گفت و گو با محمد رضا باهنر نایب رئیس مجلس و دبیرکل جبهه پیروان
تعداد بازدید : 3
سرداران اقتصادی دولت روحانی فرمانده کل ندارند
نویسنده : هادی محمدی
نباید راه غلط عزل و نصب های گسترده در دولت عاقل یازدهم ادامه پیدا می کرد
مهندس محمد رضا باهنر را همه با نام مجلس می شناسند . حضور در هفت دوره از مجالس جمهوری اسلامی و حدود 26سال نمایندگی مردم کرمان وتهران ، او را صاحب رکوردی در این زمینه ساخته که به قول خودش احتمالا برای اولین بار با عنوان نمایندگی مجلس بازنشسته خواهد شد .باهنر اگرچه شخصیتی بیشتر اقتصادی است اما فعالیت های زیادی هم در میان اصولگرایان ، به ویژه در بزنگاههای انتخاباتی دارد .
او پس از سالها سیاست ورزی ، احساس تکلیف کرد که در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری که خرداد ماه 92 برگزار شد کاندیدا شود تا شانس خود را در این میدان نیز بیازماید. اما تحولات درون گروهی جبهه پیروان خط امام ورهبری که نایب رییسی آن را بر عهده داشت باعث شد تا از خیر جلوس بر کرسی پاستور بگذرد . سال گذشته جبهه پیروان شاهد از دست دادن رییس خود – مرحوم عسگر اولادی – بود. این فقدان باعث شد تا پس از سالها باهنر با رای اکثریت اعضای جبهه به ریاست این تشکل سنتی اصولگرا برسد .
شاید فرضیه قدیمی باهنر برای تشکیل یک حزب فراگیر اصولگرا در این سمت جدید ، فضای کار بیشتری را برای او فراهم کند اما با این حال او در پاسخ به سوالات انتخاباتی مجلس دهم ، هنوز این مباحث را زود می داند . وی که با خراسان و برای انتشار در ویژه نامه نوروزی گفتگو کرده است برخی اظهارات نمایندگان در مجلس و در حوزه سیاست خارجی را صحیح نمی داند اما وجود تک صدایی و کم رنگ کردن انتقادات را نیز نمی پذیرد .این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن اینکه معتقد است شعارهای روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی مصرف انتخاباتی نداشت و آن ها اعتقاد وی بود به صراحت می گوید نگرانیم و از نامه نگاری های خود با رییس جمهور و گفتگو با اعضای اقتصادی دولت بر سر معضلات بزرگ کشور سخن می گوید و عقیده دارد نباید راه غلط گذشته در عزل و نصب های گسترده مدیران، در دولت عاقل یازدهم هم ادامه پیدا می کرد.
شما یک دوره ای برای انتخابات ریاست جمهوری فعالیت کردید اما در آستانه ثبت نام ها کنار رفتید . دلیل این کار حکمیت و اتفاقات درونی جبهه پیروان بود یا اینکه احتمال برد ندادید و برای جلوگیری از شکست کنار کشیدید؟
با توجه به سابقه زیادی که در کار سیاسی دارم این را می دانم که کار تشکیلاتی حتی در میان فعالین سیاسی رونق ندارد و به همین دلیل من همیشه تلاش می کنم تا به تعهدات تشکیلاتی خودم پایبند باشم تا جایی که برخی دوستان من را سرزنش می کنند و می گویند چرا در مواقعی که موقعیت مناسب است به این دلیل فرصت را از دست می دهید که اوج آن در انتخاب هیأت رییسه مجلس هشتم بودکه یک سال به دلیل رای نیاوردن در فراکسیون اصولگرایان، حاضر نشدم خارج از تصمیم تشکیلاتی عمل کنم ، در صحن حاضر نشدم و آقای صدر نائب رییس شد.چون من پایبندی به تعهد تشکیلاتی را مهمتر از یک سال نایب رییسی مجلس می دانستم .در جریان ریاست جمهوری هم همین اتفاق افتاد و از روز اول که شروع کردیم گفتیم جبهه پیروان خط امام و رهبری نباید برای کاندیداتوری بیشتر از یک نفر معرفی کند که همان روز اول سه نفر معین شدند تا کار انتخاباتی کنند و دو نفر دیگر هم اضافه شدند و متعهد شدیم که یک نفر در انتها انتخاب گردد.اگر چه شاید در بخش هایی از سازوکار این روند عدالت نبود، اما قبول کردیم و تن دادیم در حالی که در جناح دیگری از اصولگرایان ، با اینکه متاسفانه آقایان ولایتی ، قالیباف و حداد از همان روز اول گفتند که باید ما سه نفر، یک نفر بشویم اما نتوانستند یکی شوند که کار خوبی در کار سیاست و تشکیلاتی نیست.
