زنجیره رسوایی های سیاسی ترکیه و رقابت اردوغان -گولن
سال ها بود که لائیک ها در ترکیه می گفتند که اعضای جماعت گولن در بسیاری از پست های کلیدی امنیتی-قضایی ترکیه نفوذ کرده اند، امری که هم از سوی طرفداران گولن رد می شد و هم سیاستمداران حزب عدالت و توسعه تمایلی به پرداختن به آن نداشتند . با این حال ماجرای پرونده فساد دولتی در ترکیه باعث شد تا خصومت میان دو جریان محافظه کار و مذهبی در ترکیه آشکار شود. هواداران گولن در اداره پلیس ترکیه با برملا ساختن پرونده فساد مالی که سران و اعضای بلند پایه حزب عدالت و توسعه در آن به شدت در گیر بودند، همچنین شنود و افشای مکالمات خانوادگی اردوغان به "حریم سلطان" تجاوز کرده و اردوغان را رسما به مبارزه طلبیدند. نخست وزیر و یارانش هم مقابله به مثل کردند. یک پاکسازی عمیق و گسترده در نیروی پلیس و وزارت دادگستری، به همراه افزایش قدرت میت و کاهش اختیارات قوه قضائیه .
درافتادن دولت با نیروهای پلیس ، مرکز تجمع هواداران گولن، درحالی صورت می گیرد که در جریان تظاهرات پارک گزی استانبول، آقای اردوغان در مقابل فشارها برای اخراج رئیس پلیس استانبول مقاومت کرد و از عملکرد پلیس به رغم انتقادات فراوان، دفاع کرد. بسیاری از بازداشت شدگان پرونده فساد بستگان یا تاجران نزدیک به حزب عدالت و توسعه هستند. مسئله فساد مالی و انتقال غیر قانونی پول به کشور ثالث چیز تازه ای در ترکیه نبوده، اما چرا این بازداشت ها در این مقطع زمانی، تنها چهار ماه مانده به انتخابات شهرداری های ترکیه، صورت گرفته، سوال برانگیز است. جماعت گولن در سه دوره انتخابات گذشته همواره از آقای اردوغان حمایت کرده بودند. اما فتح الله گولن کیست؟ و ریشه این اختلافات به کجا باز می گردد.
"تنها فتح الله گولن توانایی مقابله با اردوغان را دارد"
فتح الله گولن که تا پیش از این پدرخوانده حزب عدالت و توسعه لقب گرفته بود، از امام جماعتی روستایی در ارزروم به یک امپراتوری بزرگ دست یافته است. بر اساس آمار رسمی، این جماعت در داخل ترکیه دارای 3 هزار و 864 آموزشکده است که در آنها نزدیک به 65 هزار معلم و استاد اشتغال دارند. درآمد این آموزشکده ها تا 5 میلیارد دلار در سال برآورد می شود. جماعت گولن علاوه بر این در بیش از 92 کشور صدها مدرسه و دانشگاه و شمار زیادی بیمارستان، موسسات مالی، شرکت های سهامی، روزنامه و کانال تلویزیونی به زبان های گوناگون ایجاد کرده است. شماری از رهبران حزب عدالت و توسعه نیز از شاگردان مدارس وی هستند. جنبش فتح الله گولن گرچه ممکن است در ظاهر جنبشی غیرسیاسی و بی اهمیت به نظر بیاید اما همانطور که اسناد ویکی لیکس هم اذعان دارد، تاثیر گذار ترین جریان اجتماعی در منطقه آسیای مرکزی است. اکونومیست می نویسد در حال حاضر تنها فتح الله گولن است که توانایی مقابله با اردوغان را دارد.
