراتر از شهرداری و در مقیاس ملی و فراملی است و این افق را ما باید برای کشور ترسیم کنیم.
نگاه فراتر از بافت فرسوده، جایگاه مشهد در تمدن نوین اسلامی
اگر اینگونه به موضوع نگاه کنیم حاشیههای این طرح هم مهم میشوند و البته بافت فرسوده نقطه کانونی آن است. در حاشیه حرم مطهر، نقطه ای مانند توس داریم که نگاه ملی به آن وجود دارد. مناطق گردشگری قابل توجهی داریم که میزان سفر به مشهد را تقویت میکند و باعث جذب افرادی که نگاهی به جز زیارت دارند میشود. اگر این موضوع با نگاه مقام معظم رهبری در مورد تمدن نوین اسلامی تلفیق شود میتوان گفت مشهد میتواند از حیث سختافزاری و حتی نرمافزاری یکی از نمادهای تمدن نوین اسلامی شود. با این نگاه، حرم مطهر نقطه کانونی است و بافت فرسوده اطراف حرم مهمترین بخش این طرح. این بافت در آینده باید چگونه باشد؟ اگر نگاهی به تجربه دبی بیندازیم میبینیم با یک نگاه جامع و ملی در عرض چندسال این اتفاق به طور کامل رخ داده است و هویت این شهر به کلی عوض شده است، البته نگاه آنها کاملا تجاری و غربی است. اشکال ما به این طرح همین است که نگاه درستی به این موضوع وجود ندارد، تنها بناهای کوچک و فرسوده تبدیل به ساختمانهای بزرگتر و مدرن شده اند، بدون اینکه نگاه جامع و کلانی به این موضوع وجود داشته باشد. این اشکال فراتر از شهرداری است و باید یک طرح جامع و ملی برای آن تدوین شود. در طرح جامع مکه 2020 ، کل بافت تخریب میشود و با طراحی، برنامه ریزی و ضوابط مشخص، تمام طرح بصورت جامع اجرا میشود، بدون اینکه اجازه بدهند کسی خارج از این طرح عمل کند. خروجی این کار یک شهر یک دست و جامع میشود. نقدهای فراوانی به این طرح وجود دارد ولی اصل برنامه ریزی و اجرای آن بسیار دقیق است. اگر این نگاه جامع وجود داشته باشد، کاربریهای موردنیاز از اقامتی، تجاری، خدماتی و البته کاربریهای فرهنگی در آن لحاظ خواهد شد. برای تبدیل شدن به نماد تمدن نوین اسلامی نباید همه چیز را معطوف به حرم کرد، به عنوان مثال اگر جمهوری اسلامی بخواهد در یک موزه دفاع مقدس، اتفاقاتی را که در این 8سال رخ داده است نمایش دهد، آیا نباید این موزه با این طرح هماهنگ باشد و از ظرفیت زیارت امام رضا(ع) برای آن استفاده کند؟ یا اگر بخواهد انقلاب اسلامی را برای گردشگران ترویج کند نباید اینجا مرکزی برای این کار داشته باشد؟ اگر بخواهد یک سبک زندگی را ارائه کند نباید تمرکز این کار در مشهد باشد؟ تمام نیازها و کاربریهایی که با این نگاه وجود دارد باید در این طرح ملی دیده شود. البته باید از حیث شهرسازی و معماری هم مطابق همین طرح جامع باشد. نگاه جزئی به این طرح باعث میشود تا ما فقط کاربری زمینها را مشخص و اعلام کنیم از چه مواد و مصالحی برای این بنا استفاده نشود و هرکس مطابق خواست و سلیقه خودش آن را احداث کند.
چرا فاجعه؟!
انتظار ما حرکت به سمت چنین تصویری از مشهد است اما آنچه باعث شده این اتفاقات را یک فاجعه بنامیم این است که بهخاطر نبود استانداردهای کافی و مشخص، هرکس با سلیقه شخصی دست به ساخت و ساز میزند و این اتفاقات در آینده قابل جبران نیست زیرا دوباره نمی توان تمام این ساختمانها را تخریب کرد. این فرصت تاریخی که به همت شما شروع شده است و میتواند با سبک خاص معماری و برنامه ریزی دقیق به یک الگو تبدیل شود، از دست میرود و برای جبران کاری از دست کسی برنمی آید.