یعنی به خاطر احتمال باخت و شکست نبود که کنار کشیدید؟
بله آن هم هست و شاید جلوتر که می آمدیم ممکن بود فرق کند . حتی اگر من تنها کاندیدای جبهه می شدم ممکن بود تا 20روز بعد به این نتیجه برسیم که نخیر باید از فرد دیگری حمایت کنیم .
شما این حرکت ابوترابی را که انصراف داد تا تعداد کاندیداهای اصولگرا بیشتر شوند قبول دارید و اگر شما جای او بودید این کار را می کردید؟
لطفا در مورد خودم سؤال کنید و در مورد دیگران سؤال نکنید.
شما همه جا گفتید که روحانی نامزد اصلاح طلبان نبوده، اما واقعیت این است که اگر سران اصلاحات از او حمایت نمی کردند رای نمی آورد. آیا با این دلیل نمی شود که بگوییم حمایت اصلاح طلبان دلیل اصلی پیروزی روحانی بوده است؟
من می گویم حتما اصلاح طلبان در پیروزی روحانی دخیل بودند و بی تردید نقش ممتازی هم داشتند اما اگر کسی بخواهد روحانی را به عنوان یک اصلاح طلب تعریف کند قبول ندارم . چون روحانی در گذشته سیاسی خود قبل از انتخابات یک ورق اصلاح طلبی ندارد اما کتابهای قطوری در زمینه اصولگرایی دارد. من صد تا سخنرانی از روحانی می آورم که اصولگرایانه صحبت کرده و بر خلاف اصلاح طلبان. اما اصلاح طلبان اگر می توانند 2 سخنرانی بیاورند که خلاف این گفته من باشد.اصلاح طلبان حتماً با حمایت از روحانی باعث پیروزی وی شدند اما اگر اصولگرایان در کشور به هیچ عنوان به روحانی رای نمی دادند، او با این اختلاف کم انتخاب نمی شد و وی در مرحله اول به ریاست جمهوری نمی رسید چون معتقدم و ادعا دارم حداقل بیش از یک میلیون نفر از اصلاح طلبان به روحانی رای دادند و سهمی در پیروزی وی داشتند.سهم اصلاح طلبان از پیروزی روحانی بسیار بالا بود اما این به این معنی نیست که اصلاح طلبان از اصولگرایان بردند.
شما همیشه می گویید اعتدالیون در انتخابات برنده شدند و این نتیجه کار افراطی دولت های اصلاح طلب و اصولگرای قبلی بوده، اما خودخاتمی و آنچه شما احزاب تندرو اصلاح طلب می نامید از روحانی حمایت کردند و در این موفقیت تاثیر داشتند. با این مساله چطور کنار می آیید؟
ببینید زمانی من نمی توانم به صد برسم و مجبورم به 90 رضایت دهم و شاید به 15 هم برسم و به کف راضی شوم. چند وقت قبل هم آقای عارف گفت اگر موقعیتی پیش بیاید من ناگفته هایی از انتخابات 92 را می گویم. من می گویم آن شاءا.. عارف این حرفها را نزند اما اگر بگوید معلوم می شود چه عناصری به روحانی رای دادند یا ندادند. معلوم است که این عناصر تندرو رای ندادند و این را سربسته می گویم.