اسلام سیاسی در مقابل اسلام اجتماعی
با پیروزی حزب عدالت و توسعه در انتخابات سال 2002 ترکیه بسیاری از تحلیل گران این پیروزی را بازگشت جریان اسلام گرایی به قدرت تفسیر کردند اما واقعیت این است که اسلام گرایی در ترکیه محدود به این حزب نبوده و جریان های اسلامی مختلفی با گرایش ها و برداشت های بعضاً متضاد در این کشور حضور دارند. این جریان ها را شاید بتوان ذیل دو عنوان کلی «اسلام سیاسی» و «اسلام اجتماعی» تقسیم بندی کرد. برخی معتقدند همان گونه که «نجم الدین اربکان»، پدر اسلام سیاسی در ترکیه خوانده می شود، «فتح الله گولن» را هم می توان پدر اسلام اجتماعی در این کشور نامید. اربکان رویکردی اخوانی داشت و مانیفست سیاسی وی را می توان در دیدگاه ملی (Milli Gorus) مشاهده کرد. در حالی که جنبش گولن از سنت سعید نورسی سرچشمه گرفته است؛ محققی اسلامی که بیشتر از سیاست، تاکید بر ایمان و اخلاق داشت و پیروانش عموما از اسلام سیاسی فاصله می گرفتند.در رابطه با تمایز محسوس تر این دو نوع نگرش بایستی عنوان داشت گولن بر خلاف اربکان -که معتقد است آمریکا به سبب آن که صهیونیسم جهانی، مهم ترین تصمیم سازان آن هستند، دشمن جهان اسلام است- بر آن است که آمریکا و مجموعه غرب، اکنون به قدرت های جهانی تبدیل شده اند که چاره ای جز همکاری با آن ها وجود ندارد. همچنین وی در مقابل اربکان، که وحدت میان کشورهای اسلامی را ضروری می دانست و برای تحقق این هدف مجموعه 8 کشور اسلامی را در قالب یک نهاد گرد هم آورد، جهان عرب و ایران را حوزه حیاتی برای ترک ها نمی داند، بلکه قفقاز و جمهوری های آسیای مرکزی و بالکان را حوزه حیاتی ترک ها به حساب می آورد؛ چرا که در این کشورها، اقلیت های بزرگ ترک زندگی می کنند.
لذا وی معتقد است: اگر روزی قرار باشد که ترکیه جایگاه گذشته خود را -همانند دوره عثمانی- بازیابد و به یکی از مهم ترین کشورهای جهان تبدیل شود، باید در میان ترک های دیگر کشورها نفوذ خود را بگستراند. با این حال گولن از عمل گرایی و هوش بالایی برخوردار بوده و از اصطلاح «رهبری ترکیه» در منطقه استفاده نمی کند. او خواهان استقلال یابی اقلیت های ترک در جمهوری های آسیای مرکزی نیست و حتی در مناطقی مانند چین، روسیه و یونان که ممکن است اقلیت های مسلمان ترک مورد آزار دولت ها قرار گیرند، اقدام به فعالیت های آموزشی نمی کند. نخستین چیزی که در اندیشه گولن جلب توجه می کند این است که وی اجرای شریعت را به صورت فراگیر در ترکیه تشویق نمی کند و معتقد است که بخش اعظم قواعد شریعت اسلام به زندگی خصوصی مردم مربوط می شود، در حالی که بخش اندکی از آن به دولت و امور دولتی ارتباط می یابد و اجرای احکام شریعت در حوزه عمومی توجیهی ندارد. بر این اساس، گولن معتقد است که در حوزه عمومی، مردم سالاری بهترین گزینه است و طبعاً آنان که به شریعت اسلام اعتقاد دارند، خود نیز بر اساس احکام شریعت رفتار می کنند؛ حتی اگر این احکام شرعی به شکل قانون بر حوزه عمومی حاکم نشده باشد.
بازگشت به ریشه ها
رهبران حزب عدالت و توسعه به ویژه افرادی چون رجب طیب اردوغان نخست وزیر و عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه هرچند فعالیت سیاسی خود را تحت رهبری مرحوم اربکان آغاز کردند با این حال گذر زمان باعث فاصله گرفتن این افراد از اربکان و طرز تفکر وی شد؛ به گونه ای که اردوغان صراحتاً عنوان داشته است که: «ما پیراهن نگرش اربکانی را از تن درآورده ایم.» نجم الدین اربکان نیز در اواخر عمر خود با اشاره به این اختلاف روزافزون، اردوغان را شاگرد فراری مکتب خود نامید که استادش را ناامید کرده و مسیری دیگر می پیماید. با این حال گولنیستها معتقدند حزب عدالت و توسعه پس از پیروزی اش در آخرین انتخابات ریاست جمهوری به ریشه های اولیه خود و دیدگاه های اربکان بازگشته است. اکونومیست می نویسد: بزرگ ترین دستاورد رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، طی یک دهه حکومتش خارج کردن ارتش از سیاست بود. او این دستاورد را به کمک فتح الله گولن، متنفذترین روحانی مسلمان ترکیه به دست آورد. اردوغان با توجه به نفوذ گولن در نیروهای پلیس و دادگستری بسیاری از نقشه های لائیک های ترکیه را که برای براندازی حزب عدالت و توسعه طراحی شده بود ، نقش بر آب کرد.