نقش مهم کارفرما در پروژههای معماری
در مورد معماری فقط اشارهای داشته باشم؛ آنچه شما در مورد توان و ظرفیت و نوع نگاه مهندسان معماری ما گفتید کاملا درست است. اما در این پروژه ها، کارفرما بسیار موثر است، بهویژه زمانیکه کارفرما خیلی بزرگ است، به شرط آنکه تمرکز لازم را برروی آن داشته باشیم و برروی خواسته هایمان پافشاری کنیم. اگر پروژه را واگذار کنیم که خود مهندسان مطابق خواست خودشان پیش ببرند هرگز به مقصودمان نمی رسیم. تنها زمانی میتوانیم معماری عصر انقلاب اسلامی داشته باشیم که کارفرما بر اساس ضوابط مشخص برروی پروژه پافشاری کند. عصر امروز معماری خاص خودش و مصالح جدیدی میطلبد، اگر قرار است سبک سنتی را حفظ کنیم به معنی استفاده از آجر سفال نیست ولی مصالح و معماری باید هویت مخصوص خودش را داشته باشد، باید با مصالح جدید و معماری اصیل، حرف نو و تازه زد. اگر در پروژههای بزرگ و مهم مانند پروژههایی که شهرداری مشهد در حال انجام آن است، برروی نوع و شکل ساخت و مصالح بهکار رفته دقت کافی شود، برای پروژههای کوچکتر به عنوان یک الگو قرار میگیرد. یعنی کسانی هم که به دنبال بناهای مدرن هستند، این پروژه مدرن ولی با هویت معماری انقلاب اسلامی را میبینند و مشابه سازی میکنند.
چرا هتلهای 5ستاره تسهیلات میگیرند ولی مسکن ارزان قیمت نه؟!
در مورد مسکن ارزان قیمت هم حرف شما کاملا صحیح است و بنا نیست همه افراد با سطح اقتصادی مختلف در نزدیک ترین مکانها به حرم مطهر اسکان پیدا کنند، اما ایراد اساسی که تنها شهرداری هم در آن مقصر نیست، تسهیلاتی است که باید این پروژهها دریافت کنند. چرا باید هتلهای 5 ستاره از دولت و بانکها تسهیلات دریافت کنند در حالیکه مسکن ارزان قیمت به این تسهیلات نیازمندتر است؟
کسی حاضر به ساخت مسکن ارزان قیمت نیست!
مهندس پژمان: شما ارزیابی از مسکن ارزان قیمت در سایر نقاط کشور دارید؟ الان در تمام کشور عموما زمین و پروانه رایگان با وامهای مناسب میدهند ولی کسی حاضر به ساخت مسکن ارزان قیمت نیست. شما یکی از ارکان توسعه صنعت گردشگری و سفر را نادیده میگیرید. 70 درصد اقتصاد شهر مشهد، خدمات به گردشگران است و به عنوان مرکز تبادلات اقتصادی در منطقه است، به استانهای خراسان شمالی، خراسان جنوبی، گلستان، سیستان و کشور افغانستان خدمات بازرگانی و تجاری میدهیم. همه این موارد نیاز به ایجاد زیرساختهای مناسب ارتباطات و اقامت دارد.
برای مشهد سند کلان بالادستی وجود ندارد
برای نگاه ملی و کلان، باید اسناد بالادستی به درستی ترسیم شوند، وگرنه اسناد پایین دست نمی توانند به صورت کلان، کشور را تحت تاثیر قرار دهند. اما متاسفانه سندهای این چنینی وجود ندارد. هیچ کس هم به همان سندهایی که تصویب شده است التزام ندارد تا برسیم به سندهای جدید! برنامه ریزی ما ابتدا باید از سطح ملی شروع شود بعد در سطح مناطق، شهرستان و شهرها ادامه پیدا کند و سندهای جامع و عملیاتی داشته باشد، یک شهردار چگونه و با چه انرژی میتواند با این حجم فعالیت، بر مسئولین کشور تاثیرگذار باشد؟ من اگر بتوانم همین پروژهها را به اتمام برسانم کار بزرگی انجام داده ام.
همکاری نکردن دستگاه ها!
حرفهای شما کاملا درست و منطقی است، اما در شهری که سند توسعه و مدیریت آن 7 سال به علت مشخص نبودن یک خط رها شده است اجرایی نیست؛ بعد از جدایی بخش طرقبه از بخش مرکزی شهر مشهد، از 7 سال پیش تاکنون هر چه تلاش کردیم نتوانستیم با مسئولان آنجا کنار بیاییم؛ خواهش، التماس، مشارکت و ... هیچ یک پاسخگو نبود! حتی به اندازه ذره ای به این طرح که در شورای عالی شهرسازی تصویب شده، عمل نشده است و بدتر اینکه این طرح متولی ندارد!