حدود 6 ماه از دولت یازدهم گذشته است . با توجه به اینکه شما تاییدات و انتقادات زیادی در مورد دولت داشته اید تحلیلتان از رویکرد های کلان دولت در حوزه های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی چیست ؟
من مجموعاً عملکرد دولت را مثبت تلقی می کنم و بسیار هم به آینده دولت امیدوارم اگر چه ممکن است یواش یواش این امیدها نازک شود ولی به این معنی نیست که به آستانه ناامیدی رسیده ایم. ما در جریان دولت روحانی و به دلیل ساختاری که خود رییس جمهور دارد و من 16 سال با ایشان در مجلس کار می کردم می دانم که روحانی شعارهایش مصرف انتخاباتی نداشت و ذات او همین هاست .یعنی اعتدال ،فراجناحی بودن ، خردگرایی و مشورت جزو فلز روحانی است . البته اینکه همه انتخاب های ایشان را می پسندم این جور نیست و اگر من می خواستم کابینه را بچینم شاید یک تعداد زیادی از وزرا را معرفی نمی کردم. این ها آدم های قدرتمند و مجربی هستند که اشکالات ریزی هم دارند اما در مجموع من امیدوارم بعضی از اشکالاتی که وجود دارد و کم کم در حال رو شدن است دولت بتواند آنها را حل کند البته این هایی که می گویم تخریب نیست بلکه یک نصیحت مشفقانه است. چون واقعاً علاقه داریم دولت موفق شود. مثلاً در دولت روحانی 8-7سردار اقتصادی وجود دارد که فهمیده ، خردگرا و با تجربه هستند اما یک مشکل دارند و آن اینکه اینها یک فرمانده کل ندارند و به اصطلاح یک سرلشکر برای این سرپرست ها نیست . اگر هرکدام از اینها بخواهند یک مرجع اقتصادی باشند به سرعت به مشکل می خورند البته نه اینکه روحانی توان مدیریت را ندارد اما کار بسیار سختی است و حتما پایین تر از روحانی باید کسانی باشند که مدیریت کنند یا مثلا ما خیلی امیدوار بودیم که این نصبها و عزلهای گسترده که در دولت های گذشته بوده است در این دولت قطع گردد.البته طبیعی است که با تغییر دولت حدود 200 پست سیاسی هم عوض می شود مثل وزرا، استانداران و سفرای کشورهای مهم ؛ اما در مملکت ما اتفاقی که می افتد این است که این مسئله در همه دولتهای هاشمی،خاتمی و احمدی نژاد بوده و من هم گفتم و اعتراض کردم. اما این 200 نفر اگر بخواهند 100 نفر عوض کنند یک روند غلط است که بسیار هزینه بر است و باید در زمان یک دولت عاقل قطع گردد. این توجیه که قبلی ها چنین کردند پس ما هم چنین کاری را می کنیم درست نیست. اتفاقا یکی از امیدهای ما به دولت روحانی این بود که کارهای غلط گذشته، اگرچه در بسیاری از دولت ها بوده ، در این دولت قطع شود والا اگر قرار باشد همه را به عنوان بدون بلیت پیاده کنید آن وقت همه وقت دولت به این عزل و نصبها می رسد.
آمار رسمی هم از این تغییرات مدیریت دارید که بتوان مقایسه ای با دولت گذشته داشت؟
خیر آماری ندارم، من اصلا کاری ندارم که این تغییرات بیشتر از دولت احمدی نژاد بوده یا کمتر و قصد مقایسه هم نداشته و از کارهای غلط گذشته دفاع نمی کنم.
برخی افراد به کارهای اقتصادی دولت ایراد می گیرند که الگوی کارگزارانی و غربی اقتصادی که تجربه دهه 70 را یادآوری می کند در این دولت روی کار آمده است. چقدر موافق این نقد هستید؟
اول باید این بحث را داشته باشیم که دهه 70 و دولت هاشمی خوب یا بد بود. من علی رغم اینکه انتقاداتی به دوران سازندگی دارم اما در دوران سازندگی ما جهش های بزرگی در اقتصادمان داشتیم . اگرچه در این 35 سال بعد از انقلاب شاخص های عمده ما خوب نبوده و همیشه شاخص تورم و بیکاری ما 2رقمی بوده که بد است اما این را به هیچ دولتی منسوب نمی کنم چون در همه این دولتها بوده و تنها برخی مواقع کمی بهتر شده یا بدتر شده و بعضی وقت ها خیلی بدتر شده است.ما باید تلاش کنیم در جهت توصیه رهبری عمل کنیم که فرمودند " دولتی بیاید که نقاط مثبت دولت گذشته را داشته باشد اما نقاط منفی دولت قبل را نداشته باشد" دولت یازدهم باید از تجربه 10 دولت استفاده کند و اگر دولتی بیاید و از 4 سال عمر خود سه سال بد و بیراه به دولت قبلی بگوید که نمی شود و باید 6-5 ماه از دولت گذشته گفت و بقیه را به سمت جلو رفت.
