نگاه ریاض به شرق
هم تاکتیک و هم استراتژی
سعودی ها در آستانه انزوای بین المللی قرار گرفته اند. بی توجهی واشنگتن به ریاض باعث شده تا صدای نوادگان عبدالعزیز درآید. بندر بن سلطان رسما از تغییر عمد در روابط عربستان و آمریکا خبر داده است. جان آلترمن، مدیر برنامه خاورمیانه در مرکز علوم بین الملل و استراتژیک می گوید: مقامات سعودی بر این باورند که تلاش های بین المللی دولت جدید در ایران و معامله احتمالی آن با غرب می تواند خاورمیانه را تحت سلطه ایران قرار دهد. این در حالی است که سعودی ها مشکلات دیگری نیز با آمریکا داشته اند. برای مثال مقامات سعودی از اینکه آمریکا از اقدام نظامی علیه سوریه منصرف شد، ناراضی به نظر می رسند، همچنین بر این عقیده اند که واشنگتن در مورد مصر و بحرین گروکشی می کند. ریاض در واکنش به این رویکرد آمریکا، به طور مستقل نسبت به تجهیز معارضان سوری و حتی تروریست ها در پاکستان اقدام می کند .
محمد فهد الحرثی در یادداشتی در پایگاه اینترنتی عرب نیوز، با اشاره به چرخش قدرتها و نظم جدید منطقه، می نویسد: با تغییرات مهم و شگرف سیاسی که در خاورمیانه در حال رخ دادن است و همچنین تغییر در توازن قوا، تعابیر و تفاسیر زیادی پیرامون آیندۀ رابطۀ عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا به گوش می رسد؛ به خصوص پیرامون نارضایتی سعودی از موضع ایالات متحده آمریکا، در مورد پرونده های حساس و بلندمدت خاورمیانه. سفر باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا به عربستان سعودی در اواخر ماه مارس نیز در راستای همین فضای موجود میان دو کشور و ضرورت بهبود آن صورت می گیرد. واشنگتن به خوبی از این احساس یأس و ناامیدی سعودی نسبت به کاهش توجه آمریکا به خاورمیانه و نداشتن دیدگاه روشن در منطقه آگاه است. در کنار این مسئله باید سایر موضوعات منطقه از جمله شکست آمریکا در حل بحران سوریه که در موضع دو کشور اختلاف به وجود آورده را نیز افزود. فضای جدید میان تهران- واشنگتن نیز پرسش های مهمی پیرامون رویکرد آمریکا در منطقه ایجاد کرده است.
دلارهای نفتی و تکفیری ها بازوان دیپلماسی سنتی عربستان
از سوی دیگر دلارهای نفتی و جریان های تکفیری دو بازوی اصلی سیاست خارجی سنتی عربستان می باشند. تحولات اخیر خاورمیانه و افزایش آگاهی توده های مردم نسبت به تحولات سیاسی باعث شده تا حمایت کشورهای غربی از نظام پوسیده سعودی با چالش جدی مواجه شود. علاوه بر این بی نیازی آمریکا از نفت امیر نشین های حاشیه خلیج فارس این کشورها را با تهدیدهای جدی مواجه ساخته است. از همین رو سعودی ها که کارکرد دلارهای نفتی برای خرید مشروعیت بین المللی را ناکارآمد می بینند به دنبال بهره گیری جریان های تکفیری به عنوان بازوی دیگر سیاست خارجی کشورشان هستند. یعنی همان رویکردی که توسط بندر بن سلطان در سه سال اخیر در منطقه خاورمیانه دنبال می شد. تجهیز و سازماندهی جریان های تکفیری در سوریه ، حمایت مالی و اطلاعاتی از جریان های تروریستی در عراق، کشاندن بحران سوریه به لبنان، حمله انتحاری به سفارتخانه ها و مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و ... همه بخشی از این رویکرد سعودی ها در واکنش به تحولات منطقه ای است. با این حال همه دیپلماسی سعودی ها تنها در یاغی گری منطقه ای خلاصه نمی شود. همزمان در عرصه دیپلماتیک شاهد تلاش سعودی ها برای ایجاد یک توازن جدید قدرت در خاورمیانه هستیم. در این تلاش آن چه جدید و بر خلاف رویکرد سنتی سعودی ها در تعامل با قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای است چرخش سعودی ها به شرق است.
