گری سیک عضو پیشین شورای امنیت ملی آمریکا در گفت و گو با خراسان
تعداد بازدید : 0
توافق نهایی سخت و پیچیده اما شدنی است
نویسنده : امیر حسین یزدان پناه
در گفت و گوهای نهایی باید به این سوال پاسخ داده شود که نیازهای عینی ایران چیست؟
پروفسور گری سیک عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد، جیمی کارتر و رونالد ریگان (1976 تا 1981) و استاد دانشگاه کلمبیا و تحلیل گر مسائل خاورمیانه است. برخی یکی از حوزه های تخصصی او را تحلیل مسائل مربوط به ایران و منطقه خلیج فارس می دانند. او آن طور که خودش به خراسان می گوید 2 کتاب و صدها مقاله درباره انقلاب اسلامی مردم ایران منتشر کرده است. یکی از مهم ترین وجوه شهرت وی درباره ایران انتشار کتابی با عنوان «اکتبر سورپرایز» درباره تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358 است. در مدت سپری شده از توافق هسته ای ژنو وی یکی موافقان و مدافعان این توافق بوده و همواره تاکید کرده که هم ایران و هم آمریکا به آن نیاز داشته اند. در مصاحبه پیش رو که به صورت تلفنی انجام شده است خبرنگار خراسان به واکاوی تحلیل های وی درباره برخی وجوه برنامه اقدام مشترک ژنو پرداخته است. گری سیک در این مصاحبه می گوید که اگر روحانی رای نمی آورد دستیابی به این توافق انجام نمی شد و آن را ثمره وجود شرایط در ایران و آمریکا می داند. به عقیده او مخالفان داخلی توافق ژنو در ایران و آمریکا و نیز برخی متحدان آمریکا در منطقه همچون اسرائیل و عربستان از جمله مهم ترین موانع توافق نهایی هستند. با این حال او گفت و گوی تلفنی 2 رئیس جمهور آمریکا و ایران که 5 مهر 1392 در نیویورک انجام شد را سرآغاز روابط دو کشور می داند و آن را نشان دهنده تلاش ها در سطوح بالا برای شنیدن صدای یکدیگر تفسیر می کند. به زعم او دستیابی به توافق نهایی میان ایران و 1+5 سخت و پیچیده اما شدنی است. او حتی اعتقاد دارد که در این توافق ایران از برنامه غنی سازی با شرایط خاص برخوردار خواهد بود.گری سیك در این بین بخشی از نگاه طرف مقابل به توافق جامع را نیز تشریح می كند و می افزاید:« در گفت و گوهای نهایی باید به این سوال پاسخ داده شود که نیازهای عینی ایران چیست و چقدر سانتریفیوژ نیاز است؟و ....» بدون شك تمام دیدگاههای گری سیك مورد تایید روز نامه خراسان نمی باشد و این گفت وگو در راستای بررسی توافق ژنو و دریافت كامل تری از نگاه های متفاوت به این توافق و چشم انداز آن تقدیم می شود.
به عنوان اولین سوال آقای پروفسور، شما فکر می کنید چه اتفاقاتی سبب شد که پس از سال ها، توافق هسته ای میان ایران و 1+5 امضا شود؟
من فکر می کنم 2 اتفاق افتاد. اولین اتفاق، انتخابات سال 2013 ایران و انتخاب روحانی به عنوان رئیس جمهور و تغییر وزیرخارجه ایران بود. 2 نفری که در گذشته نشان داده بودند که برای ارتباط با غرب تمایل دارند. همزمان در آمریکا رئیس جمهور اوباما را داریم که در سال های پیشین نشان داده است که به دنبال راه هایی برای ارتباط با ایران است. این دو شرایط، موقعیتی را به وجود آورد که در سال های پیش وجود نداشت. 2 طرف از این فرصت به عنوان موقعیتی برای ایجاد روابط و تغییر شرایط نگاه می کردند.
بنابراین شما فکر می کنید اگر روحانی در انتخابات 2013 رای نمی آورد چنین توافقی حاصل نمی شد؟
بله من این طور فکر می کنم. اگر کس دیگری انتخاب می شد این اتفاق نمی افتاد.
در آن صورت تحلیل شما از تنش های میان آمریکا و ایران چه بود؟ آیا تصور می کنید به نبرد نظامی منجر می شد؟
من در حال حاضر فکر می کنم این اتفاق نمی افتد اما در آن صورت تصور می کنم که روابط میان ایران و آمریکا و تنش ها خیلی جدی می شد که آن هم نتیجه مناقشه اتمی ایران بود. بنابراین من فکر می کنم این که گفت و گوها آغاز شده است اتفاق مهمی است. این کار بسیار بهتر از تهدید و جنگ است.