این انتقاداتی که داشتید بیشتر به صورت علنی بوده ،آیا به شکل غیر علنی هم به دولت یا شخص روحانی تذکراتی داشته اید؟
نامه که گاه می نویسیم اما نقدهایی که داشتم ، نقد به کارهای انجام شده نیست ، بلکه به کارهایی که باید شروع می شده اما نشده نقد دارم. نگرانی هایی وجود دارد . برخی مسائل مثل تورم یا بیکاری را مردم حس می کنند اما عدم تعادل بودجه کشور را که سم مهلکی هم هست مردم حس نمی کنند و کاری ندارند، مثلاً رهبری از برنامه چهارم گفتند که باید بودجه عمومی و حداقل بودجه جاری کشوراز نفت بی نیاز باشد و این به این معنی است که مالیات ها و درآمدهای غیر نفتی جواب هزینه های جاری را بدهد اما وقتی می بینیم سرعت هزینه های جاری 180 و مالیات ها 100 کیلومتر است هر سال عقب تر می افتیم. الان بعضاً وابستگی ما به نفت بیش از شروع برنامه پنجم است که این مسائل را مردم خیلی کاری ندارند. از این نوع مسائل که حداقل 10 مورد را من جمع کردهام و با آقای روحانی در مورد آنها مفصل صحبت کردم . همین طور با جهانگیری معاون اول رییس جمهور، با زنگنه وزیرنفت و آخوندی وزیر راه و شهرسازی صحبت کردم چون در بحث های ما با این آقایون خیلی کاری به مسائل جزئی ندارم و بیشتر مباحث کلان رامطرح میکنم. بسیار امیدوارم که در این مسائل دولت و مجلس سر خط بیایند و کمک کنند که اگر این همکاری شکل بگیرد درست می شود اما اگر غفلت شود چند سال دیگر بهمنی می شود که هزینه های زیادی خواهد داشت.
انتقادات تند مجلس از توافق ژنو را چطور ارزیابی می کنید ؟ یک گروه خاصی در مجلس که نزدیک به جبهه پایداری است این انتقادات تند را مطرح می کنند یا این نظر و برآیند کل مجلس است؟
فعلاً مجلس در یک حالت صبر و انتظاراست . یعنی یک حالت خوف و رجا دارد . از طرفی امیدوار به آینده است و از طرفی نگران وضعیت است. کلیت مجلس این است . البته اشکال هم ندارد چند صدایی باشد و عده ای تندتر یا کندتر باشند و حمایت و یا نقد کنند .مهم این است که شاکله مجلس بتواند توصیه رهبری را اجرا کند و بداند که ما درگیر یک جنگ تمام عیار دیپلماتیک هستیم و به هیچ عنوان به طرف های مذاکره کوچکترین اعتمادی نداریم.
شما سخنی از فضای چند صدایی در مجلس داشتید اما آقای لاریجانی در یک جلسه غیر علنی در مجلس از بحث های مطرح شده در صحن علنی راضی نبود وتذکراتی داشت ؟
بله برخی مسائل کلی هست که درست نیست مطرح شود چون برخی مواقع سؤالی اگر گفته شود جوابش چه منفی باشد چه مثبت برای منافع ملی ما مضر است . بعضی مسائل جزئی و بعضی هم کلیات است که اشکال ندارد که چند صدایی باشد اما مثلاً یکی می گوید ما در سوریه نیرو داریم ، دو تا مسأله است یعنی هم واقعیت ندارد و هم اگر درست باشد نباید گفت . بنابراین هر بحثی منظور رییس مجلس نبوده است.