ماجرا از کجا شروع شد؟
المانیتور می نویسد اگر جنبش گولن محدود به اسلام فرهنگی یا همان اسلام اجتماعی بود ، تنش حاضر محدود می شد. اغلب ناظران معتقد ند که این جنبش در حقیقت یک نسخه سیاسی هم دارد که در اختیار گرفتن سمت های قضایی و پلیسی را هدف گرفته است. ظاهرا برنامه نفوذ به داخل ارکان دولت به ویژه پلیس و دستگاه قضایی در دهه ۷۰ میلادی به عنوان حرکتی شروع شد تا یک دولت خشن، یعنی حکومت سکولار خشن ترکیه را با نفوذ تدریجی در مقامات آن تغییر دهد. از آنجایی که این حرکت، یک حرکت مخفی بوده، همواره محل بحث و منشاء یک تئوری توطئه بود.وقتی حزب عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲ به قدرت رسید و خیلی زود هدف حمله پاسداران سکولار قدیمی قرار گرفت، پیروان گولن در پلیس و قوه قضاییه در قامت یک متحد مسلّم پدیدار شدند. همین است که اغلب گفته می شود اردوغان این همراهان محافظه کار را علیه رقیبان سکولارشان تقویت کرده است. با این حال وقتی که تشکیلات قدیمی بین ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به طور قاطعی شکست خورد، اختلاف نظرهایی بین حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن پدید آمد. اولین نقطه حساس، ماجرای معروف به «بحران میت» (سازمان اطلاعات ملی ترکیه) بود.
در فوریه ۲۰۱۲، هاکان فیدان، رئیس میت و از معتمدان اردوغان، توسط یک دادستان در استانبول فراخوانده شد تا در بخشی از تحقیق و تفحص درباره «حزب کارگران کردستان» (PKK) شهادت دهد. طبق گزارش نیویورک تایمز این «آخرین دور نزاع قدرت بین نیروهای امنیتی کشور و آژانس اطلاعاتی آن بود.» این اقدام همچنین به گستردگی به عنوان جنگ قدرت بین پلیس و قوه قضاییه حامی گولن در یک سو و حزب عدالت و توسعه در سوی دیگر تعبیر شد. از آن زمان به بعد طرفداران اردوغان از وجود «دولت موازی» در داخل دولت شکایت داشته اند که ادعا شده مطابق سلسله مراتب داخلی خود عمل می کند و از قدرت دولت برای مقاصد خود استفاده می کند.
اختلافات اوج می گیرد
پس از «بحران میت» در فوریه ۲۰۱۲، روابط حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن در سکوت تلخی فرو رفت. ولی در اواسط نوامبر ۲۰۱۳ وقتی اردوغان برای بستن کلاس های کنکور در ترکیه برنامه ریخت، غوغا شد. یک چهارم از این مدارس و کلاس ها را جنبش گولن اداره می کند و برای آنان هم منبع مالی و هم منبع جذب نیرو است. به همین خاطر جنبش گولن این حرکت را یک حمله حساب کرد. رسانه های حامی گولن با «حمله دولت به موسسات خصوصی» مخالفت کردند. دولت با بیانیه های تندی پاسخ داد و دعوای لفظی خیلی زود به «جنگ علنی» کشید.
باریش یارکاداش تحلیل گر سیاسی ترکیه در این رابطه می نویسد: "ازدواج اجباری بین حزب اردوغان و جماعت گولن به پایانش نزدیک می شود و با بسته شدن درسخانه ها دیگر این اختلاف بر کسی پوشیده نیست. در میانه سال ۲۰۱۱ وقتی هنوز کسی جسارت حرف زدن در مورد دعوای بین این دو گروه را نداشت من در همین ستون و در تلویزیون و رادیو در باره آن نوشتم و صحبت کردم ولی هم حزب حاکم و هم گروه گولن وجود چنین اختلافی را تکذیب می کردند. حتی روزنامه زمان مرا فتنه گر نامید. در نوشته ای که وجود این دعوا را افشا کرده بودم گفتم که پس از آنکه اردوغان در رفراندوم سال ۲۰۱۰، ۵۸ درصد آرای مثبت را در صندوق ها دید احساس کرد که دیگر به هیچ اتحادی نیاز ندارد. با گذشت زمان اردوغان بخشی از کادرهای وابسته به جماعت را کم کم از ساختار بوروکراسی ترکیه تسویه و بخشی دیگر را به سمت خود جذب کرد و با این کار زیر پای جماعت را خالی کرد. بسیاری از اعضای جماعت که از مواهب قدرت بهره مند شده بودند فتح ا... گولن را رها کرده و با اردوغان بیعت کردند.به همین دلیل بود که جماعت نتوانست از رده های بالا پاسخی درخور به اردوغان بدهد زیرا بخش اصلی جماعت نیز در حال بهره بردن از رانتهای حاصل از روی کار آمدن حزب اردوغان بودند.