دستهای خالی!
برنامه ریزی مشهد کاملا مشخص است و طرح و اندیشههای عالی در آن گنجانده شده است و حاضریم در فرصتی مناسب آن را با جزئیات برایتان شرح دهیم. این طور نیست که هر کس هر کاری بخواهد بتواند انجام دهد، تمام سطوح ساخت و سازها و خدمات و افقی که برای آینده مشهد در نظر گرفته ایم در این طرح آمده است اما دست ما برای انجام بعضی کارها خالی است. شما میگویید موزه دفاع مقدس ایجاد کنیم در حالی که مدتها برای دریافت زمین آن تلاش بی فایده صورت گرفته است و اگر هم این زمین تخصیص داده شود با کدام بودجه موزه را احداث کنیم؟ 18 سال پیش زمینی را برای احداث کتابخانه مرکزی مشهد تخصیص دادیم ولی هنوز هم راه اندازی نشده است و الان کارشناسان اصرار دارند که این ساختمان با آیین نامههای قدیمی ساخته شده و مقاوم نیست، باید تخریب و دوباره بازسازی شود. در حوزه مطالعه، برنامه ریزی و اجرا هیچکس یار و همراه ما نیست! درست است که ما به مطلوب 100 درصد نمی رسیم اما چون آن حد نمی رسیم باید از 50 درصد هم صرفنظر کنیم؛
چرا اتفاقاتی که در گذشته در اطراف حرم مطهر رخ میداد را فاجعه نمیگویید؟
نمایندگان مشهد تحت تاثیر مطالب شما، به ما اعلام کردند برای جلوگیری از این فاجعه، یکسال تعلیق بدهید تا ما بررسی کنیم، میگوییم آیا امیدی به آینده و قول همکاری میدهید؟ میگویند اگر این طرح 10سال هم متوقف شود اشکالی ندارد آیندگان فرصت خواهند داشت تا آن را بسازند. اما با بضاعتی که از مسئولان و کارشناسان سراغ داریم این اتفاق رخ نخواهد داد. برای احداث میدان شهدا که طرح آن از قبل آماده شده بود، 5کارشناس برجسته معماری کشور را دعوت کردیم تا برای هویت بخشی به این میدان بدون دریغ هر کار میتوانند با هر هزینهای انجام دهند اما یک برگ خروجی وجود نداشته است. ما هم انتظارات بالایی داریم، اما توان کارشناسی کشور ما در همین حد است. چرا اتفاقاتی که در گذشته در اطراف حرم مطهر رخ میداد را فاجعه نمی گویید؟ نمی توانستیم یک مهمان خارجی به این شهر دعوت کنیم، فضاهای اقامتی ما بسیار نامناسب بود و امکانات ضعیفی داشتند. در طرح ما 350 پروژه در نظر گرفته شده که 130 پروژه انجام شده و هنوز 220 پروژه دیگر باقی مانده است، اگر این طرح را فاجعه مینامید تا رسیدن به آن هنوز فرصت باقی است و اگر میتوانید کاری برای آن انجام دهید ولی ما مطلقا هیچ امیدی به بضاعتهای کارشناسی و مالی و به اراده و همت مسئولان و مدیران کشور داریم.
رویکرد، به اندازه کافی جامع و بزرگ در نظر گرفته نمی شود
مهندس احدیان: ایراد ما این است که این بحث به اندازه کافی جامع و بزرگ در نظر گرفته نمی شود، ما با توجه به اجرایی بودن این نقشه، راهکارمان را ارائه میدهیم. مثلا اگر طرح توسعه کمی و کیفی زیارت که تصویب شد، به درستی در سطح استان مورد کارشناسی قرار میگرفت و استانداری به دقت حمایت و نظارت میکرد، به اینجا نمی رسید که بحثهای نامرتبط با بحث زیارت در آن گنجانده شود. قرار بود بر این اساس طرحی آماده شود که به آن بودجه اختصاص پیدا کند، اگر به این طرح به عنوان یک طرح جامع و ملی نگاه میشد و بنیان آن به درستی بنا میشد، حتما تایید مجلس، همراهی دولت و حتی نگاه رهبری را به دنبال داشت و تحول بزرگی اتفاق میافتاد و این پروژه در سطح ملی اجرایی میشد. اگر بتوان بین رسانه، کارشناسان و کسانی که در بین مسئولین و مدیران صاحب نفوذ هستند پیوند داده و یک طرح و نقشه جامع ترسیم و تصویب شود، حتما عملیاتی و اجرایی خواهد بود.