نظر خودتان در مورد این مذاکرات و تا اینجای کار چیست؟
ما طبق توصیه رهبری در یک سیاست راهبردی جدید با عنوان نرمش قهرمانانه وارد شدیم . پیشنهاد ما هم یک بازی برد برد است و تصور می کنیم که می توانیم یک بازی با طرف مقابل طراحی کنیم که دو طرف ضرر نکنند . گفتیم حاضریم این را تجربه کنیم اما رقبا و دشمن ما باید بدانند که ما به محض این که احساس کنیم طرف مقابل میخواهد بازی برد برد را به بازی برد باخت تبدیل کند ما این بازی را 35 سال تجربه کرده ایم و سؤال ما این است که در این بازی برد باخت 35 ساله چه طرفی برده و چه طرفی باخته است؟ اما یک موقعیتی ایجاد کردیم که طرفین در یک بازی برد برد حرکت کنند و براین اساس از دیپلماتهای خود حمایت می کنیم. البته دقیق هم آنها را رصد می کنیم و مراقبیم.
شما در مورد انتخابات ریاست جمهوری گفتید سه ضلع دولت، اصلاح طلبان و اصولگرایان در انتخابات خواهند بود چرا اینگونه نشد ؟ و برای مجلس چه نوع آرایشی را پیش بینی می کنید؟
من می خواهم به این سؤال شما جواب ندهم و طور دیگری بگویم و آن اینکه واقعاً بحث در مورد انتخابات مجلس بسیار زود است.نه اینکه بخواهم پنهان کاری کنم اما دولت یازدهم و مجلس نهم مسائل قابل کار زیادی دارند از جمله اقتصاد مقاومتی و مذاکرات هسته ای . همین طور عمر دولت یازدهم که 5/3 سال باقی دارد و مجلس 5/2 سال و این یعنی 5/2 سال باید همین دولت و مجلس با هم کار کنند. اگر قرار باشد این 5/2 سال را صرف کنیم برای اینکه آن یک سال چه می شود که ظلم بزرگی است.هم افزایی و همکاری را باید داشته باشیم و 6 ماه مانده به انتخابات وارد رقابت شدید می شویم . اما الان زود است و مسائل مهم مملکت نباید تحت الشعاع مسائل سیاسی قرار گیرد.
بحث استیضاح هایی که در مورد وزرا انجام می شود را با توجه به زمان کمی که از دولت گذشته تا چه حد سودمند می دانید؟
در ابتدا باید بگویم که من یک ادعایی دارم. اولاً طبق قانون اساسی 10 نفر از نمایندگان می توانند تقاضای استیضاح کنند و با توجه به تجربه 7 دوره مجلسی که دارم و با همه 11 دولت بعد از انقلاب، کم و زیاد کار کردم ، من ادعا دارم که هیچ وزیری در هیچ زمانی نبوده که حداقل 10 مخالف جدی نداشته باشد و این 10 نفر می توانند یک طرح استیضاح امضا کرده و وزیری را استیضاح کنند.یک موقع استیضاح اعلام وصول می شود و وزیر هم به مجلس می آید اما این به معنای موافقت ما با استیضاح نیست و ما مجبوریم طبق قانون اساسی و آیین نامه ، طرح استیضاح را در دستور قرار دهیم اما همه تلاش خود را می کنیم که به اینجا نرسیم . بنابراین ممکن است فردا بشنوید برای وزیری استیضاح امضاء شده باشد و ما هم تکذیب نمی کنیم اما این تا تایید شود یا نشود فاصله طولانی دارد.
نظر شما چیست و اینکه این استیضاح ها چقدر فایده دارد؟
من مفید نمی دانم و مخالفم . یک وزیر باید فرصت داشته باشد. اما این استیضاح گران هم یک استدلال دارند و می گویند ممکن است وزیری بلد نباشد یا تازه کار باشد اما کسی که 30 سال در رأس کار بوده با همین اقدامات او می توانیم پیش بینی آینده را انجام دهیم و می خواهند پیشگیری کنند البته باز هم مذاکره می کنیم تا به استیضاح نرسد.
با تشکر از وقتی که در اختیار روزنامه خراسان قرار دادید.