* سوال بعدی من درباره دورنمای برنامه اقدام مشترک است. شما فکر می کنید که این توافق چقدر قدرت یا توانایی دارد که براساس آن بتوان به توافق نهایی میان ایران و 1+5 دست یافت؟
من فکر می کنم که فرصت به وجود آمده است. این بهترین فرصتی است که ما از زمان پیروزی انقلاب ایران هرگز مانند آن را نداشتیم. فرصتی برای توافق عمومی میان ایران و غرب. این فرصتی است برای ایران که از انزوا خارج شود و به ارتباطات بین المللی بپیوندد. این یک فرصت تاریخی است که باید توسط دوطرف استفاده شود. من فکر نمی کنم که مرحله بعدی گفت و گوها آسان باشد اما تصور نمی کنم که توافق برسر موارد مختلف غیر ممکن باشد. در گفت و گوهای نهایی باید به این سوال پاسخ داده شود که نیازهای عینی ایران چیست و چقدر سانتریفیوژ نیاز است؟ خیلی توافقات باید در این مرحله ممکن شود. مثلا چه نوع نظارت هایی باید توسط آژانس بر برنامه اتمی ایران انجام شود؟ درباره اراک باید چه اتفاقی بیفتد آیا باید به رآکتور آب سبک تبدیل شود یا چیز دیگر و...بنابراین این ها مواردی است که باید در اجرا به آن پرداخته شود. اینها مواردی است که پرداختن به آن ها غیرممکن نیست اما 2 طرف کار سختی دارند. 2 طرف به طور مداوم از داخل کشورهای خود تهدید می شوند. در آمریکا صراحتا درباره تحریم هایی جدید علیه ایران صحبت می شود و راه خود را ادامه می دهند و تلاش می کنند تا نظرات و نگاه های خود را به مذاکرات تحمیل کنند. همینطور در ایران هم چنین مخالفانی هستند. دولت روحانی اما می تواند و قادر است که با وجود همه این مخالفت ها توافق کند. بنابراین باید بگویم که این گفت و گوها مذاکرات پیچیده ای خواهد بود. مذاکراتی که سخت است چرا که مذاکره کنندگان درباره آن چه مربوط به مردم شان است مذاکره می کنند.
منظور شما از مردم چیست؟آیا فقط مردم ایران یا مردم آمریکا یا ...؟
اگر شما به روزنامه ها نگاه کنید می بینید که آن ها درباره توافق ژنو بسیار جنجالی تحلیل می کنند. شما افراد و لیدرهای جریانات انتقادی علیه توافق ژنو را دارید که می خواهند عقیده انتقادی خود را درباره توافق ژنو و گفتن «مرگ بر آمریکا» به بقیه تحمیل کنند. به طور مشابه در آمریکا هم افرادی هستند که تلاش می کنند عقیده خود را تحمیل کنند و ایران را نمی پذیرند. بنابراین من تصور می کنم مذاکره کنندگان تنها با مذاکره کنندگان رو به روی خود مذاکره نمی کنند بلکه این جا مردم ایران و کشورهای 1+5 هم مطرح هستند.
آیا شما فکر می کنید که در توافق نهایی حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته خواهد شد؟
بله. اگر شما به متن توافق نگاه کنید می بینید که آمریکا و سایر کشورهای 1+5 پذیرفته اند که سانتریفیوژهای ایران بچرخد و اورانیوم غنی کند. من فکر می کنم این نشان دهنده توافق نهایی خواهد بود. تصور می کنم که آن ها خواهند پذیرفت که غنی سازی انجام شود و شما برنامه غنی سازی خود را با حقوق خاصی ادامه دهید. بنابراین من تصور می کنم که این جزئی از توافق پایانی خواهد بود.