تغییر نگاه از غرب به شرق
واقعیت اینست که سعودی ها با رویکردی متفاوت از گذشته تلاش می کنند تا در روابطشان با شرق و غرب میان قدرت های مختلف منطقه توازن ایجاد کنند. شکست عربستان در پروژه سوریه ، اختلاف شدید در میان ائتلاف ضد سوری و همچنین ناکامی های پیاپی بندر بن سلطان در حوزه میدانی باعث شده تا نه تنها سعودی ها به دنبال استراتژ ی جدیدی در منطقه باشند بلکه در سطحی بالاتر نیز گزینه های همکاری خود را برای مانور سیاسی و دیپلماتیک متعدد سازند. این یعنی اتخاذ نوعی رویکرد واقع گرایی در عرصه سیاست خارجی. بخش مهمی از چنین رویکردی آمادگی لازم برای هر نوع سناریوی احتمالی است. کنت والتز، سیاستمدار و طراح تئوری رئالیسم، در کتاب خود با عنوان" تئوری های روابط بین الملل" اینگونه استدلال می کند که کشورها باید خودشان را از هر لحاظ اعم از نظامی، اقتصادی و سیاسی برای هر نوع تحول و اتفاق احتمالی در عرصۀ بین الملل آماده کنند. کشورها هیچگاه نباید در وضعیت نیاز و اتکاء به کشوری دیگر قرار گیرند. بر همین اساس است که عربستان سعودی شکل جدیدی از سیاست را در پیش گرفته و نگاه به شرق را در دستور کار خود قرار داده است. سفرهای شاهزاده سلمان، معاون وزیر و وزیر دفاع عربستان سعودی به پاکستان، هند و ژاپن در اواخر فوریه در همین چهارچوب قابل ارزیابی است. از سویی دیگر در سطح منطقه نیز شاهد تلاش ریاض برای ایجاد اتحادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس هستیم. اتحادی که نوعی خود اتکایی منطقه ای را برای کشورهای عضو به دنبال دارد.
بی نیازی آمریکا از نفت عربستان
همچنین تحولات مهم در عرصۀ نفت هم رابطۀ سعودی و آمریکا را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد. گسترش صنعت استخراج گاز شیل (از سنگ شیست یا ماسه نفت) در آمریکا و همچنین افزایش تولید صادرکنندگان نفت منطقه در همسایگی عربستان سعودی به معنای تغییر در وضعیت فعلی بازار نفت است. در حالی که تحلیل گران انتظار ندارند که ایالات متحده آمریکا به طور کامل و به این زودی از نفت عربستان سعودی دل بکند، اما واقعیات موجود بدان معناست که کشورهای شرق دور در حال تبدیل شدن به بزرگترین واردکنندگان نفت سعودی هستند. با این حال علی النعیمی، وزیر نفت عربستان سعودی در این باره می گوید این فرضیه که وابستگی آمریکا به نفت سعودی به پایان خواهد رسید، احمقانه است. اما تحرک سعودی و توجه به شرق می تواند استراتژی جدید سعودی بر پایۀ نیازهایش باشد.
نگاه استراتژیک به شرق
در واقع عربستان سعودی تمایل دارد تا به این کشورها این اطمینان را بدهد که منافع اقتصادی بر پایۀ سود دو طرفه است تور آسیایی ولیعهد عربستان در همین چارچوب قابل بررسی است. در این رویکرد جدید عربستان سعودی تلاش می کند روابط خود را براساس یک رابطۀ استراتژیک تعریف کند و نه معامله ای سیاسی در کوتاه مدت. نگاه به شرق ریاض می تواند قدرت چانه زنی عربستان در تعامل با غرب را افزایش دهد. به بیان دیگر سیاست نگاه به شرق سعودی ها هم تاکتیک است و هم استراتژی. تعاملات فرهنگی نیز برای عربستان سعودی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ مثلاً برنامۀ بورس و کمک هزینۀ تحصیلی خارجی عربستان در همین راستا تعریف شده است. ده ها هزار سعودی در حال حاضر در آسیا تحصیل می کنند که این مسئله به معنای چرخش توجهات سعودی به سمت آسیاست. در هر حال تحلیل گران معتقدند رابطۀ گرمتر با کشورهای شرق به معنای کاهش روابط استراتژیک با غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا نیست. این سیاست را باید تنها یک گزینه برای گشودن افق های جدید در مقابل دیپلماسی سعودی دانست.