پس جماعت می دانست که در صورت بروز هرگونه درگیری با دولت دیگر نخواهد توانست بر روی پشتیبانی این بخش از اعضایش حساب کند. اخیرا گولن در دیدار با ۸ روزنامه نگار ترک در آمریکا مطالبی را بیان کرده بود که هیچ یک از این روزنامه نگاران جرات نکردند آنها را بازگو کنند. در این ملاقات گولن اردوغان را دیکتاتور نامیده و گفته بود وی مسموم قدرت شده است. در همین ملاقات مهم آلتان به گولن گفته بود: حزب اردوغان فقط از استانبول ساقط می شود و اگر اردوغان انتخابات محلّی را ببازد پایان اقتدار سیاسی حزب وی هم فرا خواهد رسید. اختلاف اردوغان و جماعت گولن بر سر سهیم شدن در قدرت است. اردوغان تلاش دارد تمامی بازوهای جماعت را در ترکیه نابود کند. یکی از این بازوها درسخانه ها هستند که منبع انسانی جماعت را تامین می کنند. اردوغان همچنین تلاش کرد که خوابگاه های دانشجویی جماعت را هم به کنترل خود در آورد. این نزاع که به قول یاسمین جونغر، یادداشت نویس المانیتور، نزاعی بین «یک رهبری سیاسی تمامیت خواه فزاینده و رقیب آشفته ترش» توصیف شد، در ۱۶ دسامبر جهت تازه ای به خود گرفت؛ زمانی که خاقان شوکور ستاره فوتبالی که نماینده مجلس شد، از حزب عدالت و توسعه استعفا داد. شوکور که هنگام استعفا به شدت از عملکرد دولت انتقاد کرد، از پیروان گولن است که به این موضوع افتخار می کند و ورود او به مجلس در سال ۲۰۱۱، به عنوان نشانه ای از پیوند بین این جنبش و حزب عدالت و توسعه دیده شد. استعفای او هم علامتی از جدایی بود.
وقتی بمب اصلی منفجر می شود
صبح فردای آن روز بمب اصلی منفجر شد: زکریا اوز، یک دادستان استانبول که مشهور به عضویت در جنبش گولن است، دستور داد در عملیاتی با حضور ده ها نفر، در نخستین ساعات صبح کسانی بازداشت شوند که پسر سه تن از وزیران، یک شهردار حزب عدالت و توسعه و بازرگانان و مقامات اداری در بین شان حضور داشتند. میلیون ها دلار اسکناس انبارشده در جعبه های کفش به خبرنگاران نشان داده شد و گفته شد که این بزرگ ترین رسوایی مالی در تاریخ معاصر ترکیه است. در طول هشت روز، چهار نفر از وزیران متهم استعفا دادند. یکی از آنها اردوغان بیرق دار، گفت اردوغان نیز باید استعفا دهد و با این اظهارات، ترکیه را متعجب کرد. البته ماجرا به اینجا ختم نشد. هواداران گولن که شبکه گسترده ای از نیروهای امنیتی، پلیس و دادگستری را تشکیل می دادند، در عملیات شنودی گسترده برای هزاران چهره سیاسی و فرهنگی ترکیه پرونده ایجاد کردند. انتشار مکالمه اردوغان و پسرش بلال پای شخص اردوغان را نیز به پرونده فساد مالی کشاند و شهرهای ترکیه را به هم ریخت. از زمان شروع تحقیق درباره این فساد مالی، دو روایت متضاد شکل گرفته است. حامیان حزب عدالت و توسعه، علنا جنبش گولن یا دست کم «دولت موازی» آن را به تلاش برای سرنگونی دولت حزب عدالت و توسعه از طریق پرونده سازی متهم می کنند. از نظر آنها این یک «تلاش برای کودتا» با ابزار به ظاهر قانونی است. از سوی دیگر رسانه های حامی گولن و برخی دیگر، دولت را به تلاش برای سرپوش گذاشتن بر فساد مالی وسیعش با توسل به تئوری های توطئه و جلوگیری از حق قوه قضاییه برای بررسی دولت متهم می کنند.
چه کسی برنده می شود؟
هنری بارکی که برای المانیتور مقاله می نویسد معتقد است که هم اردوغان و هم جنبش گولن هر دو در جریان این نزاع آبروی خود را از دست خواهند داد. اگر اردوغان به هر روشی جنبش گولن را در هم بکوبد، چنان که برخی این روزها پیش بینی می کنند، رای بسیاری را از دست می دهد و اعتبار دموکراتیکش را بیش از این می بازد. اگر هم جنبش گولن برنده شود، صرفا اعلام این است که این جنبش، قدرت فراوانی در داخل دولت دارد؛ که این می تواند به اعتبارش به عنوان بروز میانه روانه ای از «اسلام اجتماعی» لطمه بزند. در همین حال، گذشته از آسیب دیدن حاکمیت قانون و آرامش اجتماعی، ثبات سیاسی و اقتصادی ترکیه هم صدمه خواهد خورد. درگیری میان اسلام سیاسی و اجتماعی در آستانه انتخابات شهرداری های ترکیه به اوج خود رسیده است. باید منتظر نتایج این رقابت سیاسی در پای صندوق های رای ماند.