فکر می کنید آمریکا قادر خواهد بود که متحدان خود مانند عربستان، اسرائیل و ... را در باره نهایی کردن یک توافق با ایران، قانع کند؟
خب این ها هم مشکلات بعدی این توافق و مذاکرات هستند در کنار مخالفان داخلی آمریکا و ایران. آن ها درباره توافق هسته ای و توافق ایران و آمریکا نگران هستند. من شک دارم که اسرائیل، عربستان یا برخی دیگر کشورها هرکاری می توانند انجام ندهند که مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد. تصور می کنم برخی کشورهای عربی در این خصوص نگرانی هایی دارند. و نگران رابطه میان ایران و آمریکا هستند. بنابراین من تصور می کنم که آن ها می خواهند بخشی از مذاکرات یا مذاکره کنندگان باشند. بنابراین من تصور می کنم که مخالفان داخلی و برخی متحدان آمریکا از جمله تهدیدهای مقابل روی توافق هسته ای هستند.
و فکر می کنید کدام یک بیشترین تهدید علیه این توافق هستند؟
من نمی توانم این را انتخاب کنم اما در سوال های قبلی پاسخ دادم.
شما تصور می کنید که مهم ترین پیامد یا نتیجه و دورنمای توافق ژنو برای ایران و آمریکا در منطقه خاورمیانه چه خواهد بود؟
نخست باید بگویم که ایران تقریبا در همه موضوعات و مسائل منطقه نقش دارد. در عراق، افغانستان و به خصوص سوریه و کل موضوعات و مفاهیم امنیتی منطقه خلیج فارس. فکر می کنم که مذاکرات بر سر برنامه اتمی ایران این امکان را برای کشور شما به وجود می آورد که به تبع آن در مذاکرات راجع به دیگر مسائل منطقه هم شرکت کند. تصور می کنم حالا ایران می تواند روی میز باشد و می تواند در منطقه صدایی (سهمی) داشته باشد. من فکر می کنم که این یک فرصت خوب برای ایران است؛ همچنین برای ایالات متحده. چرا که هرگونه تنش، هرگونه جنگ منطقه ای و بحران ها را کاهش می دهد. همچنین به ایران موقعیتی می دهد که کشور مهمی در منطقه می شود و به عنوان بخشی از کمک به حل مشکلات پذیرفته می شود. می تواند به ارتباطات جهانی بپیوندند و نقش بازی کند. این برای ایران خیلی خوب است.
متاسفم آقای سیک اما باید بگویم که ایران در سال های قبل و به خصوص دهه اخیر کشور قدرتمندی در منطقه بوده و هست اما آمریکا نمی خواهد این را بپذیرد و نمی خواهد صدای ایران را در عراق، افعانستان یا سوریه بشنود. آیا فکر می کنید که به این ترتیب آمریکا می خواهد این روش را کنار بگذارد و صدای ایران را بشنود؟
اگر شما به واقعیت ها نگاه کنید می بینید که روسای جمهور ایران و آمریکا به صورت تلفنی با هم گفت و گو کرده اند. این یک اتفاق بزرگ بود و طبیعتا می تواند این طور به نظر برسد که روابط دو کشور درحال تغییر است. البته این به معنای آن نیست که آن ها بر سر همه چیز اتفاق نظر دارند. اما این اتفاقات این موضوع را پیش می کشد که ایران برای مذاکره مستقیم با آمریکا آماده است، آن هم در سطح بسیار بالا که تاکنون شاهد نبودیم. همچنین در آمریکا نیز این پیام به گوش رسید که آماده است تا با ایران توافق کند، آن هم در یک سطح بالا. بنابراین این ها همه نشانه تغییر است. تغییرات بسیار مهم. آن چه مهم است این که دوطرف باید در سطح بالا با هم گفت و گو کنند. به هرحال این اولین بار پس از 35 سال است که دوکشور می خواهند صدای هم را بشنوند.
بسیارخب! سوال بعدی من درباره منافع امنیت ملی آمریکاست. آمریکا خیلی موارد را جزو امنیت ملی خود معرفی می کند به خصوص در منطقه خاورمیانه. با توجه به این موارد و اختلافات پایه ای که ایران و آمریکا بر سر این موضوعات دارند آیا تصور می کنید که 2 کشور می توانند به توافق نهایی با هم دست پیدا کنند؟
2 طرف باید بر سر موضوع هسته ای ابتدا با هم واقعا به توافق برسند. اگر این را بپذیرند می توانند درباره سایر مسائل هم بحث کنند. سپس آن ها طیفی از مسائل مختلف را روی میز دارند. مسائلی چون افغانستان، عراق، سوریه، امنیت خلیج فارس و ... ایران و آمریکا نیازدارند که برسر موضوعات مختلف که گفتم باهم صحبت کنند.اما همانطور که گفتم ابتدا باید درباره موضوع هسته ای مسئله راحل کنند.